چهارشنبه سوری امسال کارزار آزادی و بنبست سرکوب رژیم ولایت فقیه بود
رژیم آخوندی امسال در ضدیت با چهارشنبهسوری و برای جلوگیری از آن سنگتمام گذاشت و ترفندهای جدیدی را بهکار گرفت؛ اما نتیجه چی بود؟ چرا امسال رژیم بیش از هر سال از برگزاری چهارشنبهسوری نگران و مضطرب بود و از چند هفته قبل ترفندهایی را با عناوین خندهداری مثل بهاصطلاح همدردی با آتشنشانها دست گرفت؟
به یک دلیل بسیار روشن که شرایط رژیم امسال خطرناکتر و شکنندهتر از سالهای قبل است. در داخل کشور نارضایتی در اوج و واقعاً شرایط اجتماعی در آستانه انفجار است؛ شاهد این واقعیت کم و کیف حرکتهای اعتراضی است که در سراسر کشور گسترده است. چندی پیش پاسدار اشتری سرکرده نیروی انتظامی اعتراف کرد که هر روز بهطور متوسط 20 تا 30 تجمع اعتراضی فقط با خواستهها و انگیزههای اقتصادی صورت میگیرد. شمار شرکت کنندگان در بعضی از این حرکتها و تجمعات اعتراضی به هزاران نفر میرسد و سه روز پیش تعداد فرهنگیان و بازنشستگانی که جلوی نهاد ریاستجمهوری در تهران اجتماع کرده بودند به 10هزار نفر میرسید، شعارهای این تجمعات هم هر چه بیشتر رنگ اعتراضی و افشاگری علیه رژیم دارد. در داخل رژیم هم، جنگ انتخابات، بحران درونی رژیم را به اوج رسانده و سردمداران رژیم بسیار نگرانند که از این شکافی که در رژیم پیدا شده، چه بسا مثل سال 88، قیام بیرون بزند.
این وضعیت انفجاری در داخل کشور، در حالی است که شرایط منطقهیی و بینالمللی هم بهشدت بر ضد رژیم است و در این شرایط اگر خیزش و قیامی سر برآورد، رژیم دیگر از هر لحاظ در مقابله با آن و سرکوب آن ناتوان و دست بسته است.
حالا بهواقع چرا رژیم نمیتواند با شیوههای معمول سرکوبگرانه و توسط نیروی انتظامی و غیره، جلو مردم و جوانها رو بگیرد؟
همان طور که فوقاً گفته شد، شرایط داخلی و بینالمللی اساساً طوری نیست که رژیم دست باز در سرکوب داشته باشد. بهخصوص که با شرایط انفجاری جامعه، با تشدید بحران اقتصادی که کارد را به استخوان مردم رسانده، هر اقدام سرکوبگرانه میتواند محرک و جرقة یک قیام باشد و همان چیزی را که رژیم بهشدت از آن میترسد، به سرش بیاورد. پاسدار اشتری در همان مصاحبهیی که اشاره کردم، اعتراف میکرد که از گوشه و کنار کشور که خبرهای تجمعات اعتراضی به ما میرسد، برخی مقامها خواستار برخورد میشوند، اما وزیر کشور به ما دستور میدهد که برخورد نکنید، بلکه این تجمعات را مدیریت کنید. به تجربه هم دیدهایم و اطلاعات هم داریم که دستورالعمل نیروی انتظامی وقتی با جمعیت زیاد مردم روبهرو میشود این است که درگیر نشود، از برخورد مستقیم خودداری کند، اگر نمیتواند در محل بماند، آنجا را ترک کند و خلاصه از هر اقدامی که جمعیت خشمگین را تحریک کند، پرهیز کند. چون رژیم بهشدت میترسد که هر اقدام تند و سرکوبگرانه، مردم را که بهشدت علیه رژیم خشمگیناند و کینه دارند، به حرکت و اقدام رادیکال و خشونتآمیز بکشاند.
اگر بخواهد از سرچشمه یعنی مانع از خرید و فروش مواد محترقه و آتشبازی بشود بهدلیل گستردگی این جریان برایش امکانپذیر نیست. رسانههای رژیم روز 24اسفند 95 گزارشهایی از بازار فروش مواد آتشبازی نوشتهاند که خودش گویای استقبال مردم و بهخصوص جوانان و نوجوانان است. بهعبارت دیگر، همان ترس رژیم و نیروی انتظامی از برخورد با مردم و تحریک مردم، اینجا هم صادق است، ضمن اینکه شرایط اقتصادی و بیکاری، تعداد زیادی را وامیدارد که برای به دست آوردن درآمد مختصری از این طریق، ریسک برخورد با نیروی انتظامی را هم به جان بخرند، علاوه بر همه اینها، نیروهای انتظامی هم بلدند که در این قبیل مواقع با گرفتن حق و حساب از فروشندگان با آنها کنار بیایند.
اینجا این سؤال هم پیش میآید که بالاخره علت دشمنی رژیم آخوندی با چهارشنبهسوری چیست؟ آیا علتش مخالفت با سنتهای ملی و ایرانی است؟ یا علت دیگری دارد؟
البته دشمنی رژیم با سنتهای ایرانی جای خود را دارد، اما در مورد چهارشنبهسوری این تعیینکننده نیست. از قضا رژیم خیلی شکوه و شکایت میکند که چرا سایر سنتهای چهارشنبهسوری مثل قاشق زنی و شب چره و از این قبیل به فراموشی سپرده شده و در عوض آتشبازی آن هم در اشکال هر چه پرطنینتر که میدان جنگ را تداعی میکند جای آن سنتها را گرفته، یعنی تا آنجا که به رژیم برمیگردد، اصلاً مسألهاش مخالفت با سنت نیست، بلکه از قضا این قبیل سنتهای بیخطر را میخواهد هر چه بیشتر تبلیغ کند. اما اقبال از سنتها یا منسوخ شدن آنها قوانین جامعه شناسانه خود را دارد، سنتهایی که منطبق با نیازها و شرایط نیست، منسوخ میشوند و سنتهایی که منطبق است، هر چه بیشتر رواج پیدا میکند و مورد اقبال اجتماعی قرار میگیرد، علت اینکه چهارشنبهسوری به اعتراف مهرهها و رسانههای خود رژیم در سالهای اخیر رنگ عوض کرده و موجب شده که شهرها بهصورت میدان جنگ درآید در واقع این است که چهارشنبهسوری به شکل نمادی از جنگ مردم با دیکتاتوری حاکم بر سر آزادی در آمده است. جنگی که تمام مظاهر یک جنگ تمامعیار را از موشک و فشفشه و صدای انفجار را با خود دارد
.
.