دانشگاهها یا زندانها؟ کتابها در زیر فشار خفقان ورق نمیخورند!
آمارسازی حکومتی؛ تحریف واقعیت
دانشگاه در فرهنگ سیاسی ایران همواره سنگر آزادی و اعتراض نسل جوان بوده است. اما امروز این سنگر به زندانی دردناک بدل شده؛ جایی که کتابها در زیر فشار خفقان ورق نمیخورند. در همین حال، حسین سیمایی صراف، وزیر علوم دولت مسعود پزشکیان، در گفتوگویی با خبرآنلاین (۲۹شهریور ۱۴۰۴) مدعی شد: «تعداد دانشجویان زندانی بیش از سه یا چهار نفر نیست و چون درخواست عفو ندادهاند، مشمول بخشش رهبری نشدهاند» این اظهارات آشکارا تلاشی برای تحریف واقعیت است؛ چراکه با بیشرمی، جنایات حکومتی را به گردن قربانیان میاندازد.
خون دانشجویان شهید قابل دفن کردن نیست
سیمایی صراف و دیگر مقامات میکوشند تا اعتراضات دانشجویی را به اعداد کوچک و بیمعنا فرو بکاهند، اما خشم و حقیقتی که در خون دانشجویان شهید شهریور ۱۴۰۱جاری شد، قابل دفن نیست. قیامی که ماهها ادامه یافت و دهها دانشجو را به کام مرگ کشاند، در حافظهی مردم ایران ماندگار خواهد ماند، حتی اگر حاکمیت در پی تحریف یا فراموشی آن باشد
عوامل حکومت خامنه ای تلاش می کنند که با نمایشات مضحک باصطلاح «عفو رهبری» سرکوب خونین دانشجویان در ۸مهر ۱۴۰۱ و سایر سرکوب دانشجویان را از خاطره مردم محو کنند، اما همانطور که حکومت شاه خائن کشتار دانشجویان در تاریخ ۱۳آبان ۱۳۵۷را هرگز نتوانست از تاریخ مبارزات دانشجویان حذف کند، حکومت خامنه ای هم هرگز نمیتواند خون جوانههای آزادی را از صفحه مبارزه مردم ایران پاک کند.
صدای زندانیان؛ دانشگاه یا زندان؟
در نقطهی مقابل این روایت حکومتی، نامهی مشترک امیرحسین مرادی و علی یونسی، دو دانشجوی محبوس، و نخبه دانشگاه صنعتی شریف ؛ حقیقت را بازگو میکند: «کتابها در زیر فشار خفقان ورق نمیخورند؛ مهر امسال بوی خون شهریور و آبان را به دوش میکشد… دانشگاهها شبیه زندان و زندانها شبیه دانشگاه شدهاند».
این شهادت روشن میکند که دانشجو در حکومت ولایت فقیه نه بهعنوان جویندهی علم، بلکه بهمثابه تهدیدی علیه نظم استبدادی تلقی میشود. این حقیقت در میدان عمل آزمایش خود را نشان داده است که دانشجو هرگز تسلیم شرایط موجود که دیکتاتور اعمال میکند نمیشود، بلکه بر سرکوب و خفقان فاشیزم مذهبی بر میشورد و به همین دلیل از دانشجویان به عنوان نسل شورشگر یاد میشود.
مقاومت در بند؛ کلاسهای درس یا کانون مبارزه
این دو دانشجوی زندانی سیاسی در نامهی خود تاکید دارند: «اگر سلول زندان را میتوان به صحنهی نبرد بدل کرد، کلاسهای درس هم میتوانند به کانون مقاومت تبدیل شوند» این پیام حامل حقیقتی بنیادین است؛ آیندهی ایران تنها با مقاومت نسلی ساخته خواهد شد که در برابر سرکوب زانو نمیزند. دانشگاه، حتی در زنجیر، زنده است.
خونی که خاموش نمیشود
وزیر علوم میکوشد صدای اعتراض را در قالب اعداد تقلیل دهد، اما قیام شهریور ۱۴۰۱ و شش ماه سرکوب خونین پس از آن، شهادت دهها دانشجو را در حافظهی جمعی ثبت کرده است. خون این جوانان، که جانشان را فدای آزادی مردم کردند، هرگز از خاطر ملت پاک نخواهد شد؛ همانگونه که نسل پیشین هنوز یاد شهدای ۱۶آذر دوران شاه را زنده نگاه داشته است.
چه کسی باید طلب عفو کند؟
اگر امروز خامنهای و دولتش از «عفو» سخن میگویند، حقیقت این است که این نه دانشجویان بلکه حاکمان جنایتکار هستند که باید در برابر ملت ایران بهخاطر جنایاتشان طلب بخشش کنند. دانشگاه در تمام دورههای دیکتاتوری، چه سلطنت شاه و چه سلطنت شیخ، سنگر آزادی بوده است. این سنگر امروز نیز پابرجا است، هرچند به خون دانشجویان رنگین شده باشد.
چرا ؟ چون دانشجو ذاتا و در هویت خودش ضد دیکتاتوری و ضد حاکمیت ضد مردمی و ضد ارتجاع و واپس گرایی است ؛ حتی وقتی که موقتا سرکوب میشود. ولی باید مطمئن بود که آتش دانشگاه هیچگاه خاموش نمیشود.
دانشگاه در زنجیر، اما زنده
دانشجویان با صدایی رسا پیام دادهاند: «دانشگاه میتواند زندان باشد، اما زندان هم میتواند دانشگاه آزادی شود». این حقیقتی است که نه با سرکوب و نه با کشتار خاموش نخواهد شد. آیندهی ایران، همچون گذشته، از دل مدرسه آزادی و دانشکدهها و با ایستادگی نسلی شکل خواهد گرفت که آزادی را با هیچ «عفو فرمایشی» معامله نخواهد کرد.
دانشجویان با صدای رسا اعلام میکنند: «دانشگاه زنده است، حتی در زنجیر و این پیام تاریخی است که نه در دیوارهای زندان و نه در سرکوب خونین، خاموش نخواهد شد. چون دانشجویان ایران هیچگاه مغلوب قدرت و اقتدار گرایی ؛ برق ثروت ؛ و البته مغلوب افکار ارتجاعی نخواهند شد. چرا که دانشجویان کشورمان همواره با فساد اقتصادی و غارت و چپاول مرزبندی تاریخی داشته اند و همیشه بیرون از دایره قدرت حاکم و ثروت های اندوخته توسط حاکمان بوده اند.
🟢 # مرگ_بر_خامنهای
🍏# مجاهدین_خلق ایران # کانونهای شورشی
🌳 # مریم رجوی #ایران
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7