زندگی مشقتبار بازنشستگان
بهاعتراف نایبرئیس حکومتی بازنشستگان مشهد «وضع معیشت بازنشستگان از کارگران هم بدتر است».
این وضعیت در شرایطی است که حقوق کارگران ایران حدود یکچهارم خط فقر است. کارگرانی که به اذعان یک مهره حکومتی در شورای عالی کار رژیم «۸۰درصدشان زیر خط مرگ زندگی میکنند».
بنابراین وقتی که وضع زندگی بازنشستگان از وضعیت زندگی کارگران «زیر خط مرگ» هم بدتر است، شرایط فقر و فلاکت قشر عظیمی از مردم سالخورده که بسیاریشان توان انجام کار را ندارند بسیار مشخص است.
اوضاع بازنشستگان آنچنان فاجعهبار است که بهگفته نایبرئیس کانون بازنشستگان مشهد «برای تأمین هزینههای کمرشکن زندگی و درمان و دارو دربهدر دنبال کار میگردند و حتی به نظافت و نگهبانی در ساختمانها هم تن میدهند».(خبرگزاری ایسنا ۲۵آذر ۹۷)
اخیراً دولت آخوند حسن روحانی به این گمان واهی که میتواند با ترفند دادن سبد حمایتی به عدهای از مردم از گسترش اعتراضات آنها جلوگیری کند، بسته حمایتی غذایی ناچیزی بین عده معدودی از مردم فقیر توزیع کرد، اما به بازنشستگان همین سبد ناچیز حمایتی را هم نداد.
این در شرایطی است که مستمری بازنشستگان تأمین اجتماعی حقوق ۱۰روز آنها را تأمین نمیکند.
پیش از این رئیس کانون بازنشستگان قزوین در گفتگو با خبرگزاری حکومتی مهر ۱۸شهریور ۹۷ با اذعان به اینکه «بازنشستگان وضعیت معیشتی مناسبی ندارند» گفت: «بازنشستگان در شرایط کنونی با مشکلات جدی روبهرو هستند... در خدمات درمانی برای بستری شدن و خرید دارو با مشکل جدی مواجهیم و تأمین داروی بیماریهای خاص با معضل جدی روبهرو شده است».
داستان فاجعهبار این قشر از هموطنان در شرایطی است که در حاکمیت آخوندی حدود ۱۸صندوق بازنشستگی وجود دارد که بهدلیل دزدی رو به ورشکستگی هستند و نمیتوانند حقوق و مستمری بازنشستگان را بدهند و از این بابت نیز بازنشستگان تحت فشار مضاعف هستند.
بسیاری از این بازنشستگان حقوق یک میلیون تومانی دارند و در عین حال که در زمینه وصول همین مقدار پول ناچیز هم با مشکل مواجه هستند باید بار تورم لجامگیسخته روزمره را هم تحمل کنند.
مقامات رژیم ماههای گذشته اعلام کردند بازنشستگان بیش از دوسوم قدرت خرید خود را از دست دادهاند.
بهدلیل این مجموعه مشکلات است که آنها در ماههای اخیر چند تجمع اعتراضی برگزار کردند. آنها آنچنان از طرف نهادهای ذیربط و مهرههای حکومتی به تنگ آمدهاند که در تجمعات اخیرشان مطرح کردند: «نمیدانیم از دست اینها به چه کسی پناه ببریم».
در حاکمیت آخوندی این مردم فقیر و سالخورده نه تنها هیچ پشت و پناهی ندارند، بلکه پولی هم که در سالیان اشتغال و جوانی تحت عنوان حق بیمه بازنشستگی پرداخت کردند در معرض چپاول و غارت دزدانی نظیر سعید مرتضوی، علی ربیعی و... شده است. وزرات کار رژیم، صندوقهای اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی که میباید مرجع رسیدگی به مشکلات آنها باشد تبدیل به نهادهای دزدی و چپاول شدهاند.
صندوقهایی که به اذعان یک مهره حکومتی به نام سعید لیلاز بحرانهای آنها بحران غارت سازمانیافته است. یعنی دزدیهایی که در آنها بهطور نظاممند و سازمانیافته آنچه در صندوقها بود ربوده شده یا بهصورت سازمانیافته از بین رفته است.(سایت خبرآنلاین ۳۰تیر ۹۷)
جلودارزاده، یکی از نمایندگان وابسته به باند روحانی در مجلس ارتجاع، در زمینه دزدیهای صورتگرفته در سازمان تأمین اجتماعی آن را «لقمه چرب و نرم» برای ایادی رژیم یعنی مرکزی برای دزدی آنها دانست.(خبرگزاری ایلنا ۳اسفند ۹۶)
در ایران تحت حاکمیت آخوندها به جای اینکه بازنشستگی به ایام خوشی و فراغت تبدیل شود، به ایام تیرهروزی و مشقت تبدیل شده است.
مشکل آنها، آنجا مضاعف میشود که اکثر آنها از حق بیمه نیز برخوردار نیستند و اغلب با بیماری، ناتوانی، مشکلات روحی و روانی دست به گریبان هستند و از این شرایط در رنج و عذاب مستمر هستند.
در حاکمیتی که سردمداران آن منابع مردم را به غارت میبرند و اکثریت مردم ایران را به زیر خط فقر و به زیر «خط مرگ» کشانده است، بازنشستگی برای افراد سالمند معنای بازنشستگی از معیشت را به خود گرفته است.
مطالب مارا در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange