۱۴۰۴ شهریور ۳۱, دوشنبه

بازگشایی دانشگاه؛ درس مقاومت یا مشق تسلیم- اولین درس ، درس آزادی

                                بازگشایی دانشگاه؛ درس مقاومت یا مشق تسلیم- اولین درس ، درس آزادی 


بازگشایی دانشگاه‌ها در ایران همیشه فراتر از یک آغاز ساده‌ی تحصیلی بوده است. برای بسیاری از جوانان، شروع سال دانشگاهی یعنی ورود دوباره به فضایی که نه‌تنها محل آموزش و پژوهش، بلکه میدان سیاست، گفتگو و مقاومت است. دانشگاه در ایران دهه‌هاست که کانون امید و اعتراض بوده؛ جایی که دانشجویان بارها ثابت کرده‌اند می‌توانند در برابر سرکوب بایستند و صدای آزادی‌خواهی را زنده نگاه دارند. اکنون که در پاییز ۱۴۰۴ دوباره درهای دانشگاه‌ها گشوده می‌شود، پرسش بنیادین در برابر جامعه قرار می‌گیرد: آیا این بازگشایی آغاز سکوت و تسلیم است یا می‌تواند به فصل تازه‌ای از مقاومت بدل شود؟

جنبش دانشجویی ایران پیشینه‌ای پرفراز و نشیب

جنبش دانشجویی ایران پیشینه‌ای پرفراز و نشیب دارد. نقطه‌ی عطفی مانند ۱۸ تیر ۱۳۷۸ هنوز در حافظه‌ی جمعی زنده است؛ شبی که حمله به کوی دانشگاه تهران موجی از اعتراض و همبستگی آفرید و شعار «دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد» نسل‌ها را به هم پیوند زد. این جنبش در دهه‌ی بعد نیز ساکت نماند؛ در اعتراضات ۱۳۸۸، دانشگاه بار دیگر به قلب جنبش اعتراضی بدل شد و نشان داد که دانشجویان می‌توانند پلی میان جامعه مدنی و سیاست باشند. اما سرکوب خونین آن سال، توهم اصلاحات درون‌ساختاری را در میان بسیاری از جوانان فرو ریخت و مسیر جنبش را به سمت خواسته‌های بنیادی‌تر سوق داد.

در سال‌های بعد، به‌ویژه در اعتراضات ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸، رادیکالیسم تازه‌ای در دانشگاه‌ها شکل گرفت. شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا» که از دل خیابان‌ها برخاست، در دانشگاه‌ها نیز پژواک یافت و نشان داد که دانشجویان دیگر به هیچ جناح حکومتی امیدی ندارند. در این دوره، دانشگاه به تدریج با دیگر جنبش‌های اجتماعی پیوند خورد؛ از معلمان و کارگران گرفته تا زنان. این همگرایی، زمینه‌ساز یکی از بزرگ‌ترین خیزش‌های تاریخ معاصر ایران شد.

اوج این مسیر در قیام ۱۴۰۱، بود. در آن پاییز پرشور، دانشگاه‌ها به کانون مقاومت بدل شدند. دختران دانشجو با شجاعت در میدان مبارزه حضور یافتند، انجمن‌های دانشجویی به سنگرهای مقاومت فرهنگی و سیاسی تبدیل شدند، و شعارهای دانشگاهی به خیابان‌ها راه یافت. صحنه‌هایی مانند تحصن‌های پی‌درپی در دانشگاه‌های تهران، تبریز، شیراز و اصفهان نشان داد که دانشگاه نه فقط تماشاگر، بلکه موتور محرک اعتراضات است.

اما بهای این نقش‌آفرینی سنگین بود. در همان سال و سال‌های پس از آن، صدها دانشجو بازداشت و زندانی شدند، هزاران نفر با احضار و تهدید و محرومیت از تحصیل روبه‌رو شدند، و ده‌ها انجمن مستقل دانشجویی منحل گردید. نظام ولایت مطلقه فقیه به سرکردگی خامنه‌ای و آخوندهای همدست و پاسداران سرکوبگرش کوشیدند با سیاست «پادگانی‌سازی دانشگاه» ـ نصب دوربین، دخالت حراست در جزئی‌ترین فعالیت‌ها، و مهندسی انتخابات انجمن‌ها ـ فضای دانشگاه را خاموش کنند. گویی هدف آن بود که دانشگاه به نهادی بی‌سیاست و بی‌خطر بدل شود.

شعله‌ی مقاومت در دانشگاه‌ها هرگز خاموش‌شدنی نیست

اما تجربه‌ی تاریخی نشان داده است که دانشگاه هیچ‌گاه به‌طور کامل تسلیم نمی‌شود. حتی در سال‌هایی که فضای امنیتی به اوج خود رسید، شبکه‌های غیررسمی دانشجویان، گروه‌های کوچک گفتگو، و ارتباطات پنهان یا آشکار با دیگر جنبش‌های اجتماعی توانستند شعله‌ی مقاومت را روشن نگاه دارند. امروز نیز وضع مشابهی برقرار است: انجمن‌های رسمی یا تحت فشار شدیدند یا عملاً منحل شده‌اند، اما فعالیت‌های خودجوش و پیوندهای دانشجویی در قالب‌های نوین ادامه دارد.


اکنون در مهر ۱۴۰۴، نسل تازه‌ای از دانشجویان وارد دانشگاه‌ها می‌شود؛ نسلی که خاطره‌ی مقاومت ۱۴۰۱ را به‌خوبی به یاد دارد. آنان در برابر انتخابی دشوار ایستاده‌اند: یا به فشارها تن دهند و دانشگاه را به محیطی منفعل بدل سازند، یا با خلاقیت و شجاعت راهی تازه برای مقاومت بیابند. این مقاومت الزاما به معنای تکرار شکل‌های پیشین نیست. امروز ابزارهای نوینی در اختیار دانشجویان است؛ رسانه‌های اجتماعی امکان سازماندهی و همبستگی فراتر از دیوارهای دانشگاه را فراهم ساخته‌اند، و تجربه‌ی سال‌های اخیر نشان داده است که هر حرکت کوچک می‌تواند جرقه‌ای برای تحولی بزرگ باشد.

از سوی دیگر، پیوند با جامعه برای جنبش دانشجویی حیاتی‌تر از همیشه است. هرگاه دانشگاه توانسته است با کارگران، معلمان و زنان پیوند برقرار کند، تأثیرگذاری‌اش چند برابر شده است. شعار «کارگر، دانشجو، اتحاد اتحاد» بارها در اعتراضات سال‌های اخیر شنیده شد و نشان داد که دانشگاه در صورتی می‌تواند نقشی تاریخی ایفا کند که از حصار خود فراتر رود. این پیوند اجتماعی نه‌تنها قدرت جنبش را افزایش می‌دهد، بلکه آن را از انزوا و خاموشی نجات می‌بخشد.

آزمون جدید پیش‌روی دانشگاه‌ها

بازگشایی دانشگاه‌ها در ۱۴۰۴، بنابراین، صرفاً یک رویداد تقویمی نیست؛ بلکه آزمونی دوباره برای جنبش دانشجویی است. آیا دانشگاه‌ها به پادگان‌هایی بی‌صدا بدل می‌شوند یا همچنان به خانه‌های آزادی و اندیشه باقی می‌مانند؟ پاسخ به این پرسش وابسته به اراده و خلاقیت نسل تازه‌ای است که پا به دانشگاه گذاشته‌اند.

دانشجویان بارها ثابت کرده‌اند که می‌توانند در برابر سرکوب بایستند و امید را زنده نگاه دارند. اگر امسال نیز این روحیه تداوم یابد، دانشگاه بار دیگر می‌تواند کانونی برای مقاومت و الهام‌بخشی باشد؛ جایی که آزادی نفس می‌کشد و آینده‌ای متفاوت را نوید می‌دهد. این همان درسی است که نسل‌های پیشین از ۱۸ تیر تا ۱۴۰۱ به ما آموخته‌اند: دانشگاه را می‌توان محاصره کرد، اما نمی‌توان آن را تسلیم ساخت.

پس بازگشایی دانشگاه‌ها در مهرماه پیش رو تنها به معنای آغاز کلاس‌ها نیست؛ بلکه آغاز فصل تازه‌ای از تاریخ است. فصلی که در آن یک پرسش کلیدی مطرح می‌شود: مشق تسلیم یا درس مقاومت؟ اگر دانشجویان همچنان بر سر آرمان آزادی، عدالت و برابری بایستند، بدون تردید پاسخ این پرسش همان خواهد بود که تاریخ بارها به ما نشان داده است: مقاومت.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7