پشت پرده مستندسازیهای سفارشی رژیم علیه مجاهدین
در تاریخ ۲۶ دیماه اعلام شد مرضیه هاشمی یک مأمور اطلاعات آخوندها، دو هفته پس از ورود به آمریکا در یک پرواز داخلی دستگیر شد . این زن، مجری و خبرنگار و بهاصطلاح مستندساز، در شبکه انگلیسی تلویزیون رژیم به نام پرس تی وی در لندن بود.
خبرگزاری سپاه پاسداران اعلام کرد وی در مستندی از ماجرای قتل ندا آقاسلطان با نام «تقاطع» که از شبکه خارج کشوری رژیم بنام پرس تی پخش شد، تأکید کرد که یک «خبرنگار مستقل» است و این امکان را دارد که از محل قتل تصویربرداری کند و با بالگرد، از بالا محل قتل را ببیند.تحقیقات این مستندساز درنهایت او را به این نتیجه رساند که بهاحتمالزیاد، یکی از اعضای (مجاهدین)، ندا آقا سلطان را کشته است. (خبرگزاری فارس ۲۶/۱۰/۹۷)
مقابله با مجاهدین با تولید مستندهای سفارشی
این البته تنها موردی نیست که رژیم آخوندی از مأمورانش تحت عناوین مختلف از خبرنگار تا مستندساز و کارگردان و بهاصطلاح محقق و پژوهشگر، در داخل و خارج کشور استفاده میکند تا کارزار شیطان سازیاش علیه مجاهدین را پیش ببرد. گسترش قیام و مطرحشدن شعارهایی که مجاهدین طی دههها مطرح کردهاند سراپای رژیم را به لرزه سرنگونی انداخته و زنگهای خطر سرنگونی را بلندتر از هر زمان دیگری برای رژیم به صدا درآورده است. رژیم همواره و با شیوههای مختلف تلاش کرده تا با نقش و تأثیرگذاری مجاهدین بر جامعه مقابله کند. از سرکوب و کشتار و ترور تا شیوههای مختلف شیطان سازی علیه مجاهدین. یکی از این شیوهها، بهاصطلاح مستندسازی و تولید انبوه فیلم و سریال با استفاده از تهیهکنندگان و کارگردانان مزدور و اطلاعاتی و استفاده از امکانات دولتی با پوشش مؤسسات فرهنگی و هنری است.
خامنهای که از نقش و جایگاه مجاهدین در سمت دهی قیامهای اخیر بهشدت وحشت کرده اینطور میگوید: «این نقشهای است که کشیده شده و چند ماه است که روی این نقشه دارند کار میکنند نقشه مال آمریکاییها و عوامل رژیم صهیونیستی است. پول مال یکی از این عوامل دولتهای خرپول اطراف خلیج فارسه. خب این کارها خرج دارد باید پول بدهند. آمریکاییها که حاضر نیستند پول خرج کنند وقتی اینها هستند. پول رو اینها دادند. این دو تا ضلع. ضلع سوم پادویش هست که پادویش هم مربوط به سازمان منافقین بود. سازمان آدمکش منافقین. (سخنرانی خامنهای- تلویزیون رژیم ۱۹ دی ۹۶)
چرا رژیم در این شرایط این میزان روی تولید فیلم و مستند تمرکز کرده است؟
اسماعیل ارجمندی مدیر گروه مستند بسیج تلویزیون آخوندی طی توضیحی درباره یکی از این مستندها در پاسخ این سؤال که چرا در این شرایط مشخص، رژیم آخوندی چنین تمرکزی روی تولید مستند و فیلم علیه مجاهدین کرده؟ میگوید: «انتخاب زمان به نام خلق در حال حاضر به خاطر شرایط فعلی کشور و تمرکز مخاطب روی آن تا دهه فجر بود. در ۴۰سال اخیر هیچ مستندی با چنین عمق و وسعتی روی [مجاهدین] تمرکز و تحقیق نکرده است…» (خبرگزاری تسنیم ۲۷/۹/۹۷)
رژیم برای مقابله با تأثیرگذاری مجاهدین بر قیامهای مردم و اقبال مردم و بهطور خاص جوانها به مجاهدین و گسترش کانونهای شورشی، فعالیتهایش را درزمینهٔ تولید انواع مستندها، سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی به نحو بیسابقهای افزایش داده بهطوریکه با نگاهی به آمار درمییابیم که ظرف یک سال اخیر که قیامها اوج بیشتری گرفته، حدود ۱۵۰ بار فیلم، مستند و سریال پخششده که برخی از سریالها تا۳۰ قسمت بوده و بعضاً چند بار هم از شبکههای مختلف رژیم پخششده است. البته با تصاویر و صحنههای تکراری و ۱۰۰بار مصرفشده و استفاده از تعدادی مزدور دونپایه و عناصر درهمشکسته.
تأکید ولیفقیه نظام بر تولید فیلم و مستند علیه مجاهدین
به دنبال قیام دیماه ۹۶ خامنهای در دیدار با مستندسازان رژیم در تاریخ ۲۱ دیماه ۹۶ خط تولید فیلم و مستند با تمرکز روی مجاهدین در مقابله با قیام را صادر کرد:
«امروز دشمنان این ملت و دشمنان این انقلاب و دشمنان این نهضت عظیم مردمی که به برکت دین به وجود آمده به سراغ تحریف و دروغ و تغییر واقعیات در ذهنها و اینها رفتند این چیزی که میتوانه ذهنها رو روشن کنه همین مستندهای شماست»
خامنهای مجدداً در تاریخ ۲۴ آبان ۹۷ به صحنه آمد و در دیدار با جمعی از برنامهسازان صداوسیمای رژیم روی حمایت همهجانبه از آنها برای تولید برنامه تأکید کرد:
«ما در حال یک نبرد فرهنگی، یک نبرد جنگ نرم هستیم یعنی به ما تهاجم شده؛ تهاجم نرم، آنهم با ابزارهای پیشرفته و بسیار نو و با توانایی بسیار بالا؛ به ما حمله شده… در مقابل، ما بایستی یک جبههٔ قویِ توانایی ایجاد کنیم که این جبهه بتواند پاسخگو باشد. آن جبهه متشکل از کیست؟ از هنرمند، روشنفکر، عنصر فرهنگی؛ یعنی شماها هستید، شماها و امثال شما آقایان و دوستانی که در بخش فرهنگ و در بخش هنر مشغول کار هستید……… خب البته شکی نیست که شما اگر بخواهید ابتکار به خرج بدهید و کار نو، کار برجسته بیاورید، پشتیبانی مدیریتی لازم است؛ من در این تردید ندارم، من این را تصدیق میکنم؛ مدیران بایستی از شماها واقعاً حمایت بکنند؛ هم حمایت معنوی بکنند یعنی به شما نشان بدهند که کار شمارا قبول دارند و برای کار شما ارزش قائلاند، هم حمایت مادی بکنند.»
حالا خوب است ببینیم این بهاصطلاح «آقایان و دوستانی که در بخش فرهنگ و در بخش هنر مشغول کارند» چه کسانی هستند؟ و این بخشهای فرهنگی و هنری وابسته به کدام ارگانهای سرکوب رژیماند.
دستها و مؤسسات پشت پرده فیلم و مستندهای سفارشی:
یکی از نورچشمیهای تولیدکننده سفارشات وزارت بدنام اطلاعات ابوالقاسم طالبی است که نیاز شخص خامنهای به این قبیل مستندهای سفارشی را در حساب توییترش اینگونه بازگو میکند:
در مورد ماهیت اطلاعاتی این بهاصطلاح کارگردان و سفارشی بودن مستندی که کارگردانی کرده، خوب است به خبری که دریکی از سایتهای حکومتی درجشده توجه کنیم. در این خبر یکی از سرکردگان وزارت اطلاعات با صراحت به اطلاعاتی بودن طالبی اعتراف کرده و میگوید : بخشهایی از فیلم (منظورش فیلم قلادههای طلاست) که مرتبط با وزارت اطلاعات است، سراسر دروغپردازی و مشحون از تهمتهای ناروا… میباشد.وی اظهار داشت: البته از کارگردان فیلم که جزو پرسنل وزارت اطلاعات بوده و به هر دلیل از این وزارتخانه منفصل شده است، (جز) انتظار چنین تهمتپراکنیهایی نمیرفت.(سایت عصر ایران ۹ دی ۱۳۹۷)
محسن یزدی یکی دیگر از نورچشمیهای خامنهای است که مدیر یکی از مؤسسات تولیدکننده فیلم و مستند علیه مجاهدین به اسم مستند سوره است. همین شخص اینگونه به پشتیبانی شخص ولیفقیه از این مؤسسه و متصدیان اطلاعاتی آن، بالای دست وزارت ارشاد اعتراف میکند: «اینکه اولین شخصِ مملکت برای مستندسازان وقت میگذارد برای ما خیلی مهم و حائز اهمیت است. ما چنین جلسهای را حتی با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یا معاون وی هم تجربه نکردیم… ایشان توجه خاصی به مستندسازی دارند و پیامی که به مستندسازان دادند برای جامعه هنری کشور و مستندسازان بسیار ارزشمند و راهگشا خواهد بود چراکه توجهات نسبت به مستند بیشتر خواهد شد…» (خبرگزاری مهر ۱ بهمن ۹۶)
یزدی البته ناگزیر است اینگونه به بیاثر بودن مستندات سفارشی در مقابله و خنثی کردن تأثیرات مجاهدین در جامعه اعتراف کند: «عمده مشکلی که مراکز مستندسازی دارند این است که برای مخاطب فیلم نمیسازند بلکه برای خوشایند مدیران و مافوقهای خود فیلم میسازند و این اتفاق ما را ایزوله کرده و از مردم دور میکند». (خبرگزاری مهر ۱ بهمن ۹۶)
مأمور اطلاعات یا محقق و مشاور ؟
وزارت اطلاعات برای کنترل تهیهکنندگان فیلم و مستند علیه مجاهدین و برای اینکه خط و خطوط وزارت بدنام در راستای شیطان سازی علیه مجاهدین بیکموکاست اجرا شود رسماً عناصر اطلاعاتی را تحت عنوان مشاور امنیتی در تیمهای تولید این قبیل مستندها وارد میکند.
یکی از کسانی که خودش را بهاصطلاح محقق و ناظر مستندساز معرفی میکند یک حزباللهی سینهچاک ولایت و از مأموران وزارت بدنام اطلاعات به نام «محمدحسن روزیطلب» است. این عنصر اطلاعاتی ضمن ابراز وحشت از نقش و تأثیرگذاری مجاهدین در جامعه، ماهیت جنایتکار خودش را بروز داده و میگوید: «ببینید اگر با سازمان مجاهدین خلق برخورد نمیشد الآن کل ایران پادگان اشرف بود». (تلویزیون افق ۲۸/۱/۹۶)
محمدحسن روزیطلب از دیکته کنندگان خط وزارت اطلاعات برای تولید مستندات علیه مجاهدین، معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی، عضو هیئت مؤسس رجانیوز و سردبیر نشریه رمز عبور است. وی همچنین عضو کمسیون رسانه مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و دبیر تحریریه نشریه برداشت اول در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد بوده است.
مرتضی اصفهانی اطلاعاتی دیگری که خودش را هنرمند جا زده و تحت عنوان مشاور امنیتی بر تولیدات سفارشی وزارت اطلاعات علیه مجاهدین نظارت میکند، از تلاشش برای قهرمان سازی از بسیجیها اینگونه تعریف میکند:
«….برای من راحت بود که جای نخبه علمی را با یک نیروی اطلاعاتی عوض کنم تا کمتر حاشیهساز شود اما اعتقاد داشتم در این فرآیند باید یک “بسیجی اطلاعاتی” را قهرمان و نمایشی کرد. دغدغه داشتم تا نشان دهم در این دنیای پرآشوب میتوان قهرمانانه در پی آرمانهایی بود که برای آن انقلاب اسلامی به وجود آمد و هشت سال دفاع جانانه در آن معنا پیدا کرد….» (جامعه خبری تحلیلی الف ۵ مهر ۹۴)
مرتضی اصفهانی در یک مصاحبه، سوابق پاسداری و اطلاعاتی خودش را اینگونه لو میدهد:
«… من یک رزمنده جمهوری اسلامی هستم. در اطلاعات عملیات ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران از ایشان آموختم که نقش اطلاعات در جنگ تا چه میزان تأثیرگذار است و با توجه به علاقهای که به فیلمسازی داشتم همیشه همهچیز را در ذهنم ذخیره میکردم و حالا تلاش میکنم تجارب ۵۰سال مبارزه را در اختیار کسانی قرار دهم که میخواهند فیلم بسازند». (سایت شبتاب ۱ بهمن ۹۷)
بهروز افخمی مأمور دیگری است که سفارشات وزارت اطلاعات را کارگردانی میکند و زمانی نماینده مجلس وحوش رژیم از باند اصلاحطلبان بوده است. (خبرگزاری فارس- ۱۷/۲/۹۴)
بهروز افخمی در مورد ارتباطش با مرتضی اصفهانی اینطور میگوید: «… محمد مرا به یکی از جوانان قدیمی اطلاعات به نام مرتضی اصفهانی معرفی کرد که از زمان مجلس ششم او را میشناختم و میدانستم آدم کارکشته و باتجربهای است…» (خبرگزاری مهر ۱ بهمن ۹۷)
شکنجهگر دیروز، مستندساز امروز !
درواقع بسیاری از موجوداتی که امروزه به اسم تولیدگر و مستندساز و کارگردان تحت عنوان کار فرهنگی، فیلم و مستند و سریالهای سفارشی وزارت اطلاعات رو بر اساس رهنمودهای ولیفقیه ارتجاع و با منابع و پول ارگانهای سرکوب و جنایت رژیم علیه مجاهدین میسازند همان کسانی هستند که روزگاری در شکنجهگاههای رژیم مشغول شکنجه و کشتار مجاهدین بودهاند و یا در صفوف پاسداران و دژخیمان به کشتار مجاهدین اشتغال داشته و یا ادامهدهندگان راه و رسم آنها هستند. یک نمونه از این موجودات، فردی به اسم حاتمی کیا است که خودش بهصراحت به شرکت در عملیات بهاصطلاح «مرصاد» اعتراف کرده است: «نیروهای موجود در آنجا همه شوکه شده بودند و اصلاً انتظار حمله و پیشروی دشمن تا اسلامآباد و گردنه را نداشتند. در قرارگاه تعدادی از نیروهای ویژه اطلاعاتی [مجاهدین] توسط بچههای حفاظتواطلاعات تیپ ۵۷ دستگیر شده بودند که از لحاظ لباس و قیافه بعضاً شبیه ما شده بودند و آدم از دیدن آنها با آن لباسها گیج میشد. آنها میگفتند ما را اشتباه گرفتهاید و منکر ارتباط خود با [مجاهدین] بودند. یکی از آنها کارت آموزشوپرورش باختران را به همراه داشت و دیگری میگفت: من کشاورزم و لباس کردی به تن داشت. دیگری میگفت: من کارمند دولت هستم و به دنبال برادرم آمدهام. اعتراف نمیکردند جزو [مجاهدین] هستند و هرگز اطلاعاتی نمیدادند». (سایت صراط – ۶ مرداد ۹۷)
اعتراف ناگزیر!
پشتیبانی ارگانهای رسمی از تولید این قبیل مستندهای فلهای و سفارشی علیه مجاهدین آنقدر رو و آشکارشده که جابهجا خود دستاندرکاران و تولیدکنندگان هم ناچار به آن اعتراف میکنند.
ایمان گودرزی یکی از کارگردانان مستندهای سفارشی وزارت اطلاعات در مصاحبههایش صراحتاً به همکاری با ارگانهای سرکوب رژیم اذعان کرده و میگوید: «کمکهای دستگاههای قضایی لازمه چنین کارهایی برای ما بود چراکه اگر من نوعی میخواستم کار بسازم اگر قوه قضاییه یا نیروی انتظامی حمایت نکنند ما پشت درها خواهیم ماند و باید حمایت کنند تا چهره واقعی تروریستها را نشان دهیم» (خبرگزاری فارس ۹۲۰۹۱۶)
همین شخص در یک جای دیگر میگوید: «زمانی که من این کارها را میساختم بعضی میگفتند شما سفارشی ساز هستید. پول دریافت میکنید تا حرف جمهوری اسلامی ایران را بزنید». جالب است که این حرف را مجاهدین یا هوادارانشان به این مزدور نزدهاند، بلکه کسانی که با او حشرونشر و آشنایی دارن گفته و او را مذمت و محکوم کردهاند. (خبرگزاری مهر ۶ شهریور ۹۳)
حاتمی کیا از تولیدکنندگان مستندهای سفارشی وزارت اطلاعات، مستقل بودن مؤسسات و دستاندرکاران تولیدات علیه مجاهدین را یک شوخی میداند و صراحتاً به پول گرفتن از وزارت اطلاعات اینطور اعتراف میکند:
«مثلاً میگویند این فیلم با فلان ارگان کار شده است. تو میدانی، من هم میدانم که شوخی میکنیم همهمان. همه اینها دستشان توی جیب هم است. اصلاً در جمهوری اسلامی شوخی میکنند که من با بخش خصوصی با این مختصات کارکردم! حاتمی کیا افزود: در شرایطی که آقای ایوبی میگوید نداریم، نداریم و اوضاع همین است، وقتی کسی میگوید من پول میدهم تو بساز، چرا نباید آنچه با دغدغهام همخوان است، بسازم؟ خیلی خوشحال شدم که وزارت اطلاعات آمده وسط میگوید چند تا فیلم را پول میدهم که بسازید؛ چقدر خوب!» (شهروند – ۲۸/۱/۹۵)
مقابله با اقبال جوانها به مجاهدین
حکومت آخوندی در سالها و ماههای اخیر بهویژه بعد از قیام دیماه سال گذشته، به مهندسی پرهزینه تبلیغاتی دستزده و از طریق ساختن و نمایش مستند و سریال و فیلمهای سفارشی تلویزیونی و سینمایی علیه مجاهدین تلاش میکند تا با انبوه جعلیات و دروغپردازیها به خیال خودش از رو آوردن جوانها به مجاهدین و گسترش کانونهای شورشی برای سرنگونی آخوندها در جامعه جلوگیری کند.
چراکه آخوندهای حاکم مثل زمانی که مجاهدین در عراق و تحت محاصره بودند دیگر نمیتوانند با حمله و موشکباران و محاصره پزشکی و غیره، آنها را کشتار کنند؛ پس ناچار به اینگونه اقدامات و جنگ روانی رو آوردهاند.
ننگ و رسوایی برای رژیم و سرافرازی برای مجاهدین
آنچه فوقا گفته شد، بخش کوچکی از تبلیغات دیوانهواری است که رژیم دجال آخوندی با به کار گرفتن ارگانها و نهادهای متعدد از چندین وزارتخانه به راه انداخته است. برای این کار هزینههای میلیاردی صرف کرده و بسیاری از عوامل اطلاعاتی خودش را تحت عنوان کارگردان، تهیهکننده، بازیگر و امثالهم بکار گرفته است. انبوهی جعل و تحریف و مونتاژ را در قالب دهها سریال تلویزیونی و فیلمهای سینمایی در بازار مکاره شیطان سازیاش عرضه کرده که هدف تمامی آنها مخدوش کردن چهره مجاهدین و مقاومت است. معنی چنین انرژی گذاری کلان با صرف هزینه بسیار گزاف برای تحریف تاریخچه و کارنامه مجاهدین و مقاومت ایران، این است که باوجود انبوه جعلیات و لجنپراکنیهای رژیم علیه مجاهدین، طی ۴ دهه گذشته، جوانها و اقشار آگاه جامعه، گمشده خودشان را در مجاهدین و اندیشه و آرمان و مشی آنها پیداکردهاند و روی آوردن گسترده نسل جوان به مجاهدین، آخوندها و پاسداران را دچار وحشت کرده است. بیتردید این تشبثات رژیم جز بر ننگ و رسوایی خودش و افتخار و سرفرازی برای فرزندان مجاهد مردم ایران محصول دیگری ندارد.
کلیپ برنامه پرونده – مستند سازی های سفارشی علیه مجاهدین و پشت پرده آن
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتر @bahareazady دنبال کنید