مهمترین عنوانهای روزنامههای حکومتی در روز یکشنبه سیردهم اسفند ماه
در صفحات اول امروز13اسفند روزنامههای حکومتی خبرهایی مثل پیدا شدن جعبه سیاه هواپیمای تهران – یاسوج، حکم جلب قاضی دژخیم مرتضوی و تلاش مجلس ارتجاع برای استیضاح دو زیر روحانی و طرح سؤال از خود روحانی در تیترهای اول تا چهارم تکرار شده است. در کنار اینها تیترهای اقتصادی – اجتماعی موضوع مشترک روزنامه های دو باند حاکم است:
آفتاب یزد: مفت خورها به طرز غیرمتعارفی رشد کردهاند، انتقاد فرشاد مومنی از رانت و سوداگری در اقتصاد
ابرار اقتصادی: سهمیه هر نفر 1000دلار؛ صفهای طولانی چهار راه استانبول!
اقتصاد پویا: حداد عادل: 70درصد کسانی که در آشوبهای اخیر دستگیر کردند بیکار بودند
ایران: مصائب امروز دختران «شین آباد»
رسالت: زنان سرپرست خانوار گروه آسیب پذیر اجتماعی
شرق: تعیین دستمزد قربانی اختلاف دو وزیر
کیهان: زندگی 540کارگر یک کارخانه فدای منافع ۴زن اصلاح طلب
صدای اصلاحات: روزی 46ایرانی در جاده می میرند
نصف جهان: وقتی اجاره نشینی و فقر کارد را به استخوان میرساند؛ حراج کلیه و کبد دختر 19ساله اصفهانی
برجام و موضوع مذاکره با اروپا و آمریکا و تماسهای محرمانه باند روحانی با طرف حسابهای اروپایی و آمریکایی موضوع روزنامههای هر دو باند است:
آرمان: دیپلوماتیک رفتار کنیم اروپا با آمریکا متحد نمیشود
آفتاب یزد: خیز اروپا برای بقای برجام – اروپا برای ماندن آمریکا در برجام به تکاپو افتاده تا شایه مصالحهای میان ایران و ایالات متحده رقم بزند
ابرار: ادعای یک نشریه آمریکایی درباره دیدار ظریف و کری در مونیخ
جوان: نیویورکر فاش کرد؛ ملاقات محرمانه دو دلواپس برجام در مونیخ – کری به ظریف: برجام را رها نکنید
سیاست روز: نابلدی اصلاحطلبان برای حفظ برجام حتی به قیمت منافع ملی، نفوذ منطقهیی ایران فدای پا برجا ماندن برجام
در روزنامههای باند ولیفقیه نسبت به مذاکرات محرمانه تیم ظریف در اروپا ابراز نگرانی شده و نسبت به خوراندن زهرهای بعدی به نظام هشدار دادهاند:
جوان: آنچه سبب تجری و فزونخواهی دشمنان نظام و برخورد اینگونه با ایران در سالهای اخیر شده است را باید در رفتار و مواضع خود جستوجو کنیم
کیهان:
· وقتی دستگاه سیاست خارجی میگوید من در حال گفتگو با طرف خارجی هستم و نه مذاکره باید پرسید تفاوت این دو چیست در حالی که هر دو با یک هدف یعنی «توافق» در مسائل فیمابین صورت میگیرد.
· چرا این روزها عدهیی از کسانی که در حال رفت و آمد به این محفل و آن محفل اروپایی هستند نام «مذاکرات» راگفتگو گذاشته و بر تفاوت داشتن این دو اصرار دارند؟
پیش از توافق برجام، مبنای جمهوری اسلامی تکرار آن در مورد سایر پروندههای اختلافی با غرب نبود هر چند در یک عبارت کلی گفته شد ما در حال آزمودن اروپاییها هستیم اما بعد از بدعهدی آمریکاییها و اروپاییها در عمل به تعهدات برجامی خود، اندک دلیلی برای مذاکرات دوباره وجود ندارد کما اینکه اندک فایدهای از آن متصور نیست و این در حالی است که خطرات و خسارتهای آن بدون کمترین تردیدی بسیار بزرگ خواهد بود
الان همان خطی که امضای برجام را کلید حل همه مشکلات ایران میخواند از لزوم «گفتوگو» با طرف اروپایی درباره مسائل منطقهیی و نظامی ایران سخن میگوید و البته در اینجا طرف ایرانی با صدای رسا از بیاعتمادی حرف میزند اما در همان حال دستش برای آغاز مذاکراتی تازه دراز است! خب این نشان میدهد چیزی مد نظر آقایان است و درعینحال از چیز دیگری سخن میگویند که با واقعیت میدانی نمیخواند. پس میتوان با صراحت گفت آقایان واقعاً در اروپا در حال مذاکره پیرامون مسائل منطقهیی ایران و قدرت نظامی کشور هستند که تا کنون دو خط قرمز نظام به حساب میآمدند.
از سوی دیگر اروپاییها بهدلیلی دیگر، این مذاکرات را «گفتوگو» (talk) و نه مذاکره(Negotiation) میخوانند. کشورهای انگلیس، آلمان و فرانسه با بیانی آمرانه میگویند ایران باید در خصوص نفوذ خود در منطقه و نیز درباره قدرت تسلیحاتی خود، این و آن شرایط را بپذیرد و به نگرانیهای ما پایان دهد. یعنی اروپا از مذاکره سخن نمیگوید تا به شهروندان خود و کشورهای مخالف ایران در سطح منطقه اطمینان دهد از موضع بالا با ایران سخن میگوید.
هم اینک و در حالی که چندین تیم وزارتخارجه ما سرگرم رفت و آمد به این جلسه و آن جلسه، به این دولت و آن دولت و به این اندیشکده و آن اندیشکده هستند و خبرهای تقریباً رسمی این مذاکرات نیز از سوی خبرگزاریهایی نظیر رویترز منتشر میشوند و حتی متعاقب این گفت و گوها بیانیههایی نیز از سوی بعضی از دولتهای اروپایی صادر میگردد، مقامات وزارتخارجه ما اصرار دارند ما باور کنیم که مذاکرهای در کار نیست و ما به هیچ کشور دنیا اجازه نمیدهیم در مورد مسائل خارج از برجام وارد مذاکره با ایران شود. به هرحال به نظر میآید وزارتخارجه ما باید برای مخاطب ایرانی روشن کند که دقیقاً در اروپا سرگرم چه کاری است؟
· یک خبر بیانگر آن است که آمریکاییها یعنی همین تیم ترامپ به سه کشور اروپایی در واقع وکالت دادهاند که مذاکره با ایران پیرامون مسائل منطقهیی را شروع کنند و خبر دیگر بیانگر آن است که مقامات سه کشور یاد شده اروپایی در مذاکره با یک مقام ایرانی به صراحت گفتهاند که مواضع ما سه کشور درباره هستهیی همین است که در اینجا میشنوید یعنی عمل ما به تعهدات خود در برجام منوط به این است که شما آغاز مذاکره پیرامون مسائل منطقهیی و بهویژه دو پرونده سوریه و یمن را بپذیرید.
باید گفت آمریکا و اروپا یک موضع دارند و آنچه اروپا در پشت میز اتاقهای دربسته به وزارتخارجه ما میگوید یعنی لزوم تندادن ایران به آغاز مذاکرات منطقهیی خیلی جدی است. باید پذیرفت که فشار بر ایران بعد از اجرای کامل برجام از سوی ایران نه تنها استمرار مییابد بلکه بر حجم آن افزوده میشود و این در حالی است که سازشکاران داخلی وعده بهبود شرایط میدادند.
سفر وزیر خارجه فرانسه دغدغهٴ روزنامههای باند خامنهای است که در وحشت از برجام های بعدی به دولت روحانی و تیم مذاکرهکنندهاش حمله کردهاند. این حملات بعضاً آمیخته با سوز و گداز از مقاومت ایران هم هست:
افکار: علی اکبر ولایتی: موضوعات دفاعی به هیچ کشور خارجی از جمله فرانسه ربطی ندارد
کیهان: وزیر خارجه فرانسه در راه تهران با کلاه برجام 2
همزمان با زمزمه مذاکرات موشکی و منطقهای، پلیس بد مذاکرات هستهیی و حامی درجه یک مجاهدین در راه تهران است.
اولین تجربه شکست خورده را میتوان با تسامح به حساب اشتباه و بیتجربگی گذاشت. اما وقتی ریل حرکت به سمت تکرار یک تجربه اشتباه است، دیگر نمیتوان آن را فقط یک خطا و سادهلوحی دانست... روزنامه فرانسوی لوفیگارو بهنقل از «ژان ایو لودریان» وزیر امور خارجه این کشور گزارش داد که قرار است وی 14اسفندماه (5مارس) برای گفتگو درباره مسائل منطقهای، توافق هستهیی و برنامه موشکی ایران به تهران سفر کند.
لودریان همچنین به لوفیگارو گفته است که آنها گفت و گوهایی را با ایران بر سر مسائل منطقهیی و موشکی ایران آغاز کردهاند.
وزیر امور خارجه فرانسه در ادامه با تکیه بر ادعاهای بیاساس غرب علیه کشورمان گفت: پاریس امیدوار است بتواند موضوع نفوذ ایران در خاورمیانه حمایت مالی از حزبالله لبنان و حوثیهای یمن را مطرح کند. این دلیلی است که بهخاطر آن قرار است به ایران سفر کنم.
لودریان پیش از این نیز ادعاهایی را علیه ایران مطرح کرده و این کشور را به داشتن تمایلات هژمونیک در منطقه متهم کرده بود.
خبرگزاری رویترز مدعی شد که کشورهای اروپایی با نزدیک شدن به ضربالاجل رئیسجمهور آمریکا درباره برجام وارد گفت و گوهایی با ایران درباره مسائل منطقهیی شدهاند.
متأسفانه در شرایطی که دشمن در چارچوب عملیات روانی، تکتک منابع قدرت ملی-از جمله توان موشکی و قدرت منطقهیی - را اسباب مزاحمت و دردسر برای ما جا میزند، رسانههای حامی دولت نیز در اقدامی تأملبرانگیز، بهرهمندی ایران از این منابع را ماجراجویی و هزینه تراشیدن برای کشور معرفی کرده و مدعی هستند که میشود بر سر این منابع نیز معامله «برد-برد برجام»! را تکرار کرد.
سؤال این است که برجام چه دستاوردی داشت و چه گلی بر سر ما زد که باید بهدنبال تکرار آن باشیم؟!
کیهان: هدف سفر وزیرخارجه فرانسه به تهران چیست؟(نگاه)
1. بعداز سفر چند ماه قبل بوریس جانسون وزیر خارجه دولت خبیث انگلیس با پوشه قرمز، اکنون وزیرخارجه فرانسه در راه تهران است. آنچه که از صحبتها و مواضع آشکار مقامات و خود وزیرخارجه فرانسه تا این لحظه در مصاحبههای مختلف بیان شده، هدف سفر ژان لودریان به تهرانگفتگو درباره «مکمل برجام» است. وی سهشنبه گذشته در مسکو با وقاحت تمام ادعا کرده«جاهطلبی ایران برای تقویت توانمندیهای موشکی و قدرت دفاعی خود موجب نگرانی ماست و روز دوشنبه در تهران درباره این موضوع با مقامات ایرانگفتگو میکنم»! ایده مکمل برجام را اولین بار ماکرون رئیسجمهور فرانسه شهریور گذشته مطرح کرد و در حاشیه نشست سازمان ملل در نیویورک آشکارا درباره آن رایزنی کرد. این رایزنیها همراه با فضاسازیهای سیاسی– رسانهیی خارجی و داخلی منجر به تشکیل «کارگروه 1+3» برای«بازنویسی برجام» شامل وزرای خارجه فرانسه، انگلیس و آلمان به اضافه آمریکا و تدوین دستورالعملی شده است که قرار است فردا وزیر خارجه فرانسه در تهران به مقامات ایرانی ارائه کند... چند نکته مهم 1-اولا این تلاشها بدون حضور روسیه و چین از امضا کنندگان برجام و خارج از شورای امنیت سازمان ملل پیگیری میشود، به این معنی که اروپا نقش مجری سیاستهای آمریکا را بازی میکند.
2. این تلاشها بدون حضور آشکار ایران و آنگونه که رسانههای جهان از جمله اشپیگل آلمان و ایل فولر ایتالیا و رویترز خبر دادند، با رایزنیهای پشت پرده و محرمانه و نیمهمحرمانه با تهران صورت میگیرد. این یعنی بهرغم اینکه مذاکرهکنندگان هستهیی ادعا میکردند که باید با کدخدا مذاکره کنیم تا به نتیجه برسیم، حالا آمریکا با مواضعی تحقیرآمیز میگوید حاضر به دخالت دادن ایران در تصمیمات خود نیست و ایران باید آنچه که ما دیکته میکنیم، بپذیرد!.
این تلاشها با مواضع کاملاً هماهنگ اروپا با آمریکا علیه ایران انجام میشود. چنانکه نیویورک تایمز فاش کرد بعد از دستورالعمل وزارتخارجه آمریکا به سفرای خود در کشورهای اروپایی برای همراه کردن مقامات کشورهای محل ماموریتشان با آمریکا، هفته گذشته کشورهای اروپایی به آمریکا پیغام دادند که با تدوین بازنویسی برجام، آماده فشار آوردن بر ایران هستیم. با توجه به اینکه مواضع نظام و رهبری درباره هر گونه مذاکره مجدد یا جدید درباره برجام و مسائل منطقه و قدرت دفاعی کشور علناً و مستنداً بیان شده است،مذاکرات پشت پرده و فضاسازیهای داخلی در این خصوص به چه معنی است؟... هر چند دستگاه دیپلوماسی هر گونه رایزنی در این زمینه را تکذیب کردهاما شواهد و قرائن خلاف این تکذیبیهها آنقدر فراوان است که این تکذیبیهها را به یک طنز تبدیل کرده و فقط دو سؤال ساده مطرح است. اولاً اگر دستگاه دیپلوماسی کشور در تکذیب هر گونه رایزنی یا مذاکره پشت پرده درباره مسائل منطقه و قدرت دفاعی کشور صادق است، با توجه به اظهارات صریح وزیر خارجه فرانسه مبنی بر اینکه به منظور رایزنی درباره مکمل برجام رهسپار تهران است، چرا وزارت امور خارجه با این سفر موافقت کرده... برای مردم قابل هضم نیست که دستگاه دیپلوماسی چگونه برای چنین دشمنی قرار است فرش قرمز پهن کند؟ ثانیا اگر وزارتخارجه مواضع نظام مبنی بر عدم هر گونه مذاکره مجدد یا جدید در خصوص قدرت دفاعی کشور و مسائل منطقه را به طرفهای غربی ابلاغ کرده و روی مواضع نظام ایستاده است، مقامات غربی با چه امیدواری وزیرخارجه فرانسه را بعد از وزیر خارجه انگلیس راهی ایران کردهاند؟
آیا ذوقزدگی وزارت امور خارجه بهخاطر سفر وزیرخارجه فرانسه به تهران نشان نمیدهد آنگونه که رسانههای غربی فاش کردند، مذاکرات پشت پردهای درحاشیه اجلاس امنیتی مونیخ بین دیپلوماتهای اروپایی و ایرانی صورت گرفته و به گفته تیلرسون وزیر خارجه آمریکا «بسیار ثمربخش» بوده است و قرار است نشست بعدی در ایتالیا انجام شود؟!. لذا فقط تکذیبیه کفایت نمیکند. اگر هم تکذیب دستگاه دیپلوماسی کشور قابل تکذیب نباشد، حداقل تلاشهای اروپاییها برای همراهی آمریکا علیه قدرت دفاعی کشور چه با برجام و چه بدون برجام قابل انکار و تکذیب نیست. وزارتخارجه باید پاسخ دهد اگر در تکذیب خود صادق است چه تلاشهایی برای مقابله با این توطئه اروپایی – آمریکایی انجام داده است؟!. انفعال آقایان دیپلومات در این زمینه بسیار نگرانکننده است که مبادا آنگونه که خبرهای رسانههای غربی درباره مذاکرات هستهیی و فکتشیتهای آمریکا بهرغم تکذیبهای تیم هستهیی درست از آب درآمد، اینبارهم تکذیبیههای دستگاه دیپلوماسی درباره مذاکره مجدد نادرست از آب درآید!.دراین زمینه قبلاً تحت عنوان«بازی خطرناک برجام2» درباره تلاشهای پشت پرده جریان لیبرال نفوذ کرده در ارکان اجرایی کشور برای تحمیل برجامی دیگر بر کشور هشدار داده بودیم که با تکذیبیه دیپلوماتها و رسانههای طرفدار دولت همراه شد، اما هر روز درستی آن هشدار آشکارتر میشود.
اما آنچه نگرانکنندهتر است، سخنان سیدعباس عراقچی میباشد که بعد از امضاء برجامِ پرخلل و فرج، اکنون مأمور پیگیری مسائل منطقه شده است. آقای عراقچی در مؤسسه چاتم هاوس انگلیس با تفسیراشتباهی از واقعیتهای موجود تحت عنوان «برداشتهای اشتباه از برجام» از جمله اینکه برجام توافق اقتصادی نبوده، در سخنانی عجیب ادعا کرده «موضوعات دیگر و مسائل منطقه باید بهطور جداگانه و از طریق مجاری خاص خود رتق و فتق و بررسی شود و باید در جهت شفاف سازی تأمین تسلیحات و کاهش هزینههای نظامی در منطقه حرکت و اقدام کنیم!». وی همزبان با اروپاییها و آمریکاییها اذعان کرده «خیالتان راحت باشد هیچ بند انقضایی در برجام وجود ندارد و هیچ پایانی برای تعهد ایران وجود ندارد»! آیا این سخنان غیر از شروط رئیسجمهور آمریکاست؟!... آقای عراقچی با سفسطهای خاص ادعا میکند ما حاضر به مذاکرهای برد - برد برای ایجاد یک «منطقه قدرتمند» به جای «مرد قدرتمند در منطقه» هستیم!. این در حالی است که منطقه قدرتمند با وجود مردان قدرتمندی مثل سردار حاج قاسم سلیمانی ایجاد میشوند، نه با مردانی منفعل در برابر نظام سلطه!. این سخنان علاوهبر اینکه نشان میدهد جریانی در داخل بهدنبال برجام دیگری درباره مسائل منطقه و قدرت دفاعی کشور است، نشان میدهد مشکل اصلی برداشتاشتباه غربیها از برجام نیست، بلکه عدم فهم این جریان داخلی از واقعیتها و عدم شجاعت در پذیرش نتیجه خسارتبار برجام است. - نکته جالب این است که رسانههای غربی از هماکنون برای دوران «پسا مذاکره مجدد» هم در حال فضا سازی هستند و اذعان میکنند که « اگر توافقی هم بین اروپا و آمریکا علیه برنامه موشکی ایران حاصل شود، باز نمیشود امیدوار بود برجام از آینده مطمئنی برخوردار، و آمریکا قابل اعتماد باشد!»... انسان مؤمن و عاقل از یک سوراخ دوباره گزیده نمیشود، هر چند آقایان بارها گزیده شدهاند و عبرت لازم را نگرفتند!. اما اینبار غربیها باید درک کنند که ملت و نظام جمهوری اسلامی با تجربه تلخ برجام محکم ایستادهاند و باجی نه به اروپا و نه به آمریکا نخواهند داد. لذا وزیرخارجه فرانسه بداند هم سفرخودش و هم سفر احتمالی مکرون رئیسجمهور این کشور در آینده به تهران، فقط وقت تلف کردن است.
وطن امروز: در آستانه سفر وزیر خارجه فرانسه به تهران، نشانههای متعدد میگوید یک روند پیچیده و چندجانبه دیپلوماتیک پس پرده، درباره برجام شکل گرفته که میتواند در ماههای آینده منجر به تحولات مهمی در محیط امنیت ملی ایران شود اما درست مثل بار قبل، خطوط اصلی این روند، چندان پخته نیست و همچنان از افکار عمومی نیز پنهان نگه داشته میشود... آنچه آمریکا رسماًًً گفته این است که 3شرط دسترسی به تأسیسات نظامی ایران، حذف سقفهای زمانی تعهدات ایران در برجام و مذاکره برای محدود شدن برنامه موشکی باید در قالب یک توافق جدید تأمین شود. گوشه و کنار، رسانههای آمریکایی گفتهاند این همه ماجرا نیست و پای شروط دیگری مانند مذاکره درباره برنامه منطقهیی ایران هم در میان است.
ظاهراً اروپا و آمریکا سخت در اینباره مشغول مذاکره هستند. در سطح رسمی مقامهای ایرانی هم با اروپاییها مذاکره کردهاند. در سطح غیررسمی
(مسیر 2) دیالوگهایی میان برخی افراد که نمیدانیم چه کسی به آنها مأموریت داده با آمریکا برقرار است. روسیه بیشترـ و چینیها کمتر ـ هم با آمریکا و اروپا در حال رایزنی هستند.
مواضع رسمی مقامهای ایرانی درباره این روند تا کنون بر 2اصل مبتنی بوده است:
1- هیچ اصلاحی در متن برجام یا هیچ ضمیمهای برای آن وجود نخواهد داشت.
2- ایران تا زمانی که منافعش تأمین شود به برجام پایبند میماند.
سوال این است: آیا این دو اصل آن مقدار قوی و دقیق هست که بتواند در این صحنه پیچیده از منافع ایران پاسداری کند؟
وقتی گفته میشود اصلاحی در متن برجام صورت نخواهد گرفت یا برجام ضمیمهای نخواهد داشت، در واقع مسأله اصلی دور زده شده است. تا جایی که میدانیم نه اروپا و نه حتی آمریکا، هیچیک خواهان تغییر برجام چه به شکل اصلاح متن و چه بهصورت ایجاد یک توافق جدید نیستند. هدف اروپا و آمریکا این است که برجام را حفظ کنند و در «موضوعات غیربرجامی» یک «توافق جدید» با ایران منعقد کنند
اتفاقا آنچه در مقطع فعلی برای آمریکا اهمیت دارد نه این موضوعات، بلکه مشخصاً برنامه منطقهیی و موشکی است. در واقع آنچه آمریکا اکنون بر آن متمرکز شده استفاده از نیاز اعلامشده دولت آقای روحانی به حفظ برجام بهعنوان اهرم فشاری برای گرفتن امتیازهای موشکی و منطقهیی از ایران است. اگر مقامهای دولت آقای روحانی حقیقتاً خواهان اثرگذاری بر محاسبات آمریکا هستند به جای نفی پیدرپی مذاکرات مجدد یا تلاش برای اصلاح برجام، باید هر گونه مذاکره و توافق غیربرجامی را هم به صراحت رد کنند. سخنان هفته گذشته آقای رئیسجمهور درباره عدم مذاکره در باب توان دفاعی البته نشانه خوبی است اما اولاً فقط برنامه موشکی را در بر میگیرد و حاوی هیچ کد مشخصی درباره برنامه منطقهیی ایران نیست و ثانیا تضمینهایی لازم است تا اطمینان حاصل شود که در مذاکرات پس پرده هم به همین شکل عمل میشود.
آقای روحانی حتی صریحتر از این گفته اگر آمریکا هم از برجام خارج شود ایران به شرط پایبندی اروپا به برجام از آن خارج نخواهد شد. چنین موضعی بسیار خسارتبار است. این در واقع تشویق آمریکا به خروج از برجام با صفر کردن هزینههای این اقدام است.
امید بستن به اروپا به دلایلی که مکرراً درباره آنها صحبت شده، استقبال از تحریمهای ثانویه آمریکا به اضافه زوال تدریجی پایبندی اروپا به برجام و در نهایت تبدیل شدن برجام به یک توافق یکجانبه از طرف ایران را در پی خواهد داشت. وضعیتی که به سمت آن حرکت میکنیم، میتواند بسیار غافلگیرکننده باشد و اصول فعلی که دولت، دیپلوماسی خود را بر آن استوار کرده برای مدیریت این شرایط بسیار ضعیف است.
در روزنامههای باند روحانی با یادآوری شرایط منطقهیی و خطر لابی مجاهدین توصیه شده است وزیر خارجه فرانسه را دست خالی برنگردانند:
ایران:سه موضوع برجام، موشک و نقش ایران در منطقه، از مهمترین چالشهای پیش روی اروپا، ایران و آمریکا و متحدان کلیدی ترامپ یعنی اسراییل و عربستان است. فرانسه اینک در گفت و گوهای خود با آمریکا و ایران در مورد برجام و موضوعات منطقهیی و موشکی، نقش رهبری اتحادیه اروپا را ایفا میکند
آقای لودریان، وزیر خارجه فرانسه در سفر به تهران در مورد چهار شرط ترامپ برای تغییر برجام و موضوعات منطقهیی با مقامات ایران گفتگو خواهد کرد. اما زمانبندی پاریس برای اعزام وزیر خارجهشان به تهران حساب شده است
زیرا همزمان با سفر وزیر خارجه فرانسه به تهران، نتانیاهو به واشینگتن سفر میکند تا در اجلاس سالیانه کمیته روابط آمریکا و اسراییل موسوم به ایپک، سخنرانی کرده و با مقامات عالیرتبه آمریکاگفتگو کند. دو هفته بعد از اجلاس کنگره جهانی یهود و رایزنیهای نتانیاهو، محمد بن سلمان به آمریکا سفر خواهد کرد. محور اصلی مذاکرات بن سلمان در مورد ایران خواهد بود. کمتر از یک ماه بعد از این سه واقعه، ماکرون رئیسجمهور فرانسه وارد واشینگتن خواهد شد. بین سران کشورهای اروپایی، فعلاً ماکرون بهترین و نزدیکترین روابط را با ترامپ دارد... لابی اسراییل و عربستان بهشدت تلاش میکنند که جان بولتون جایگزین مک مستر شود. جان بولتن یکی از ضدایرانیترین چهرههای نئوکانها و متحد لابی صهیونیستها، عربستان و سازمان مجاهدین خلق است. نهایت اینکه اگر دست ماکرون از گفت و گوهای اروپا با ایران بهویژه گفت و گوهای لودریان در تهران پر باشد، ممکن است بتواند کاخ سفید را در تصمیمات پیش رو تعدیل کند. لذا مناسب است تهران با توجه به این عوامل مهم، برای گفت و گوهای با لودریان در تهران، طرح و برنامه مناسب داشته باشد.
روزنامههای باند روحانی و همسو با او در دفاع از برجام باند رقیب را مورد حمله قرار دادهاند:
آرمان: برجام و بیداری مخالفان در ایران
همزمان با تلاشهای دونالد ترامپ علیه برجام، مخالفان توافق هستهیی در ایران نیز تحرکاتشان را علیه برنامه جامع اقدام مشترک از سر گرفتند
هر گونه اقدامی که منجر به تضعیف توان چانهزنی جمهوری اسلامی و انزوای دیپلوماتیک ایران منجر شود، همان بیاخلاقی و چه بسا بیوجدانی سیاسی است.
در روزنامههای باند روحانی و شرکایش به منظور سهمخواهی بیشتر از قدرت به موضوع گفتگوی ملی و آشتی ملی و وحدت ملی دامن زده شده است، ورشکستگی این ایده توسط روزنامههای همسو با این باند به تمسخر گرفته شده است:
جهان صنعت: گفتوگوی ملی، آشتی ملی، شراکت ملی!
مدتی است عدهیی بدخواه و ناامید و حسود و مغرض اعتقاد دارند که در ایران گفت و گوهای اتحاد ملی به هیچ عنوان قابل سر گرفتن نیست و احزاب اصلاً نقطه مشترکی ندارند که بخواهند در مورد آن با هم صحبت کنند! خوشبختانه در روزهای اخیر سندی درز کرد که ثابت کرد گفتگوی ملی نه تنها به نتیجه رسیده بلکه آشتی ملی هم صورت گرفته و کار به مرحله شراکت ملی رسیده که این یکی خودش البته برای قبل از این بود که ماجرای شرکت «سراج معین» درز کند. وقتی مشخص میشود که پسران آقای نهاوندیان و کرباسچی و لاریجانی باهم شرکت زدهاند، معنایش چه میتواند غیر از این باشد که اصلاحطلبان و اصولگرایان و اعتدالیون تصمیم به این گرفتهاند که سه تایی با هم سر سفره انقلاب بنشینند وگفتگو و آشتی و شراکت را از همان مسیری پیش ببرند که امید رسیدن به موفقیتش بیشتر است یعنی از مسیر بیزینس! ما از آقازادههای عزیز تشکر میکنیم که بارگفتگو وآشتی ملی را با هم پیش میبرند. امیدواریم روزی برسد که تمام سیاسیون مملکت بهصورت «ترتی تی ری» با هم شریک باشند و اختلافات به پایان برسد. البته قبلش «فیفتی فیفتی» بود که اعتدالیون هم اضافه شدند و الآن دیگر باید «ترتی تی ری» تقسیم کرد.
مطالب مارا درتو ئیتر بنام @ bahareazady ودر وبلاک خط سرخ مقاومت دنبال کنید