آخوند مجتبی فاضل مدیر حوزه های علمیه زنان ، نمایش وحشیگری و استیصال حکومت خامنهای را برملا میکند
رجزخوانی آخوندی، نقابی برای پنهان کردن ضعف و ترس
اظهارات اخیر آخوند زن ستیز که اسم بی مسمای مدیر حوزه زنان را هم یدک میکشد ماهیت وحشی گری ودژخیمی این جانیان ودژخیمان خمینی صفت را آشکار میکند . مجتبی فاضل، مدیر حوزههای علمیه زنان، که تهدیدات علیه علی خامنهای را «محاربه با خدا» خوانده و با استناد به آیات قرآن خواستار مجازاتهای خشن مانند کشتن، به دار آویختن، یا مثله کردن مخالفان شده، پرده از ماهیت واقعی حکومت ولایت فقیه و عوامل آن برمیدارد. این سخنان نهتنها نشاندهنده عمق خشونتطلبی و بیاخلاقی در گفتمان حکومتی است، بلکه نشانهای آشکار از استیصال و وحشت حکومت در برابر فشارهای داخلی و خارجی است.
محاربه با خدا یا محاربه مردم با نظام؟
مجتبی فاضل با برچسب «محاربه با خدا» به منتقدان و مخالفان، تلاش میکند سرکوب و خشونت را تحت لوای دین توجیه کند. این ادبیات، که ریشه در اندیشه منحط ولایت فقیه دارد، بهگونهای تحریفشده برای مشروعیتبخشی به سرکوب عریان مردم ایران و تهدید مخالفان به کار گرفته شده است. اما این رجزخوانیها بیش از آنکه قدرت حکومت را نشان دهد، از ضعف و هراس آن حکایت دارد.
وقتی حکومت به جای پاسخگویی به مطالبات مردم، به تهدیدات خشن و آیات تحریفشده پناه میبرد، نشان میدهد که دیگر ابزار مشروعیت و اقناع در دست ندارد. سخنان مجتبی فاضل نهتنها توجیه دینی ندارد، بلکه تلاشی است برای ارعاب مردمی که سالها است با سرکوب، فساد و سوءمدیریت حکومت دستوپنجه نرم میکنند.
چرا آخوند مجتبی فاضل به وحشیگری روی میآورد؟
اظهارات مجتبی فاضل و امثال او را باید در بستر بحرانهای چندلایه حکومت تحلیل کرد. حکومت آخوندی که با اعتراضات سراسری، نارضایتی عمومی و انزوای بینالمللی روبهرو است، دیگر نمیتواند با گفتمانهای پیشین خود، از جمله ادعای اخلاق و عدالت، افکار عمومی را فریب دهد. در این شرایط، آخوندهای حکومتی مانند فاضل به ادبیاتی متوسل میشوند که از یک سو ریشه در نفرتپراکنی و خشونت دارد و از سوی دیگر تلاشی است برای انحراف افکار عمومی از ناکامیهای حکومت. این ادبیات، که با آیات قرآن و فتاوای تحریفشده تزئین شده، در واقع تلاشی است برای حفظ پایگاه اجتماعی رو به افول حکومت خامنهای و ارعاب مخالفان. اما این رجزخوانیها، همانطور که در شعارهای مردمی مانند «آخوند باید گم بشه» بازتاب یافته، دیگر خریداری در میان مردم ندارد.
استیصال حکومت و غیبت خامنهای: چرا رهبر به سوراخ خزیده؟
سوال اساسی مردم ایران این است: چرا علی خامنهای، که حکومت او را بهعنوان «ولیفقیه» و «نماد مقاومت» معرفی میکند، در برابر این تهدیدات سکوت کرده و از انظار عمومی غایب است؟ این غیبت، که در بزنگاههای حساس بارها تکرار شده، نشاندهنده ترس و ناتوانی حکومت در مدیریت بحرانها است. خامنهای و حلقه نزدیکانش، از جمله مجتبی فاضل، بهخوبی میدانند که هرگونه حضور علنی یا موضعگیری مستقیم میتواند جرقهای برای شعلهور شدن اعتراضات مردمی باشد. این انزوا، در کنار رجزخوانیهای عوامل حکومت، نشانهای از شکاف عمیق میان حاکمیت و مردم است. وقتی حکومت به جای پاسخگویی به مطالبات، به تهدید و ارعاب متوسل میشود، تنها یک پیام روشن به مردم میدهد: حکومتی که ادعای «ولایت الهی» دارد، از رویارویی با اراده ملت خود در هراس است.
پیام مردم ایران، پایان دوران سرکوب
اظهارات مجتبی فاضل و امثال او نهتنها نشانه قدرت نیست، بلکه فریادی از سر استیصال است. حکومت آخوندی، که با سرکوب اعتراضات، اعدامهای گسترده، و تحمیل فقر و فساد به مردم ایران، مشروعیت خود را از دست داده، اکنون به ابزارهای کهنه و نخنما شدهای مانند تهدید و خشونت متوسل میشود. اما مردم ایران، که در قیامهای متعدد از آبان ۹۸تا اعتراضات ۱۴۰۱نشان دادهاند که دیگر مرعوب این تهدیدات نمیشوند، با صدای بلند خواستار عدالت، آزادی و پایان استبداد دینی هستند. سخنان فاضل، که تلاشی برای توجیه سرکوب تحت عنوان «دفاع از دین» است، تنها نفرت عمومی از حکومت را عمیقتر میکند.
.حکومت خامنهای، که با ادبیات وحشیانه و تهدیدات خشن سعی در بقای خود دارد، باید پاسخگوی جنایاتش علیه مردم ایران باشد. این پاسخگویی با سرنگونی این حکومت فاسد و غارتگر محقق خواهد شد.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7