۱۳۹۴ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

انجمن نجات ایران .رژيم آخوندي با اتمي و بي اتمي سرنكون مي شود... محمود نيشابوري

انجمن نجات ایران 
اسب، همّت زين کن



صداي زوزههاي بدون وقفه و حُزنآلود گرگهاي گرسنه در ميان برف و بوران و هواي سرد و يخبندان بهگوش مي رسد. زورههاي دلخراش و کريه الا صوت گرگها حكايت از درماندگي و زبوني اين جانوران تيز دندان و وحشي ميکند.
به دنبال شكار و غافلگيري موجودات ضعيفتر از خودش بههمه چيز متوسل ميشود، خدعه و زور و درندهخويي منحصر بهفردش را بهكار ميگيرد و تا چنگالهاي تيز خود را در بدن شكار فرو نكند و پوست و گوشت قرباني را درهم ندرد از پاي نمينشيند و ساعتها صداي ناهنجار زوزهها ادامه مييابد. اما آيا اين سروصداي دلخراش گرگها ناشي از قدرت آنهاست يا عجز و ناتوانيشان؟
همين گرگهاي ترسناك كه در درندهخويي حريفي ندارند، از كورسو نوري در وحشت فروميروند. نور و آتش ظلمتسوز، چشم گرگ را ميآزارد ودنبال گريزگاهي براي در بردن از «مرگ» است.
بله نور در دل تاريكيها همانند پتكي بر شقيقه گرگها فرود ميآيد، فرار را بر قرار ترجيح ميدهند و مثل ـ موشي كه از ترس گربه دنبال سوراخي ميگردد ـ ميگريزند تا خود را حقظ كنند… اين نور و آتش شعلهور همانا پايداري و پايمرديهاي اشرفيان است كه گرگصفتان را بهعقبنشينيهاي مفتضحانهيي واميدارد. شعلههاي خشم خلق با پايداري و عزم سترگ اشرفيان درهمآميخته و طنين شعار اشرف نشان «ما زن و مرد جنگيم بجنگ تا بجنگيم» در هر كوي و برزني، شهر و دياري ناقوس مرگ گرگهاي هار و روبهصفتان مكار را نويد ميدهد.
در مثال است كه «چشم از چشم گرك بر ندار» لحظهيي درنگ كني حملهور ميشود و ميدراند. اما آنچه در رابطه با گرگها گفته شد همانا ايادي جنايتكار و گرگصفت آخوندي هستند كه در دنائت و شقاوت، فريبكاري و دغلكاري، همه حيوانات درندهخو ووحشي را سر آب چشمه ميبرند و تشنه برميگرداند. حيوانات وحشي بهخاطر غرايزشان طعمه را ميدرند، سير كه شدند تا مدتي بيآزارند. اما سيريناپذيري آخوندها، در دريدگي و وقاحت، دزدي و چپاول، حتي در ميان منفورترين ديكتاتورهاي عصر معاصر سكوي اول جنايت و خيانت بهخود اختصاص داده است. آقاي رحمان كريمي بهقلمي شيوا، خصوصيات آخوندهاي جنايتكار را گرگصفت و روبهصفت توصيف كردهاند، اما من در كنار اين دو صفت گرگ و روباه، بوزينه را هم ميآورم. يعني سهروح حيوان وحشي در يك كالبد انساننما به نام آخوند پست و فرومايه.
آخوندهاي جناينكار يعني، انساننماهاي گرگ صفت و درندهخو، روباه مكار و حيلهگر كه با كلك و عوامفريبي شيادانه سياستهاي ارتجاعي خود را با سركوب، رعب و وحشت پيش ميبرد و همانند بوزينگان بهنام اسلام عزيز! بر منابر پيامبر ميجهند و بوزينهوار اداي انسان را درميآورند.بوزينگان خشك مغزي كه فاقد قشر خاكستريند اين تشبيه گر چه در شكل ظاهري آخوندها ديده نميشود، ولي در محتوا از آنجاييكه در عملكرد انسانها همه چيز برملا ميشود و محك زده ميشود، همه خصوصيات، رفتار و كردار اين حيوانات وحشي هويت واقعي آخوندها را مشخص ميكند.
من هميشه دافعه داشتم كه وقتي ميگويند انسان اشرف مخلوقات است، با خود ميگفتم مگر آخوندهاي جناينكار انسانند؟!
بله انسان اشرف مخلوقات است همانهايي كه توسط اين اهريمنان شكنجه و زنداني ميشوند، انسانهايي كه از درندگي، شيادي، جستوخيزهاي آخوندها هيج ترس و هراسي ندارند هميشه چشم در چشم گرگها انداخته و لحظهيي غافل از توطئههاي آنها نيستند.
با تمام توش و توان درصدد رفع فتنه اين جرثومههاي فساد و تباهي هستند، آنهايي كه اسب همت و از خودگذشتگي را براي سعادت و خشنودي خلق و خدا زين كردند و استوار و پابرجا ميتازنند و آنچه كه اهريمنان بذر خشم و كينه پاشاندند را نابود ميكنند و كاخهاي سر بهفلك كشيده آخوندهاي دزد و جاني را روي سرشان آوار ميكنند.
بله رسالت اين امر مهم بر دوش اشرفيان و اشرف نشانها ي قهرمان گذاشته شده است. از همه چيزشان گذشتند ولي از آزادي و رهايي مردمشان، هرگز، آماده هرگونه ابتلا و پرداخت بها در هر شرايطي هستند.
«
مسعود و مريم و ياران بلافصل اينان، قهرمانشهر اشرف، سازمان مجاهدين خلق و شوراي ملي مقاومت بدون حمايت هيچ قدرتي درجهان در برابر گرگ روبهان حاکم بر ايران بيش از توان معمول انساني ايستاده و سنگربهسنگر جنگيده و پيروز و سربلند براي ادامه يک نبرد مقدس ميهني، تواناتر از پيش برجا ماندهاند. و اين نيست جز معجزه ايمان و پايداري ايثارگرانه در راه اهدافي که قانون تحول و تکامل برآن صحه ميگذارد. اگر جهان در برابر خطر گرگها سود سرشار ميبرد و در عين حال با دودلي چرتکه مياندازد اما مقاومت ايران اهل مسامحه، غفلت يا استخاره نيست. مصمم است که گرگها را نه تنها در ايران بلکه در منطقه و جهان تا پاي انهدامشان تعقيب و تهديد کند. مقاومت ايران تاکنون خيري از دولتمردان صاحب قدرت جهان که نديده هيچ، درگير موانع و تحديدات آنان هم بوده است. اين افتخاربزرگي است که حاميان بينالمللي مقاومت ايران همه از شريفترين شخصيتهاي پارلمانتر و حقوقي و بشردوست و آزاديخواه جهان بوده و هستند. و حاميان نظام خونخوار گرگها کهها بوده اند که پاسخش روشن است. هرکس نميداند برود در خانه مسيو ژاک ژيراک يا سارکوزي و امثالهم را بزند و به زباني که بوي نفت و دلار و خريد اسلحه بدهد، بپرسد و جواب گيرد»(1).
گر چه گرگهاي انساننما مترصد هر توطئه و خدعهيي عليه اشرفيان هستند ولي ضربههاي كاري مقاومت، نفس آخوندهاي مكار و روبهصفت را گرفته است. اضمحلال اين گرگهاي خونآشام محتوم و پيروزي اشرفيان هم مسجل و آزادي خلق قهرمان ايران بر آسمان نيلگون وطن نوشته شده است.










پانويس: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1
ـ مقاله، گرگها رام شدني نيستندـ رحمان كريمي