۱۴۰۳ آذر ۵, دوشنبه

سقوط حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه؛ فرجام اجتناب‌ناپذیر - دیکتاتورها وفاشیستها را از سرنگونی گریزی نیست



سقوط حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه؛ فرجام اجتناب‌ناپذیر - دیکتاتورها وفاشیستها را از سرنگونی گریزی نیست 

حکومت ولایت فقیه در شیب تند سرنگونی به‌دست مقاومت سازمان یافته و مردم دلیر ایران در حال سقوط است. فروپاشی گفتمان، فساد سیستمی و تقابل با جهان؛ عوامل بی‌بازگشت نابودی حکومت‌های دیکتاتور است. نماد این دیکتاتوری در عصر حاضر حکومت ولایت فقیه است. حکومتی که در تاریخ مبارزات مردم ایران یک پرانتز بود که باز شد و دور نیست که این پرانتر به‌دست مقاومت سترگ فرزندان قهرمان وشورشی ایران زمین بسته خواهد شد و مردم ایران در اوج آزادی مسیر رفاه و پیشرفت وشکوفایی را طی خواهند کرد. دلایل متقن که سقوط حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه را برجسته می‌کند:

پایان مشروعیت سیاسی و اجتماعی حکومت ولایت فقیه

حکومت ولایت فقیه که زمانی با شعار عدالت و استقلال آغاز به کار کرد، اکنون با از دست دادن مشروعیت در میان اکثریت مردم ایران روبروست. شعارهای پیشین حکومت به نمادهایی از ریاکاری و خیانت تبدیل شده است و شکاف میان ملت و حاکمیت هر روز عمیق‌تر می‌شود.

فروپاشی گفتمان درحاکمیت دیکتاتور تا ناکامی مطلق

گفتمان رسمی حکومت ولایت فقیه دیگر توان پاسخگویی به نیازها و مطالبات جامعه را ندارد. واژگان انقلاب و مقاومت اکنون برای دیکتاتور خطرناک تلقی می‌شود، چرا که حاکمیت نه‌تنها به وعده‌های خود عمل نکرده، بلکه خود به اصلی‌ترین عامل مشکلات تبدیل شده است. پس مقاومت و انقلاب ضرورت خود را پیدا کرده است و این امر سرلوحه مبارزه مردم ایران برای آزادی است.

ناکارآمدی؛ ساختاری که فروپاشیده است

حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه به یک ماشین ناکارآمد تبدیل شده است؛ از بحران اقتصادی گرفته تا فروپاشی زیرساخت‌ها و ناتوانی در مدیریت امور. وضعیت اسفبار معیشتی، تورم لجام‌گسیخته و بیکاری گسترده، نشان‌دهنده شکست کامل در حکمرانی است.

سرکوب و کشتار؛ جنایت علیه ملت

سرکوب گسترده اعتراضات مردمی، کشتار معترضان، اعدام‌های گسترده و لجام گسیخته و تجاوز به حقوق انسانی به‌ویژه زنان ، این حکومت را به یکی از سیاه‌ترین دوران‌های تاریخ ایران تبدیل کرده است. این اقدامات باعث افزایش خشم و نفرت عمومی شده و پایه‌های حکومت ولایت فقیه را سست کرده است.

نارضایتی فراگیر؛ آتشی زیر خاکستر

گستردگی نارضایتی‌های مردمی به حدی رسیده که دیگر هیچ قشر اجتماعی‌ای، از کارگران و معلمان گرفته تا بازنشستگان و دانشجویان، از حکومت حمایت نمی‌کند. این نارضایتی، موج‌های اعتراضی را پی‌درپی و با شدت بیشتر ایجاد کرده است.

حضور معترضان از بازنشستگان و معلمان و پرستاران و کارگران و کامیونداران و نفت‌گران گواه این واقعیت است که حکومت ولایت فقیه در تامین بهبود معیشت مردم شکست خورده است. به همین دلیل مردم ایران برای رهایی از این ستم تنها به سرنگونی فکر می‌کنند بلکه آلترناتیو انقلابی و سازمان یافته را به عنوان پیشتاز مبارزه انتخاب کرده‌اند.

فساد سیستمی؛ حاکمیت فروخورده در باتلاق خود

فساد گسترده در همه سطوح حکومت، از مقامات عالی‌رتبه تا نهادهای اجرایی، اعتماد عمومی را به صفر رسانده است. از اختلاس‌های کلان گرفته تا تبعیض آشکار، همه و همه نشانه‌ای از یک نظام پوسیده و ناتوان است. هم اکنون اژدهای هفت سر فساد که سر اصلی آن در بیت ولایت فقیه است دامنه فساد را در تمامی ارکان حکومت گسترش داده است.

فساد و چپاول و غارتگری که در هیچ کشوری پیدا نمی‌شود. از آخوندهای روضه خوان حکومتی مانند کاظم صدیقی امام جمعه نمایش جمعه بازار تا رئیس مجلس خامنه‌ای قالیباف تا همه عوامل که در سپاه پاسداران در منصب سرداری سرقافله دزدهای حکومتی هستند.

تقابل با جهان؛ انزوای مرگبار

تقابل بی‌پایان حکومت ولایت فقیه با جهان، ایران را به کشوری منزوی و محروم از تعاملات بین‌المللی تبدیل کرده است. سیاست‌های تهاجمی و دشمن‌تراشی‌های بی‌پایان، به نابودی اقتصاد و محدودیت‌های شدید علیه مردم منجر شده است.

حکومتی که از روز تحمیل به مردم سیاست مخرب تروریسم و بنیادگرایی را در پیش گرفت و امروزه درگیر بی‌رحم‌ترین جنگ در خاورمیانه است. حکومتی که جنگ در خاورمیانه را برای سرپوشی بر بحران‌های مرگبار که بقای حکومت را تحت الشعاع قرار می‌داد و برای سد بستن در مقابل قیام توده‌ها آن را برافروخت و هم اکنون شکست استراتژیک در جنگ منطقه‌ای را حکومت ولایت فقیه بیش از پیش حس می‌کند.

سرنوشت محتوم: سقوط حکومتی در تقابل با ملت و جهان

تجربه تاریخی نشان می‌دهد که هیچ حکومتی که با چنین چالش‌هایی روبرو شود، نمی‌تواند برای همیشه پابرجا بماند. با توجه به از بین رفتن اعتماد عمومی، گسترش نارضایتی‌ها و عمیق‌تر شدن بحران‌های داخلی و خارجی، سقوط حکومت ولایت فقیه قطعی است. تنها مسئله، زمان است.

نتیجه این‌که هیچ حکومتی نمی‌تواند با سرکوب، فساد و ناکارآمدی، بر ملت خود حکمرانی کند. لذا سقوط محتوم در انتظار حکومت‌های دیکتاتوری همچون حکومت خامنه‌ای است که تنها با اهرم سرکوب و اعدام می‌خواهد بقای خود را تضمین کند. اما شمشیر آخته مقاومت سازمان یافته و مردم چنین امکانی را برای بقای ننگین این حکومت فراهم نخواهد کرد.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7