۱۳۹۳ اسفند ۱۱, دوشنبه

چو زمام بخت و دولت نه بدست جهد باشد بهمن فرد

 

چو زمام بخت و دولت نه بدست جهد باشد

چكنند اگر زبوني نكنند و زيردستي

بهمن فرد- آلباني

من هر وقت چشمم به نوشته جات بعضي عناصر بريده و خائن به وطن، در سايتها و ديگر رسانه ها ميافتد، هرچه بيشتر بحال مردم ايران افسوس ميخورم كه در اين ساليان، محصولات رژيم خميني چه لجنزاري بوده است و اين لجنزار چقدر فرهنگ غني و عظيم مردم ايران را به عقب برده است. اينجاست كه احساس ميكنم وظيفه من و ديگر عناصر مسئول ميباشد كه اين فرهنگ غني مردمي و مبارزاتي را پاس داريم و آنرا غنا بخشيم. اما اين بار، آنچه مرا تحريك و تشويق به نوشتن اين مقاله كرد، حرفهاي سخيف بعضي بريده مزدوران بود. لازم ميبينم براي هم ميهنان عزيزم بگويم، جنگي كه بين مقاومت سراسري و مردمي ايران از يك طرف و رژيم خميني از طرف ديگر درجريان است، آنچنان اوضاع را دو قطبي كرده كه جاي هيچ ترديدي باقي نميگذارد كه مقاومت همان جبهه حق است و رژيم خميني و ابا و اجداد و دنبالچه هايش جبهه ناحق و باطل هستند.پس شايد خيلي وقتها اصلا نياز نباشد تا جوابي به اين قبيل خزئبلات داده شود ولي باز از بابت تاكيد بر اصالت مقاومت و فرهنگ اصيل مردم ايران لازم ميدانم خيلي مختصر نكاتي را طرح و از همه بخواهم تا هركس بسهم خود تلاش كند تا فضا را براين قبيل تحركات و مانورهاي سياسي دشمن ببندد.
از آنجا كه من ساليان با اين دشنامها آشنايي داشته و بقول معروف گوشهايم پر است، ميخواهم به نكات مشترك و دشمن شاد كن آنها اشاره كنم، تا معيار تشخيص كمي روشنتر شود.
اولين فصل مشترك اين نوشته جات وزارتي، همانا هدف قرار دادن راس جنبش يعني مسعود و مريم رجوي است.
دوم: با هدف قرار دادن رهبري مقاومت آنها سعي در تضعيف تشكيلات محوري مقاومت دارند. رژيم خميني در اين دوران توانسته در تشكيلات همه گروهها نفوذ كند، ولي هنوز نتوانسته درتشكيلات سازمان مجاهدين نفوذ كرده و از درون به آن گزندي برساند و در حسرت آن است.
سوم: دروغ و دروغ... دروغ نقطه مشترك تمام مزدوران است. آنها پروا و شرمي دراين رابطه ندارند كه بگويندمقصر كشتار و حمله و هجوم 6 و7 مرداد 88 و 19 فرودين 90 و 10 شهريور 92 به اشرف، رهبري مجاهدين است و مسعود را مقصر و باني آن معرفي كنند. وقتي دنائت و شقاوت از يك حد ميگذارد، ديگر عادي ميشود و مرزي نميشناسد. مگر شخص خميني و خامنه اي مرزي باقي گذاشته اند تا نوچه هايشا ن به آن مقيد باشند؟ براستي شاعر چه خوب گفت:
اي مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه توست
عرض خود مبري و زحمت ما ميداري
يكي از صحنههاي دروغ و فريبكاري كه براي اين قبيل مزدبگيران، توليد شغل جديدي كرده است، مجاهدين مستقر در آلباني است. آنها به شكل مضحكي نعل وارونه زده و مدعي هستند كه همه تلاشهايشان براي حفاظت و امنيت مجاهدان مستقر در ليبرتي است. البته واضح است كه آنها با تنها چيزي كه هيچ رابطه اي با آن ندارند، انسانيت و شرافت است. آنها يك وظيفه دارند و آن اجراي گام به گام نقشه شوم وزارت اطلاعات آخوندي است. اينگونه است كه مزدوري چون احسان بيدي با دست داشتن پاسپورت اين رژيم قرون وسطايي، تلاش ميكند مانند ديگر همگنان خويش، خود را در آلباني و ساير كشورها به عنوان پناهنده جا بزند.
چهارم: اما چهارمين ويژگي وقاحت تمام عيار است كه يكي ديگر از نقاط مشترك اين مزدوران است و تا آنجا پيش ميروند كه علنا اعتراف ميكنند از اينكه «مالكي نخست وزير سابق عراق درمورد مجاهدين خلق ايران دراشرف و ليبرتي كم كاري داشته است» حسرت به دل هستند.«كمكاري» نوري مالكي قاتل مجاهدان اشرف هم واضح است،يعني كشتن و زجركش كردن صدها نفر از اعضاي سازمان كافي نبوده است و بايد كار آنهابه زعم خودشان يكسره ميكردند. و چقدر جالب است كه پدر جد همه اينها يعني بني صدر نيز درپاريس درساليان پيش همين خط و همين ريل را تا به آخر طي كرد.
جداي از اينكه اكثريت اين بريده مزدوران انسانهاي بيسواد و لمپن هستند كه فقط خط و خطوط وزارت اطلاعات را رله ميكنند، اما همين نشان ميدهد چه زد و بندي در صحنه بين المللي وجود دارد تا اين قبيل زباله ها و آشعالهاي تاريخ اسم پناهنده بخود ميگيرند و از اين سكو ميتوانند دست به هر كاري عليه مقاومت ايران بزنند. بايد به هر ممكن اين حقوق پايداري و انساني را ز اين نفرات گرفت و كلمه را در جاي خود نشاند، بايد مرزهاي سرخ مقاومت با اين رژيم را هرچه پررنگ تر كرد و درمقابل اين نامردمي و شقاوت بايستي ايستاد.
ايران و ايراني جايگاهش عرصه سيمرغ است نه ديوان وددان
پنجم: نقطه مشترك ديگر اين بريده مزدوران كه بايد خيلي روي آن تامل كرد نقش آنها دردستگاه سركوب رژيم آخوندي ميباشد. اين نفرات هم مجري خطوط سركوبگرانه عليه مقاومت ايران ميباشند وهم مانند اكسيد، فضا در محيط خود مسموم ميكنند وهم عملا با پياده كردن خواسته آخوندها عليه مقاومت مردمي بسادگي عمر اين رژيم را طولاني و دستگاه سركوب را تئوريزه ميكنند.
كساني كه مقاومت و عناصر آنرا مجرم و رژيم ضد بشري آخوندي را درموضع مظلوم مينشانند، از پاسدار و عناصر اطلاعاتي و ديگر عوامل سركوب اعم از سپاه و نيروي انتظامي و بسيج و.... خائن تر و پستتر و درپيشگاه مردم ايران منفورترهستند. اميد است كه روزي ايران عزيزمان را از لوث وجود اين غده هاي چركين پاك كنيم و حرمت آزادي و انسانيت را پاس بداريم.


5 اسفند 1393
بهمن فرد

آلباني