۱۴۰۳ آذر ۵, دوشنبه

۲۵نوامبر؛ روزی برای توقف زنجیره خشونت علیه زنان

                               
                                           ۲۵نوامبر؛ روزی برای توقف زنجیره خشونت علیه زنان


خشونت علیه زنان پدیده‌ای تلخ و جهانی است که جنسیت قربانی، محور و علت این خشونت قرار می‌گیرد. زنان تنها به دلیل «زن بودن» هدف انواع آزارهای جسمی، روانی، اقتصادی و جنسی قرار می‌گیرند. روز ۲۵ نوامبر، به یاد سه خواهر مبارز اهل جمهوری دومینیکن که قربانی استبداد شدند، روز جهانی منع خشونت علیه زنان نام‌گذاری شده است. اما این مبارزه همچنان ادامه دارد و نمود آشکار آن در ایران، با قوانینی تبعیض‌آمیز و ساختارهایی زن‌ستیز، به چشم می‌خورد.

تاریخچه روز جهانی منع خشونت علیه زنان

روز جهانی منع خشونت علیه زنان به یاد خواهران میرابال که در سال ۱۹۶۰توسط رژیم دیکتاتوری رافائل تروئیلو به قتل رسیدند، انتخاب شد. اعلام این روز در گردهمایی فمینیستی آمریکای لاتین و کارائیب در سال ۱۹۸۱ نقطه عطفی برای شناسایی و مقابله با خشونت علیه زنان در سطوح جهانی بود. در سال ۱۹۹۹، سازمان ملل این روز را به طور رسمی به عنوان یک مناسبت جهانی به رسمیت شناخت.

اما امروز، با گذشت بیش از چهار دهه، این معضل همچنان در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، ریشه‌دار و نهادینه است.

خشونت علیه زنان در ایران؛ از قوانین تبعیض‌آمیز تا سرکوب روزمره

خشونت علیه زنان در ایران، نه تنها از خانواده، بلکه از ساختارهای حکومتی آغاز می‌شود. در این رابطه آخوند احمد خاتمی در نمایش جمعه بازار خامنه ای گفت: «برخلاف تصور برخی‌ها حجاب مسأله شخصی نیست و کاملا مسأله اجتماعی است…» هم اکنون در حکومت ولایت فقیه این خشونت در دو محور اصلی قابل مشاهده است:

خشونت نهادینه و قانونی:

قوانین حکومت زن ستیز ولایت فقیه زنان را نصف مردان می‌داند و آنها را از بسیاری حقوق اجتماعی و شغلی محروم کرده است. در قوانین جاری، زن تحت مالکیت پدر، همسر یا حتی برادر تلقی می‌شود و حجاب اجباری تنها یکی از نمودهای آشکار این خشونت است.

خشونت دولتی و اجتماعی:

از مزاحمت‌های خیابانی و آزار نیروهای حکومتی تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» گرفته تا اقدامات سرکوبگرانه‌ای چون اسیدپاشی، قتل‌های ناموسی، و تحمیل سبک زندگی خاص به زنان.

آمارها نیز عمق این بحران را نشان می‌دهد. طبق آمار رسمی و بنا به نوشته رسانه حکومتی ایسنا در تاریخ ۲۵آبان۱۳۹۷«۶۶درصد زنان ایرانی حداقل یک بار در زندگی خود خشونت را تجربه کرده‌اند». همچنین گزارش پزشکی قانونی که در خبرگزاری حکومتی ایسنا در تاریخ ۴آذر ۱۴۰۱ درج شده است «در سال گذشته نشان می‌دهد که بیش از ۷۷هزار زن قربانی همسرآزاری جسمی شده‌اند». این در حالی است که بسیاری از این موارد، به دلیل نبود حمایت قانونی یا ترس از مجازات‌های اجتماعی، گزارش نمی‌شوند.

رایج‌ترین اشکال خشونت علیه زنان در حکومت زن ستیز ولایت فقیه

حجاب اجباری: تلاش برای کنترل پوشش زنان، به ابزاری برای سرکوب گسترده اجتماعی تبدیل شده است. گشت ارشاد و حجاب‌بانان، نمادهای آشکار این نوع خشونت دولتی‌اند.

ازدواج اجباری و کودک‌همسری:

بنا به گزارش سایت حکومتی خبر فوری در تاریخ ۱۲آبانماه ۱۴۰۲، «سالانه بیش از ۱۰۰هزار کودک در ایران مجبور به ازدواج می‌شوند». این پدیده نه تنها حقوق انسانی کودکان را نقض می‌کند، بلکه پیامدهای روانی و جسمی فاجعه‌باری نیز به دنبال دارد.

خشونت جنسی و روانی:

زنانی که قربانی تعدی یا آزار جنسی می‌شوند، به دلیل فرهنگ مردسالارانه و ساختارهای تبعیض‌آمیز قضایی جلادان آخوندی، غالباً از حمایت کافی برخوردار نیستند.

نقش زنان ایرانی در مبارزه با خشونت و استبداد

با وجود تمام این فشارها، زنان ایران پیشتاز مبارزه با استبداد و زن‌ستیزی بوده‌اند. در قیام‌های مردمی سال‌های اخیر، از جمله خیزش سراسری ۱۴۰۱، زنان نه تنها به عنوان معترضان، بلکه به عنوان نمادهای آزادی‌خواهی و برابری‌طلبی، در صف نخست اعتراضات ایستاده‌اند.

نماد این مبارزات، دخترانی هستند که در میان دود گاز اشک‌آور مشت‌های خود را به نشانه اعتراض بلند کردند یا زنانی که با صدای بلند فریاد «مرگ بر خامنه‌ای» سر دادند. این زنان شجاع به نماد امید و مقاومت برای جامعه ایرانی تبدیل شده‌اند. آنان که پیکر خونین شان را پرچم آزادی و رهایی مردم و بخصوص زنان اسیر در فرهنگ منحط حکومت ولایت فقیه کردند و همچنان این پرچم خونین در اهتزار است.

پیامدهای جهانی و مسئولیت ما

اگر مرگ سه خواهر میرابال در جمهوری دومینیکن توانست جهان را به سوی شناسایی و مبارزه با خشونت علیه زنان سوق دهد، سرنوشت ده‌ها هزار زن ایرانی که به دلیل مخالفت با رژیم یا ایستادگی در برابر ظلم کشته یا زندانی شده‌اند، باید زنگ خطر جهانی باشد.

حقوق زنان، شالوده‌ای برای دموکراسی و عدالت اجتماعی است. آزادی زنان، نه تنها شرط پیشرفت جامعه، بلکه تضمینی برای پایان استبداد است. زنان ایرانی امروز ثابت کرده‌اند که نیروی تعیین‌کننده تغییر و رهایی‌اند.

سرنگونی حکومت زن ستیز ولایت فقیه شرط اصلی رهایی زنان

۲۵ نوامبر فرصتی است تا نه تنها به خشونت علیه زنان در ایران و جهان بیندیشیم، بلکه راه‌حلی عملی برای مقابله با آن بیابیم. مقاومت و ایستادگی زنان ایرانی نشان می‌دهد که پایان این زنجیره خشونت، تنها با اتحاد، آگاهی و اقدام همگانی امکان‌پذیر است. این اقدام در راستای قیام و سرنگونی حکومتی است که زنان آزاده میهن را در انقیاد و سرکوب قرار داده است. با یادآوری شجاعت این زنان، بخصوص زنان آزاده و قهرمانی که در قیام‌های خونین آبان ۱۳۹۸و قیام ۱۴۰۱به دست دژخیمان زن ستیز ولایت فقیه به شهادت رسیدند،گامی به سوی دنیایی برابر و عاری از خشونت برداریم. گامی که با قیام و سرنگونی این حاکمیت زن ستیز محقق خواهد شد.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7