۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۲, شنبه

محمدرضا مبینی مأمور وزارت اطلاعات در استان آذربایجان شرقی



در آذرماه ۱۴۰۲، ولی‌فقیه فرتوت ارتجاع، در مقابله با پیشرویهای مقاومت ایران، خط «محدود سازی» و «تشکیل پرونده عظیم» علیه مجاهدین، با استفاده از تمامی ظرفیتهای رژیم «در سطح داخلی و بین‌المللی» را صادر کرد و قضاییه جلادان اقدام به برپایی یک سیرک نمایشی تحت عنوان دادگاه کرد. دادگاه نمایشی که تحت عنوان محاکمه غیابی اعضای مجاهدین، که از ۲۱آذر ۴۰۲ برپا شده است، کماکان ادامه دارد و صحنه ابتذال و درماندگی و قلب همه مفاهیم حقوقی در این نظام فاسد را به‌خوبی آشکار کرده است.

قضاییه خامنه‌ای از فرط افلاس و چنته خالی، شماری از مزدوران پیشانی سیاه وزارت اطلاعات و مصرف شده را به‌خط کرده تا اراجیف تکراری علیه مجاهدین را بازمصرف کند. مزدور محمدرضا مبینی مأمور پیشانی سیاه وزارتی یکی از این به‌اصطلاح شاکیان! علیه مجاهدین است.

پیش از این نیز در تیرماه ۱۴۰۰، در راستای همین خط، وزارت اطلاعات در همآهنگی با قضاییه جلادان نمایش مضحک دیگری را با حضور «۴۲شاکی» از مأموران وزارتی برپا کرده بود که مزدوران خودفروخته‌ای چون محمدرضا مبینی در آن شرکت داشتند. مضحک‌تر این‌که مدعی شدند این شکایت توسط مأمور خارج کشوری رژیم علی‌اکبر راستگو به دادگاه لاهه تحویل داده شد!

محمدرضا مبینی پادوی آخوندها در آذربایجان شرقی

در آذربایجان شرقی همانند سایر استانهای ایران، اهرم‌های توطئه علیه مجاهدین، مشتی مأمور و گماشته وزارتی هستند. یکی از این مأموران «محمدرضا مبینی‌آذر» است. این مزدور مدتها از اسم‌های جعلی فرید، وحید و… برای انتشار جعلیات و متون دیکته شده وزارت اطلاعات استفاده می‌کرد.

 ولی بعد از لو رفتن ماهیتش در حال حاضر با نام محمدرضا مبین، مأمور خدمت‌رسانی به وزارت اطلاعات و ارگانهای وابسته‌اش است.

مزدور محمدرضا مبینی، در ورق‌پاره‌هایی که تحت عنوان خاطرات برای خدمت‌رسانی به رژیم نوشته است، به قصدش برای ترور یکی از مسئولان مجاهدین (صادق سیدی) اعتراف کرده و می‌نویسد: «… یکی از روزها در مسیر، یکی از لاستیک‌های ماشین من پنچر شد و مجبور به خروج از مسیر ترددات کمرشکن‌ها شده و پرسان پرسان به یکی از شهرهای اطراف وارد شدیم تا زاپاس پنچر شده را پنچرگیری کنیم. در آنجا متوجه شدم که کاک اسد مقدار زیادی دلار و دینار به همراه دارد. یک کلت برتا هم همیشه به کمرش بود. در همان لحظه یک فکری به ذهنم آمد و این‌که من که جوانی ۳۳-۳۲ ساله و قوی بودم به‌راحتی می‌توانم این پیرمرد ۶۵-۶۰ ساله را در گوشه‌یی با کلاشم زخمی کرده و کلت و پولها و ماشین دوکابین که پلاک شخصی هم بود را برداشته و به سمت مرز قصرشیرین رفته و خودم را برای همیشه از شر این فرقه نجات دهم!… » (سایت وزارتی نجات ۹تیر۱۳۹۸)

اعزام به سیرک وحوش ولایت برای جنگ کثیف روانی علیه مجاهدین در محاصره

در زمان حضور مجاهدین در اشرف نخست در عراق، وزارت اطلاعات در یک پروژه گسترده به برگزاری یک جنگ بسیار کثیف روانی علیه مجاهدین در محاصره، اقدام کرده و با صرف هزینه‌های گزاف مزدوران را به عراق اعزام می‌کرد تا ۲۴ساعته مجاهدین را به تسلیم و ندامت با تهدید به‌قتل و کشتار دعوت کنند. یکی از مزدوران شرکت‌کننده در این سیرک، محمدرضا مبینی بود.

محمدرضا مبینی در سیرک مزدوران وزارت اطلاعات در اشرف
همدستی در قتل‌عام اشرف در ۱۰شهریور ۹۲

قتل عام ۱۰ شهریور۹۲ علیه مجاهدین مستقر در اشرف، توسط نیروهای تروریستی قدس و لشکر جنایتکار مالکی که منجر به‌شهادت ۵۲تن از مجاهدین شد، ابعاد بی‌سابقه‌ای از جنایت علیه بشریت بود. محمدرضا مبین، همراه با سایر مزدوران وزارتی با دست‌بوسی از مالکی، به‌خاطر این جنایت سبعانه تشکر و قدردانی و تقدیر کردند.

دفاع از جلادان قتل‌عام سال۶۷ از دیگر وظایف این مزدور است. او که برای خوش‌خدمتی به رژیم از هیچ رذالتی فروگذار نمی‌کند، با وقاحت بی‌نظیری با بیان این‌که قتل‌عام شدگان سال۶۷ «ناپدید شدگان» ی هستند که گناهش به گردن سازمان مجاهدین است، به شستن دست جلادان هیأت مرگ از جمله رئیسی جنایتکار پرداخته است.

یاوه‌های محمدرضا مبینی در سایت وزارت اطلاعات

بی‌شک این خیانتکاران همراه با سران این رژیم جنایتکار در یک دادگاه مردمی، باید محاکمه و پاسخگوی این اعمال ننگین و خیانت‌بارشان باشند.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7