۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۱, جمعه

داستان سگ و شير ـ احمد عبدي

داستان سگ و شير ـ احمد عبدي 

آورده اند كه سگي ولگرد, راه بر شيري بست كه بيا با هم كُشتي بگيريم، شير بي اعتنايي كرده و راه خود كج كرد. سگ دگرباره بر او ظاهر شد و بر خواستِ خود اصرار كرد و گفت اگر از كُشتي با من إبا كني، تمامي سگان را گويم كه شير از من بهراسيد. شير پوزخندي زد و گفت: «مرا دشنام سگان خوشتر است تا ملامت شيران كه با سگي ولگرد كُشتي گرفته اي»!! اين بگفت و راه جنگل پيش گرفت و برفت.
واقعاً عجب روزگاري شده است. دايناسورهاي مفلوك و تاريخ گذشته و گرگان درنده خويي كه تا ديروز با تير و تبر و هانوي و زرهپوش و با گلوله و موشك براي ترساندن و جا زدن ما مي آمدند و تهديد مي‌كردند، كارشان به جايي رسيده كه اين روزها از سر استيصال و درماندگي, مشتي مزدور و جيره‌خوار با پوش خانواده سراغ من و ما فرستاده اند تا راه را بر شيران ليبرتي بسته و اصرار بر كُشتي و رويارويي كنند. قطعاً مرا و ما را با اين مزدوران ولگرد كاري نيست. بگذار تا مي توانند خوابيده پارس كنند. نگران نباشند موعد حسابرسي بي‌ترديد فرا مي رسد. مرا با كساني كه به هر دليل و با هر نيت خود را بازيچة دسيسه هاي اطلاعاتي ـ امنيتي و جنايتكارانة رژيم قرار داده اند كاري نيست. اما نسبت به مادران و خانواده واقعي ام مملو از عشق و عاطفه و قدرشناسي هستم و به آنها كه مادر تمامي اعدام شدگان قهرمان اهل سنت هستند،
به مادران واقعي ام كه مادر تمامي اعدام شدگان قهرمان اهل سنت هستند،
به مادرم كه مادر قهرمان ستار بهشتي, حسن خضري, غلامرضا خسروي و بي شمار مادراني هستند كه عزيزانشان به دست جلادان حاكم بر ميهنم سربه دار شدند،
به مادران و خواهران قهرمانم كه روزگار را بر رژيم ددمنش آخوندي سياه كرده اند و به برادران و پدرانم و تمام خانواده و خلق قهرمانم چه در زندان بزرگ كشورم ايران و چه در زندانها و سياهچالهاي فقر و تنگدستي و بي خانماني مي‌گويم:
به وجودتان افتخار مي‌كنم و درد و رنج شما را باتمام وجودم حس مي‌كنم و عزم و اراده‌ام براي پايان دادن به حكومت فقر و فساد و تباهي وكيفر جانيان و سرمنشأ تمام مشكلات و بدبختي ها كه درخليفة ارتجاع و دُم و دنبالچه هايش خلاصه مي شود, صدچندان مي‌شود.
با انگيزه براي رهايي خلق و ميهنم, بازو در بازوي هم رزمان, همة پشتيبانان اشرف نشان بي وقفه و شبانه روز در تلاشيم تا با همت خلق قهرمان ايران, هرچه سريعتر رژيم ضدبشري آخوندي را سرنگون و ايران, اين زيباترين وطن را دوباره از نو بسازيم. اين وظيفه, مسؤليت و تعهد نسل ماست و تا تحقق آن بر اين عهد و پيمان استوارم.