۱۳۹۴ مرداد ۱۴, چهارشنبه

انجمن نجات ایران .بهزاد علیشاهی، مامور پیشانی سیا ه وزارت اطلاعات آخوندی در هلند

انجمن نجات ایران

بنا براخباررسیده، بهزاد علیشاهی،یکی از ماموران وزارت اطلاعات درهلند به اتهام، «ارتباط با وزارت

اطلاعات» و«جاسوسی برعلیه پناهندگان ایرانی » بوسیله دولت هلند،دستگیر شده و هم اکنون دربازداشت است . به اوگفته شده است که باید خاک هلند را ترک کند . همسر این مزدور نیز باید خاک هلند را ترک کند
وزارت اطلاعات، به کانالهای مختلف بویژه ازطریق سفارت و سایر مامورینش درهلند مانند ، کریم حقی و مسعود جابانی، دستور داده است که برای ممانعت ازاخراج او همه گونه اقدامات را انجام دهند .
بهزاد علیشاهی یکی از مأموران وزارت اطلاعات ایران در فرانسه است. وی درتابستان ۲۰۰۵ توسط وزارت اطلاعات از ایران به خارج کشور اعزام شد تا مأموریتهای محوله در زمینه جاسوسی علیه پناهندگان و مخالفان رژیم و به‌خصوص فعالیت در کارزار تبلیغاتی ملایان برای اهریمن‌سازی علیه مقاومت ایران را به‌اجرا بگذارد.
بهزاد علیشاهی تا تاریخ ۴ ژوئیه۲۰۰۴ در شهر اشرف در عراق به‌سر می‌برد. وی که آمادگی و تحمل ادامه مسیر مبارزه با رژیم آخوندی را نداشت، دو روز پس از این تاریخ، به‌دنبال به‌رسمیت شناخته شدن استاتوی مجاهدین مستقر در شهر اشرف در عراق توسط نیروهای چند ملیتی مبنی بر تحت کنوانسیون ۴ ژنو قرارداشتن ساکنان اشرف، به خروجی آمریکاییها به نام تیف رفت. نامبرده درتاریخ ۲۸ فوریه ۲۰۰۵ به‌درخواست خودش همراه با یک اکیپ و تحت نظارت صلیب سرخ جهانی از کمپ امریکاییها و از طریق مرز خسروی (مرزبین ایران وعراق) به ایران تحت حاکمیت ملایان رفت و به‌خدمت وزارت اطلاعات درآمد. نام بهزاد علیشاهی درلیست افراد واردشده به ایران درتاریخ ۲۸ فوریه ۲۰۰۵ (برابر با دهم اسفند ۸۳) در مرزخسروی ایران ثبت شده است.
سند علیشاهی
لیست افراد وارد شده به ایران که ازکرمانشاه به تهران ارسال شده.
شماره ۷ این لیست بهزاد علیشاهی است.
علیشاهی زمانی که در منطقه مرزی نزد مجاهدین بود، چندبار در مورد بریدگی و ضعفش در مبارزه علیه رژیم آخوندی گزارش نوشته بود. از جمله در یکی از این گزارشها چنین اذعان کرده بود:
«…با این خرابکاریهای من در مناسبات که هیچ مرزی نگذاشته بودم لوث کردن هر‌ارزش خراب کردن هر مسئولیت هزل کردن هر کاری یگانه نبودن ومحفل و زیرآب زدن و … سازمان با من چه کار باید بکند جز اخراج به داخل و این حق مسلم سازمان است.  اما در داخل که خودم را دیدم در حلقوم خمینی جویده و له شدم بخاطر زن و زندگی کثیف و حقیر تا ته با رژیم رفتم و مرز رد کردم …»
«… و یا در خارجه مثل بقیه بریده مزدوران شروع به عقده‌گشایی و فرافکنی بکنم. الان معنی این کلمه فرافکنی هم که سازمان می گوید می‌فهمم. یعنی همه آن چه لایق خودم بوده به‌سازمان و… نسبت بدهم».
اسناد علیشاهی
علیشاهی بلافاصله پس از ورودش به ایران در اسفند ۱۳۸۳، کار با وزارت اطلاعات را شروع کرد. وی بمدت ۶ماه مأموریتهای مختلفی را در داخل ایران علیه مجاهدین انجام. از جمله همراه با مأموران مسلح وزارت اطلاعات در شهر محل اقامتش (کرمانشاه) به خانواده‌های مجاهدین و اعضای شورای ملی مقاومت ایران مراجعه می‌کرد تاضمن جاسوسی وخبرگیری ازوضعیتشان، با اعمال فشار و انواع تهدید و تطمیع‌ها، ازآنها بخواهد که فرزندان و بستگانشان را به ترک صفوف مقاومت وادار سازند.
یکی دیگر از مأموریتهای ثابت علیشاهی شرکت در جلسات انجمن نجات (متعلق به وزارت اطلاعات) درشهر کرمانشاه به‌منظور صحنه‌گردانی و تکرار دروغپردازیها و تبلیغات مطلوب آخوندها علیه مقاومت بود تا از این طریق خانواده‌ها و بستگان اعضای مقاومت که توسط وزارت اطلاعات به‌زور در این جلسات حاضر می‌شدند، تحت فشار و مورد سوء‌استفاده قرار گیرند.
پس از اعزام علیشاهی به‌خارجه توسط وزارت اطلاعات ملاها در تابستان ۲۰۰۵، وی ابتدا وارد آلمان شد و سپس برای انجام مأموریتهای جدید علیه مجاهدین و مقاومت ایران مخصوصا در رابطه با پرونده ۱۷ ژوئن به‌ فرانسه منتقل شد. قبل از اعزام به اروپا، وزارت اطلاعات به اوگفته بود که به خانواده ات بگو به یک مأموریت می‌روی و تا ۶ ماه خبری از تو نخواهد بود.
وزارت اطلاعات ، سپس ازطریق کارگزاران و لابی‌های خود درفرانسه، مسایل قانونی وپناهندگی اورا حل و فصل کرد و پس ازاطمینان ازاین مساله او را وارد اجرای مأموریتهایش برضد پناهندگان سیاسی و مخالفان اصلی رژیم نمود.
. این مزدور درفرانسه درخواست پناهندگی داد ولی دولت فرانسه پس ازچند ماه تحقیق ، درخواست پناهندگی او رد کرد . علیشاهی به ناچار به هلند آمد و درآنجا ،خواست پناهندگی نمود.
لدی الورود ، وزارت اطلاعات برای او “وبلاگ حسن زبل “و “کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی“ و “اشرارسیتی“ را راه اندازی کرد که تمامی این وبلاگها بر روی سرورهای داخل ایران و مورد اعتماد وزارت اطلاعات قرار داشتند.
این مزدور هم چنین مدتی مجری تلویزیون وزارت اطلاعات به نام “ایران پیوند“ به مدیریت یک مزدور دیگر وزارت اطلاعات به نام “کریم حقی“ بود . سپس در “تلویزیون مردم“ که ساعاتی ازآن بوسیله وزارت اطلاعات اجاره شده است ، برنامه اجرا میکرد .
کاراصلی این مزدور، درهلند، جاسوسی برعلیه پناهندگان ایرانی و هواداران مقاومت میباشد.
تاکنون خانواده های زیادی از هواداران مقاومت در هلند و سایرکشورها به دلیل دادن اطلاعات از جانب همین مزدوران، درداخل ایران تحت فشار وزارت اطلاعات قرارگرفته اند. وزارت اطلاعات ، خانواده های هواداران درداخل کشور را تحت فشارگذاشته است که به بستگان خود درخارج کشور، بگویید یا به ایران خمینی زده برگردند ویا فعالیت های هوادارنه خود از مجاهدین را متوقف نمایند.
یکی دیگر از نفراتی که بارها درهمین رابطه مورد اخطار ازجانب دولت هلند قرارگرفته است ، کریم حقی میباشد که اخیرا فعالیت هایش را محدود و مخفی ترکرده است .
گفته میشود که تعداد دیگری از این مزدوران نیز در مظان همین اتهام قرار داشته وتحت نظر دولت هلند هستند.
مسعود جابانی نیز یکی دیگر ازهمین ماموران است که به جاسوسی علیه ایرانیان درهلند مشغول است .
اوسال دوسه بار به ایران رفته و بوسیله وزارت اطلاعات درخارج نسبت به وظایفش توجیه میشود و برمیگردد .
واقعیت این است که ، نفراتی مانند کریم حقی و علشاهی ومسعود جابانی وهمه مزدورانی که علیه مجاهدین لجن پراکنی میکنند ، جایشان درخارج کشور نیست ، آنهاباید به نزد ملاها برگردند
سرپل ارتباطی میان وزارت اطلاعات و مأموران

یکی از مأموریتهای علیشاهی به محض ورود به فرانسه، برقراری تماس و ارتباط با مأموران رژیم مستقر در تیف (خروجی بریدگان در کمپ نیروهای ائتلاف در عراق) بود. وزارت اطلاعات، از این طریق درصدد بود تا با وعده اعزام نفرات به‌خارج کشور، عضوگیری در میان ساکنان تیف را گسترش دهد.
یکی از عناصر عضوگیری شده که مجید روحی نام داشت، در نامه‌یی به علیشاهی نوشته بود:
 «بهزاد سلام
«امروز جواب مصاحبه های UN را به ما دادند و من هم قبول شده ام حتماً این را به دوستان اطلاع بده و بطور خاص روز جمعه اعلام کنید من و بچه های دیگر منتظر کارهای بعدی شما هستیم حتما” روی کارهای ما تاکید بکنید و منتظر هستیم که UN چه تصمیمی در رابطه با ما می‌گیرد.
بهزاد حتماً کارهای شما در بیرون برای ما نتیجه مثبت دارد و خیلی از دوستان انتظار دارند که شما چه اقدامی می کنید. متشکرم…»
اسناد علیشاهی
یکی از هموطنانی که مدتی را در تیف گذرانده، پس از خروج از عراق، در نامه‌یی که از ترکیه ارسال کرده، شمه‌یی از فعالیتهای وزارت اطلاعات و مزدورانش در تیف را افشا نموده و از جمله به‌تماسهای تلفنی علیشاهی از ایران برای عضوگیری ساکنان تیف برای وزارت اطلاعات اشاره کرده است. ذیلاً بخشهایی از این نامه را ملاحظه می‌کنید:
۴آبان
«با سلام- می‌بخشید که من بخاطر یکسری مسائل پناهندگی‌ام و این‌که فعلاً هیچ تأمینی در اینجا ندارم اسم  کامل خودم را نمی‌گویم ولی برای شهادت در هردادگاهی در اروپا و آمریکا آماده‌ام. راستش اینکارهایی که اطلاعاتی‌ها می‌کنند، دیگر رگ غیرت آدم را به‌جوش می‌آورد و سکوت جایزنیست.
من خودم در این خروجی تحت کنترل نیروهای امریکایی بودم. راستش را بخواهید، آن‌جا یک چراگاه وزارت اطلاعات شده و به‌اینکه  این نفرات از مجاهدین بیرون آمده اند و مثل ما دیگر نمی‌خواهند مبارزه کنند، ساخته نیست. بلکه میخواهد همه را مزدور و تبدیل به یک فیروزمند یا علیشاهی بکند..
در همین تیف همه محمد رزاقی معروف  به « محمد رذل» و نادر نادری معروف به«نادر اطلاعاتی»  یا «نادر پاسدار» را می‌شناسند.

محمد رزاقی، نادر نادری و محمد کرمی مرتب پای تلفن و تماس با تهران هستند. آنها به دور از چشم و گوش تلفنچی و مترجم و در یک گوشه خلوت، به آهستگی با آنطرف صحبت می کنند و خط می گیرند.
بهزاد علیشاهی مرتب با وزارت اطلاعات تماس داشت.»
تلفن موبایل تیف مهمترین وسیله ارتباطی وزارت اطلاعات با عواملش در تیف می باشد. نفراتی که از ایران مدتها  زنگ می‌زدند، بهزاد علیشاهی و سیروس غضنفری بودند. بهزاد علیشاهی با محمد رزاقی و نادر نادری چفت بود و باهم کار می‌کردند. بهزاد علیشاهی مرتب با فردی بنام علیمراد تماس می‌گرفت و به او می فهماند که زن و بچه‌اش که در ایران هستند گروگان هستند . مثلاً میگفت : اینها بی سرپناه اند، وضعشان خوب نیست و خیلی تحت فشار هستند … علیمراد ابتدا به وی جواب رد داد. ولی بعداز دوبار دیگر که بهزاد علیشاهی به او تلفن کرد، وضع روحی اش خراب شده بود و با گریه می گفت باید بروم ایران.
اینها مشتی ازخروار است و دل ما خیلی پر است . اگر در آینده فرصتی بشود، بیشتر خواهم نوشت. خداحافظ  شما.

سناریو تکراری و مفتضح
بهزاد علیشاهی پس از رسیدن به‌اروپا از ایران، برای سفیدسازی خود یعنی پوشاندن مأموریتش در خدمت وزارت اطلاعات رژیم، در مصاحبه‌یی با رادیو صدای آمریکا در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۸۴ ادعا کرد:
«من ابتدا از پایگاه اشرف فرار کردم و چون دیدم از کمپ آمریکا امکان فرار وجود ندارد، با هیأت صلیب سرخ به ایران رفتم و در آنجا هم چون از طرف حزب اللهی‌ها و بسیجی‌ها به‌اتهام خیانت به‌ایران مورد بدرفتاری قرار می‌گرفتم، ابتدا به ترکیه و سپس به فرانسه گریختم».
اسناد علیشاهی
سناریو فرار از چنگ وزارت اطلاعات، یک سناریو تکراری و مسخره است. چرا که قبل از وی، به‌فاصله کوتاهی، چندین مأمور دیگر وزارت اطلاعات با همین سناریو مسخره فرار ساختگی، تلاش کردند اعزام خود توسط گشتاپوی ملایان در خارج را پرده‌پوشی و سفیدسازی کنند. وزارت اطلاعات این سناریو را برای محمدحسین سبحانی، ادهم طیبی(میلاد آریایی)، جمشید طهماسبی، جواهری‌یار و ادوارد ترمادویان و تعدادی دیگر از مأموران خود تولید کرد. درحالی که موارد فرار از زندانهای رژیم آخوندی و وزارت اطلاعات آن در ربع قرن گذشته بسیار نادر و انگشت‌شمار بوده است و حال معلوم نیست چگونه این مأموران پشت سرهم و در عرض چندماه، با سناریویی مشابه از دست رژیم گریخته و سپس به خارج کشور می‌آیند، آن‌هم نه‌برای مبارزه و مخالفت با رژیم، بلکه کلیه آنها برای مبارزه با اپوزیسیون اصلی رژیم یعنی مجاهدین و مقاومت ایران!
علت طرح چنین سناریو مفتضحی از جانب مأموران رژیم که از ایران به‌خارج اعزام می‌شوند این است که آخوندهای حاکم برایران آن قدر در صحنه بین‌المللی بی‌آبرو هستند، که تبلیغات رسمی آنها برضد اپوزیسیون و مقاومت‌ ایران ارزشی ندارد. بنابراین آنها تلاش می‌کنند مأموران خود را با ماسک اپوزیسیون به‌صحنه بفرستند یا ارگانها و انجمنهای پوششی به‌وجود بیاورند و تبلیغات و کارزار اهریمن‌سازی خود علیه مجاهدین و مقاومت را از پشت این ماسکها ارائه دهند و مدعی شوند که این مخالفت با مجاهدین گویا از موضع رژیم آخوندی و وزارت اطلاعات آن نیست. تا به‌زعم خود خریداری پیدا کند. این رژیم تاکنون بیش از ۱۲۰ هزار تن از اعضا و هواداران مجاهدین و مردم ایران ایران را اعدام کرده و بیش از ۵۰۰ هزار نفر از آنها را شکنجه و زندان نموده و به‌همین خاطر ۶۰ بار در ارگانهای مختلف ملل متحد، محکوم شده است. چنین کارنامه سیاهی از جنایت و نقض حقوق بشر و بدنامیهایی از قبیل «بزرگترین دولت حامی تروریسم» به وی اجازه نمی‌دهد که تبلیغات و دعاوی خود را از طریق مقامها و ارگانهای رسمی‌اش علیه مقاومت، به‌پیش ببرد. از این رو ، وزارت اطلاعات آخوندها، با اعزام و لانسه کردن مأموران خود تحت پوشش اپوزیسیون و با شکل دادن انجمنهای باصطلاح مستقل (با ژست مخالف رژیم) ، با ایجاد سایتهای اینترنتی غربی مأب، با تولید و پخش انبوه نشریات، جزوات، کتابهای رنگارنگ، با برگزاری جلسات و کنفرانسهای فرمایشی بوسیله همین مأموران و انجمنها و کانونهای پوششی و…. توطئه ها و طرحهای سیاسی و تبلیغاتی خود را علیه مقاومت در این کشورها به اجرا میگذارد. مأمورانی که با کتمان ماهیت واقعی خود و وابستگی‌شان به وزارت اطلاعات ملاها، خود را «اعضا و مسؤلین سابق مجاهدین» که هم‌چنان مخالف رژیم آخوندی هستند، معرفی و پرزانته میکنند.
اما با وجود همه سناریوسازیها، این گونه فرارهای ساختگی نتوانسته کسی را بفریبد و مأموران اعزامی نظیر علیشاهی مجبور شده‌اند، قضیه را دور بزنند یا از اصرار بر سناریوهای مسخره، زیر رگبار سؤالها، دست بردارند.
بهزاد علیشاهی، در مصاحبه با رادیو فردا (۲۷مهر۱۳۸۴)، در پاسخ به‌این سری سؤالها نهایتاً مجبور شد بگوید «اصلاً من را وزارت اطلاعات فرستاده، ولی این اسناد را دارم، این مدارک را دارم…».
اسناد علیشاهیبا توجه به ‌برملاشدن ماهیت ضدانسانی دیکتاتوری مذهبی حاکم برایران و انزوای روزافزون آن به‌عنوان کانون صدور تروریسم و بنیادگرایی و به‌خاطر تلاش برای دستیابی به‌سلاح اتمی، آخوندها بیش از پیش برون‌رفت خود را در سرکوبی و مهارکردن اپوزیسیون اصلی خود جستجو می‌کنند. زیرا سرانجام تهدید اصلی موجودیت خود را مجاهدین و مقاومت ایران می‌داند. از این رو به‌خصوص در صحنه بین‌المللی رژیم به‌وسیله وزارت اطلاعات و سفارتخانه‌های خود تلاش می‌کند با بکارگیری مأموران اعزامی نظیر علیشاهی و دهها مأمور دیگر نظیر او، تحت عنوان اپوزیسیون و اعضای سابق مجاهدین و انجمنهای پوششی، پارلمانترها، محافل سیاسی و مراجع حقوق بشری، به‌ویژه حامیان مقاومت را با اکاذیب تبلیغاتی و کارزار اهریمن‌سازی خود علیه مقاومت تحت تأثیر قرار داده و چهره مقاومت را مخدوش سازد. از جمله این که جرائم و جنایات خود (شکنجه، اعدام و سرکوبی) را به‌مناسبات درونی مجاهدین و مقاومت نسبت داده تا مخاطبان را علیه اپوزیسیون اصلی رژیم برانگیزد. هدف رژیم از این کارزار دروغپردازی این است که به‌هر‌طریق شده، به‌دولتهای اروپایی دستاویزی بدهد تا آنها را در ایجاد محدودیت و اعمال فشار علیه مقاومت سهیم سازد. و از سوی دیگر، سرکوبی اپوزیسیون توسط رژیم را مشروع جلوه دهد.
گزارشهای دستگاههای امنیتی کشورهای اروپایی این توطئه‌های رژیم آخوندی برای اهریمن‌سازی از مقاومت ایران را به‌خوبی اثبات کرده است. گزارشهای سالانه اداره حراست از قانون اساسی آلمان BFV تصریح می‌کنند که هدف اصلی وزارت اطلاعات در خارج از کشور شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران است و این وزارتخانه تلاش می‌کند با استخدام اعضای سابق از این سازمانها اطلاعات جمع آوری نموده و با پخش اطلاعات دروغ علیه مجاهدین آنها را تضعیف و بی اعتبار کنند.
سازمان امنیت هلند (AIVD) در گزارش سال ۱۹۹۸خود می‌نویسد: «…هنوز هم دیده می‌شود که سازمانهای امنیتی ایران در هلند فعال هستند ماٌموران ایرانی مصمم هستند که اعضای گروههای اپوزیسیون را پیدا کرده تا بدین‌وسیله آن سازمانها را بی‌ثبات کنند. به‌ویژه اعضای کنونی و سابق مجاهدین خلق مورد توجه زیاد سازمانهای امنیتی ایران هستند. سازمان (امنیت ایران) از فشار(intimidation) بر روی ایرانیان برای همکاری استفاده می‌کند.
یک‌سال بعد سازمان امنیت هلند (AIVD) گزارش داد «مجاهدین خلق MEK مهمترین سازمان اپوزیسیون ایران بود و در هلند نمایندگی دارد… در غرب فعالیتهای مجاهدین خودش را به ترتیب‌دادن تظاهرات و دادن اطلاعات شفاهی و کتبی محدود می‌کند . این گزارش در سالهای بعد نیز مورد تاکید قرارگرفته است .
در موارد متعددی، پارلمانترها و مخاطبان که از این تاکتیک فریبکارانه رژیم ایران و گشتاپوی آن مطلع شده‌اند، با موضعگیری قاطع و روشنگرانه خود، دیکتاتوری مذهبی و حاکم برایران و مزدوران اعزامیش را محکوم کرده‌اند.
وین گریفیث، نماینده سابق پارلمان انگلستان در شهادتنامه خود در دادگاه پوآک افشا کرد:
«من به‌وسیله تجربه شخصی و هم‌چنین تجربیات همکارانم در پارلمان انگلستان، می‌دانم که هرگاه یکی از اعضای پارلمان حمایت خود برای اهداف آزادی و دموکراسی سکولار در ایران، که توسط شورای ملی مقاومت و مجاهدین مطرح می‌شود را اعلام می‌کند، بلافاصله از منابع مختلفی بمباران تبلیغات دروغین می‌شود. برخی نمایندگان مجلس عوام و اعیان به‌طور مستقیم توسط سفارت ایران در لندن مورد تماس قرار می‌گیرند تا نمایندگان را قانع سازند که رژیم ایران را نشناخته و در مورد ماهیت شورای ملی مقاومت و مجاهدین فریب خورده‌اند. از طرف دیگر اعضای بریده مجاهدین به‌خدمت رژیم ایران درمی‌آیند تا اطلاعات دروغ علیه مجاهدین را در اختیار اعضای پارلمان قرار دهند. » 
اقدامات دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی رژیم ملایان و مأموران وابسته به آن علیه مقاومت ایران آن قدر گسترده است که براساس مصوبات شورای اروپا، همه دولتهای عضو به «اقدام هماهنگ برای اخراج و ممانعت از ورود پرسنل اطلاعاتی و امنیتی ایران در کشورهای عضو اتحادیه اروپا» متعهد شده‌اند.
ماموریت اصلی بهزاد علیشاهی در سالهای اخیر، مراجعه به پارلمانترها و شخصیتهای اروپایی است که در حمایت ازمقاومت ایران و علیه رژیم موضعگیری می کنند. وی تلاش می‌کند با سمپاشی علیه مقاومت ایران، مانع حمایت نمایندگان کشورهای مختلف ازمقاومت ایران بشود. این مأموریت به کمک سفارت رژیم آخوندی درفرانسه و کارگزاران و لابی‌های خارجی رژیم در هرکشور انجام می‌گیرد.