همگرایی دستگاههای سرکوب و چپاول علیه قیام و سرکوب کارگران افشای اسناد و سیاستهای سرکوب و چپاول در نظام آخوندی در این سلسله مطالب، بخشی از اسناد فساد و سرکوب و زد و بندهای پشت پرده رژیم که توسط مقاومت ایران در داخل کشور بهدستآمده منتشر میشود.
این اسناد شامل مکاتبات بالاترین سطوح حاکمیت این رژیم و طرح و برنامههای آن است که دسترسی به آن بیانگر توانمندی و کارکرد مقاومت ایران است که میتواند پنهانیترین اقدامات رژیم را در معرض دید و قضاوت مردم قرار بدهد.
شما نیز میتوانید با ارسال اسناد و اطلاعات در افشای رژیم ضد ایرانی حاکم بر میهنمان یاری رسان ما باشید.
اسنادی از درون رژیم
اسناد ضمیمه که از درون رژیم و برای اولین بار افشا میشود، ابلاغیهها، نامهنگاریها و یادداشتهای عناصر و ارگانهای خود رژیم است. هدف از افشای این اسناد، روشن ساختن واقعیت پشت صحنه رژیم و تأثیرات قیام و پیشرفت آن بر رژیم و جامعه است.
برخلاف تبلیغات رژیم در رادیو و تلویزیون و رسانههایش و برخلاف آنکه دستگاه نظامی- امنیتی نظام تلاش میکند ابعاد قیام را کوچک نشان دهد ولی در این اسناد غیرعلنی و محرمانه میتوان ترس و وحشت رژیم از قیام و آنچه که در درون نظام و در ارگانهایش میگذرد را دریافت.
همچنین موفقیت شبکه مقاومت در داخل کشور در به دست آوردن چنین اسنادی از درون سپاه، نیروی انتظامی، بیت خامنهای، نهاد ریاست جمهوری رژیم و وزارت دفاع، وزارت کشور و … نشاندهنده بخشی از ضرباتی است که مقاومت به تمامیت این رژیم میزند و از سوی دیگر نمایانگر قدرت مقاومت است.
اسناد منتشره از یک طرف نشانگر فعال شدن مردم و هواداران سازمان مجاهدین در داخل کشور و در طرف مقابل بیان ریزش و ضعف دستگاه امنیتی رژیم برای کنترل اوضاع است.
کنترل شریان اصلی اقتصاد ایران(نفت و پتروشیمی) توسط سپاه پاسداران خامنهای
اسنادی که در این شماره به افشای آن میپردازیم مربوط به وزارت دفاع است. در رژیم آخوندی، وزارت دفاع تحت کنترل سپاه است.
امضاکنندگان این اسناد همه از سرتیپ پاسدارها و نفراتی در این قماش هستند که اهرم های کنترل دستگاههای رژیم را به دست دارند.
وزارت دفاع و سپاه پاسداران و دیگر ارگانهای نیروهای مسلح حساسترین بخشهای اقتصادی کشور یعنی نفت و پتروشیمی بهمنزله شریان اقتصادی ایران را به دست گرفتهاند که مستقیما تحت کنترل خامنهای میباشند.
از طرف دیگر شاهد ظلم و ستم و اجحاف به کارگران شاغل در بخش نفت و پتروشیمی میباشیم.
برای نمونه در اسنادی که قبلاً افشا شده آمده بود که کارگران پتروشیمی تبریز در نامهای که به ارگانهای رژیم نوشته بودند مطرح کردند درآمد پتروشیمی ۸۰۰ میلیون دلار در سال بوده درحالیکه به کارگران یکسوم حقوقشان پرداخت شد.
سند اول – ابلاغ پرداخت ۴میلیارد ریال دستخوش به نیروهای سرکوبگر کارگران عسلویه
در اطلاعیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت به تاریخ ۵ فروردین ۱۴۰۲ سندی مبنی بر پرداخت ۴میلیارد ریال دستخوش به وحوشی که در ۸مهر ۱۴۰۱ در سرکوب کارگران محروم عسلویه شرکت داشتند پرداخت شد. واریز این پول ۲۱دی ۱۴۰۱ یعنی چندماه بعد انجام شد.
سند افشاشده توسط کمیسیون امنیت و ضدتروریسم
سند از سازمان حفاظت اطلاعات ساتا منتشرشده و تاریخ آن ۲۶مهر ۱۴۰۱ است. این سند خطاب به مدیرعامل ساتا و با موضوع «تقدیر از عوامل انتظامی استان بوشهر» است که در بخشی از آن آمده: …
«به استحضار میرساند به دنبال اغتشاشهای صورت گرفته در تاریخ ۱۸مهر سال جاری در منطقه اقتصادی عسلویه که گزارشهای تفصیلی آن قبلاً به استحضار جنابعالی رسیده اقدامات مؤثر و به هنگامی توسط نهادهای امنیتی و انتظامی منطقه صورت گرفته و بحمدالله تا این لحظه موضوع مدیریت شده و از سرایت به سایر بخشهای کشور جلوگیری بهعملآمده که دراینبین نقش مأموران جانبرکف یگان ویژه ناجا که از روز اول بروز این اغتشاش درصحنه درگیری حضور داشتند امکانناپذیر بوده و شایسته است به پاس تقدیر از تلاشهای صورت گرفته به نحو مقتضی از زحمات این عزیزان تقدیر و تشکر به عمل آید لذا پیشنهاد میگردد به نفرات حاضر در میدان یگان ویژه به استعداد ۴۰۰نفر بن کارت اتکا به مبلغ ده میلیون ریال پرداخت و هزینه این موضوع از طریق شرکتهای پتروشیمی تابعه شستان و غدیر در منطقه عسلویه کارسازی گردد.
رئیس حفاظت اطلاعات سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح سعید السادات»
علاوه بر غارت و دزدیهای کلان دسترنج کارگران توسط خامنهای، اکنون سند جدیدی ارائه میکنیم که «شرکت گروه گسترش نفت و گاز پارسیان» بخشی از دسترنج همان کارگران غارتشده را بابت دستخوش به نیروی انتظامی و نیروی ویژه سرکوبگر پرداخت میکند. مخاطب سند «فرهادیه- معاونت امور شرکتهای شرکت سرمایهگذاری غدیر» است. در نامه آمده است:
«پیرو نامه مورخ ۳۰مهر ۱۴۰۱سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح(ساتا) در خصوص تأمین بودجه تشویقی نهادهای امنیتی و انتظامی منطقه اقتصادی عسلویه به استحضار میرساند مبلغ ۴ میلیارد ریال از «شرکت پتروشیمی پردیس» بهحساب «سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح واریز گردیده است.
امضاء اکبر لطفی معاون مالی سرمایهگذاری و شرکتها»
به همین دلیل، شعار اصلی کارگران عسلویه «مرگ بر خامنهای» و «امسال سال خونه خامنهای سرنگونه» بود کارگرانی که زحمت میکشند اما پولشان را رژیم میدزدد و بخشی را به نیروهای سرکوبگر همان کارگران میدهد ولی غارتگر اصلی سرمایهها خود خامنهای است.
عسلویه قلب فعالیتهای نفت و پتروشیمی است.
شرکت پارسیان بزرگترین هولدینگ پتروشیمی و «شرکت سرمایهگذاری غدیر» نیز یکی از هلدینگهای بزرگ در دستگاه نیروهای مسلح وزارت دفاع و زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح درزمینهٔ پتروشیمی است.
سند دوم – دستورالعملهای کنترل و سرکوب کارگران در مجامع کارگری نفت و پتروشیمی تحت عنوان تدابیر پیشگیرانه و نظارتی
این سند نیز در اوج قیام و در ۲۳مهر۱۴۰۱ از «بازرسی ودجا اداره کل عملیات بازرسی» به «گیرندگان یکم ودجا» و با موضوع «اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و نظارتی» صادرشده است.
برای روشن شدن دستورات سرکوبگرانه مندرج در این سند به دو محور آن اشاره میکنیم.
در بخشی از این سند آمده است:
«با عنایت با تشکیل برخی تجمعات کارگری در نقاطی از کشور در روزهای اخیر ولو بهصورت محدود در اجرای اوامر مقام عالی وزارت بهمنظور جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده گروههای معاند، جریان ضدانقلاب و فریبخوردگان داخلی از مطالبات صنفی بهویژه باملاحظه تلاش دشمنان قسمخورده نظام برای نفوذ در اجتماعات و ضربه به اقتدار امنیتی ایجاد دغدغه برای آحاد جامعه و فضاسازی رسانهای علیه کشور ضمن تأکید بر مراقبت دائمی از حسن جریان امور در بخشهای مختلف سازمانها، صنایع و شرکتهای وابسته با افزایش هوشیاری و مدیریت صحیح تحولات حوزه مسئولیت خواهشمند است دستور فرمائید درخصوص ساماندهی نیروهای شرکتی غیررسمی شاغل در سلسله مراتب ودجا تحت امر مستقیم وزارت و شرکتهای همکار تحت عنوان جامعه کارگری موارد و ملاحظات مشروح زیر را بهدقت مد نظر قرار داده و نتایج اقدامات را جهت بهرهبرداری به این بازرسی اعلام نماید.»
منظور از این تجمعات کارگری یا همان « نیروهای شرکتی غیررسمی شاغل در سلسله مراتب ودجا» بخش عمده کارگرانی هستند که این شرکتها بهطور رسمی استخدامشان نمیکنند، حقوقشان را نمیدهند و این کارگران را باید کنترل و سرکوب کرد چون ممکن است قیام و اعتراض کنند.
اما در رابطه با اقدامات در محور دوم میگوید: «مسئولان و مدیران مربوطه کلیه فعالیتها و عملکرد نیروهای یادشده را به نحو مطلوب مورد رصد قرار داده و هرگونه رفتار غیر متعارف را از طریق نهادهای نظارتی تحت بررسی قرار داده و تدابیر پیشگیرانه اتخاذ گردد».
این سند از مدیران سرکوبگر و جنایتکار وابسته به رژیم میخواهد که بهمنظور جلوگیری از هر حرکت و قیام اعتراضی کارگران محروم را کنترل و رصد(جاسوسی) کنند.
این سند بهخوبی وحشت سران رژیم از قیام کارگران را نشان میدهد.
درمحور چهارم نیز یک دستگاه جاسوسی و سرکوبگرانه را طوری کوک میکنند که کوچکترین اعتراض از همین کارگران را که در بدترین شرایط زیستی و امکاناتی هستند را سرکوب کنند: «در صورت بروز نارضایتیها و اعتراضات از سوی کارکنان موصوف،(حالا کدام کارکنان) جامعه کارگری تحت پوشش تحت عنوان تشکیل اجتماعات یا همراهی با اعتراضات صنفی لازم است با بررسی غیرمحسوس(منظور همان جاسوسی کردن است) نسبت به شناسایی عوامل موجد تجمع، مؤثرین و سردستههای اصلی و معرفی بدون فوت وقت به مراجع نظارتی و امنیتی مرتبط، اقدام و در صورت هدایت جریانات اعتراضی از بیرون مجموعه تحت امر، مراتب را به مسئولان نظارتی گزارش نمایند» .
این موضوع نیز بازتاب ترس رژیم از خیزش و قیام محرومترین اقشار جامعه است که بهجای پاسخ به خواستههای آنها، سرکوب کارگران و کنترل آنها را تشدید میکند.
سند سوم – هشدار از قیام و حرکات اعتراضی کارگران – اسناد درونی وزارت دفاع به تاریخ ۲۹آذر۱۴۰۱
تاریخ سند ۲۹آذر۱۴۰۱ یعنی در اوج قیام و اعتراضات است که نشان میدهد در آن شرایط چگونه کارگزاران رژیم درصدد کنترل و سرکوب کارگران هستند.
طبقهبندی نامه خیلی محرمانه با فوریت آنی و از معاونت اقتصادی ساتا یعنی «نیروهای مسلح حوزه صیانت در پدافند غیر عامل» و خطاب به «مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری شستان» است.
شستان از هلدینگ های متعلق به وزارت دفاع در همین مجتمع پتروشیمی است.
عنوان این سند در پوش «آگاهسازی» «اعلام هشدار برای اجرای «عملیات خرابکارانه و تروریستی» در پالایشگاه و مراکز پتروشیمی وابسته به ودجا، است اما در متن این سند بهخوبی مشخص است که این دستورات برای سرکوب کارگران صادرشده است. بخشی از این نشان میدهد منظور از «دشمن» که در پی آن هستند همان کارگران محروم حاشیه عسلویه هستند که ممکن است اعتراضاتی بکنند پس باید آنها را کنترل و سرکوب کرد تا جلوی اعتراضاتشان گرفته شود:
«انجام فراخوان و دعوت از کارگران مجموعههای پتروشیمی غدیر برای اعتصاب و اغتشاش در روزهای آتی در اطراف کمپهای مسکونی مربوطه در منطقهٔ عسلویه».
در بخش دیگری از این ابلاغیه آمده است:
«با توجه به موارد فوق خواهشمند است دستور فرمایید مراتب ضمن آمادگی و اتخاذ تمهیدات و ملاحظات پیشگیرانه حفاظتی و بهمنظور پیشگیری از وقوع هرگونه آسیب به پالایشگاهها و مراکز پتروشیمی وابسته به ودجا (خرابکاری، انهدام، نفوذ، آتشسوزی و …) و مقابله با هرگونه تهدید احتمالی از سوی دشمن، الزامات حفاظتی زیر را در این خصوص اتخاذ نموده و نتایج اقدامات حاصله را به این سازمان اعلام نمایند».
در ادامه در ۱۹ محور، اقدامات مختلفی را برای جلوگیری از کنترل و سرکوب کارگران بررسی میکند از جمله، تأکید بر تجهیز مراکز حساس و خطرآفرین به دوربینهای مداربسته، تجهیز کارکنان حراست، حفاظت فیزیکی و دربهای تردد به تجهیزات دفاع شخصی، شوکر، اسپری، باطوم و … . پس دشمن همان کارگرانی هستند که در آن محیط هستند.
گیرندگان این ابلاغیه سردار مدیرعامل سازمان ساتا، ریاست حفاظت اطلاعات سازمان، امیر ریاست بازرسی ساتا، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری غدیر… میباشند
صورتمسئله چیست ؟
همین چند سند نشان میدهد که صورت مسئله رژیم وکارگزارانش ازیک طرف میدان دادن به غارت و چپاول سپاه و دستگاه وابسته به ولیفقیه است که تمام شریان اقتصادی ایران را از طریق همین شرکتهای اصلی نفت و پتروشیمی در کنترل خودشان گرفتهاند و از سوی دیگر برای مقابله با هر گونه مانع در این غارت و چپاول تقویت دستگاههای سرکوب و جنایتی است که علیه کارگران ایجاد کردهاند. چرا که از قیام و بهخصوص خیزش کارگرانی که در این بخش از اقتصاد و در کلیدیترین و حساسترین شریانهای حیات اقتصادی کشور حضور دارند واهمه دارند. این جزئی از وحشت نظام از قیام سراسری است که تمامیت رژیم را سرنگون خواهد کرد.
ادامه دارد
# براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7