بحران بر سر مذاکره
اوجگیری بحران درونی رژیم بر سر مذاکره
روز ۷شهریور ۹۷ خامنهای در دیدار با اعضای دولت روحانی، در یک دوگانهگویی آشکار گفت که ارتباط و مذاکره با اروپا بایستی ادامه پیدا کند، اما نبایستی به اروپا امید بست. این بیان گویای بنبست و بلاتکلیفی حاکمیت در مورد رابطه با اروپا و بهخصوص سیاست عملی آن است.
سیاستی که دست از برنامهٔ موشکی خود و از دخالتهای منطقهیی خود در سوریه و عراق و یمن دست برنداشته است.
این سیاست موجب تشدید فشارها در سیاست خارجی از جانب اروپا و آمریکا بر رژیم شده است و اوجگیری کشمکشهای درونی آن را هم بهدنبال داشته است.
در زمینه فشار اروپا به رژیم روز ۹شهریور فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در پایان کنفرانس ۲روزه این اتحادیه در وین پایتخت اتریش در یک نشست خبری به نقش منفی رژیم در تحولات سوریه اشاره کرد و گفت: «اقدامات منطقهای برای دستیابی به صلح در سوریه بسیار حیاتی است. ما در این چارچوب عملکرد ایران را بررسی کردیم؛ عملکرد تهران برای همه ما بسیار نگرانکننده است و باید به این مسأله رسیدگی شود».
موگرینی در عینحال از گزارش اخیر آژانس ابراز رضایت کرد و گفت: «تأیید پایبندی ایران به تعهدات برجامی «خبر خوبی» است ولی «نگرانی جدی» جدید اروپاییها، فعالیتهای منطقهیی ایران است که «باید حل شود».
در همین روز ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه هم تأکید کرد: «ایران نمیتواند از مذاکره بر سر ۳مسأله مهم که مایه نگرانی ما هستند، طفره برود».
وزیرخارجه فرانسه این ۳مسأله را تعهدات هستهیی پس از سال ۲۰۲۵، برنامه موشکی و توقف گسترش این موشکها و همچنین نقش رژیم در منطقه خاورمیانه عنوان کرد».
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارتخارجه رژیم، به اظهارات وزیر خارجه فرانسه واکنش نشان داد و آن را رد کرد و جواد ظریف هم موضع مشابهی را اتخاذ کرد و اروپا را به خروج از برجام تهدید کرد.
پیش از این خامنهای در یک دوگانهگویی تأکید کرده بود که ارتباط و مذاکره با اروپا بایستی ادامه پیدا کند، اما نبایستی به اروپا امید بست.
روزنامه رسالت در سرمقاله روز ۱۰شهریور ۹۷ سعی کرده است این موضع دوگانه را این طور تئوریزه کند: «چه کسی میتواند منکر "بازی برجامی مشترک آمریکا و اروپا" در سال گذشته شود؟ در چنین شرایطی "دلبستن به اروپا" و امید داشتن به بازی دفاعی آن در برابر آمریکا(در قبال برجام) خطایی جبرانناپذیر در عرصه سیاست خارجی کشورمان محسوب میشود. با این حال "مذاکره با اروپای واحد" بهعنوان بازیگری که هنوز "مسیر واقعی و مستقل" خود را در نظام بینالملل پیدا نکرده است، منافاتی با اصل "عدماتکا به اروپا" دارد».(رسالت ۱۰شهریور ۹۷)
این موضوع موجب ادامه و تشدید کشمکشها در رژیم شده است.
یکی از اعضای مجلس ارتجاع به نام دهقان، ضمن اشاره به این کشمکشها که هر باند ادامهٔ مسیر باند دیگر را موجب نابودی حاکمیت میداند، تلاش کرد اثبات کند که دخالتهای منطقهای و برنامهٔ موشکی برای رژیم حیاتی است و موجودیتش بسته به آن است. او در نمایش جمعهٔ مشهد گفت: «اگر قدرت منطقهیی خودمان را به دست خودمان از بین ببریم، اگر قدرت موشکی خودمان که قدرت بازدارندگی ماست اگر به دست خودمان از بین ببریم، اگر سپاه پاسداران انقلابی را بهدست خودمان از بین ببریم... اگر ما بخواهیم در برابر آنها عقبنشینی کنیم آنها را هم بگذاریم، نابودمیشویم».
واقعیت این است که این مواضع متضاد و بهخصوص دوگانهگوییهای خامنهای ناشی از سردرگمی و بنبست نظام است که در زمینه برجام، مذاکره با آمریکا و مذاکره با اروپا چه خطی را پیش ببرد.
پیشبرد هر یک از ۲خط مذاکره و یا عدممذاکره، مستلزم پرداخت بهایی سنگین برای نظام است و سرانجام هر یک از آنها کیان نظام را تهدید میکند.
بنابراین نه رفتن پای میز مذاکره برایش آسان و عملی است و نه ایستادگی و تنندادن به مذاکره برای آن آسان و بدون پرداخت بهای سنگین است.
به دلیل این پیامدهای دشوار و سنگین است که که بحران درونی حاکمیت روزبهروز تشدید میشود و هر یک از سردمداران و مهرههای آن بهقول معروف ساز خود را میزند.
عدم هماهنگی و تشتت مواضع در گفتههای آنها در زمینه مذاکره کردن یا مذاکره نکردن با آمریکا و رابطه با اروپا به حدی است که یکی از کارشناسان حکومتی به نام بهشتیپور میگوید: «در شرایطی که حتی وزارتخانههای دولت هم با هم هماهنگ نیستند، در این شرایط چگونه میتوان با آمریکا مذاکره کرد. بر فرض هم که مذاکره شد، چه دستاوردی برای ما خواهد داشت».
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange