راستی اگر در رژیم ولایت فقیه که حتی نردیک ترین فرد درو ن نظام آن آبی میخورد ویا جوکی میگوید ویا طنزی مطرح میکند آنرا زیر تیغ جراحی وذره بین اطلاعات کنکاش میکنند وحرکت هرجنبنده ای زیر نظر گشتاپو لباس شخصی ها وسربازان گمنام رد گیری میشود وبه ادعای خودشان امن ترین کشور جهان است پس روز روشن وجلو چشم همه این گله پاسداران وسربازان دژخیم گمنام وهزار نام چگونه ممکن است در پایتخت وپلیسی ونظامی ترین شهر عد ه ای با شعار امت نالان سوی سفارت عربستان حرکت کنند وآنرا به آتش بکشند بعد مشخص باشد از خارج آمدند ویا عده ای خرابکار ویا توطئه گر که دم شان به عربستان ویا استکبار جهانی وغیره وصل باشد بعد هم ابتدا 30 نفر وبعد 50 نفر دستگیر شوند اما هنوز مانند هزاران پرونده باز که سر در آخور بیت ولایت دارد کلاف پیچ در پیچ دیگری به هزاران معضل وبن بست وکلاف لاعلاج دیگر اضافه شود راستی این حکومت ولی فقیه است یا .....
گفتگو
با محمدعلی توحیدی
مجری:
صورت مسأله انتخابات اسفندماه رژیم -بهدلیل مجموعه بحرانهایی که رژیم با آنها درگیر
آن است- عبارتست از ولایت خامنهای و موقعیت ولیفقیه ارتجاع. جنتی در هفته گذشته راجع
به وضعیت خامنهای گفت که باند رقیب، قصدشان تضعیف رهبری در خبرگان است و میخواهند
قدرتش را کم کنند و وای بهحال ما که اگر این طور بشود. بهنظر نمیرسد که این حرفهای
ترسآلود، به نفع خامنهای باشد؛ بیان این حرفها را باید ناشی از خرفتی و نفهمی جنتی
بدانیم یا اینکه موضوع دیگری در بین است؟
محمدعلی
توحیدی: این حرفها، کاملاً حساب شده بیان میشود و نمیشود به حساب خرفتی جنتی یا اشتباه
او گذاشت. این حرفها، در یک کلام ناشی از این است که صورت مسأله یا ویژگی این انتخابات
عبارتست از بحران ولایت خامنهای. البته، ضرری که شما اشاره کردید را برای خامنهای
دارد و وضعیت را برای خامنهای، خیلی ناجور نشان میدهد؛ ولی جنتی یا خود خامنهای
(که از پشت صحنه میگوید این حرفها را بزنند)، به این وسیله میخواهند به نیروهای خلص
ولایت در رژیم بگویند که خطر جدی است؛ یعنی میخواهند بسیج کنند و اتفاقاً نشان میدهد
که اینها بیشتر از هرکس دیگری، این صورت مسأله (بحران ولایت خامنهای) را درک کردهاند،
متوجه آن هستند و دارند برایش تدارک میبینند. به همین خاطر، مجبور هستند که این حرفها
را بزنند. گر چه طرح این حرفها، لازمه بسیج نیروهایشان و خیز برداشتن برای حذف بقیه
است، اما به هر حال ثابت میکند که صورت مسأله انتخابات اسفندماه -چه در خبرگان و چه
در مجلس- عبارتست از بحران ولایت خامنهای.
مجری:
صورت مسألهای که اشاره کردید، در مجلس خبرگان کاملاً قابل فهم است، ولی آیا موضوع
مجلس و دعوایی که در مجلس است مسأله برجام و وضعیت اقتصادی رژیم نیست؟ محمدعلی توحیدی: خیر، در
مجلس هم، صورت مسأله جدی سیاسی، همین موضوع است.
اولاً،
برجام و اقتصاد دو موضوع متفاوت نیست. بحران و شکست لاعلاج اقتصادی، اصلاً همان چیزی
بود که رژیم را به تندادن به برجام کشاند. بنابراین، برجام و اقتصاد، یک داستان است.
اصل قضیه هم، راهحلی است که رژیم بهدنبال آن رفته است، یعنی همان تندادن به برجام
یا زهر اتمی. در مورد برجام هم، بالاخره هر دو جناح، بهدلیل جبر و شرایطی که وجود
داشت به آن تن دادند؛ خود خامنهای هم امضا کرده است. پس چه بحث جدیای در مورد برجام
هست؟ بحث جدیای در مورد برجام وجود ندارد. آن بحث جدیای هم که حول برجام هست، عبارتست
از اینکه ما در این داستان شکست خوردیم، ما با یک بحران اقتصادی مواجه هستیم؛ ما مجبور
هستیم به برجامی تن بدهیم که این ضررها را برای ما دارد. ولی صورت مسأله، عبارتست از
یک شکست؛ شکستی که متوجه خامنهای است. بنابراین در مجلس هم، دعوای سیاسی اصلی، همین
بحران ولایت خامنهای است.
مجری:
آقای توحیدی، مگر زمانی بوده که رژیم بحران نداشته؟ این رژیم، یک رژیم ضدتاریخی است
و همیشه در بحران بوده است .
محمدعلی
توحیدی: ما که صحبت از بحران و بنبست تاریخی رژیم نمیکنیم. ما حتی صحبت از یک برنامه
یا یک استراتژی محکوم به شکست هم نمیکنیم. ما الآن داریم صحبت از بحران و بنبست روز
و یک برنامه و استراتژی شکست خورده میکنیم؛ یعنی شکستی که اتفاق افتاده است. درست
به همین دلیل هم، هر دو جناح رژیم به این شکست اذعان دارند و اصلاً مشکل آنها این است
که شکست خوردند. صورت مسأله، به این شکست و مسئول این شکست برمیگردد؛ حتی شما میبینید
که در صحبت جنتی هم موضوع، عبارتست از شکست و وضعیت بحرانی و ضعیف خامنهای، اینجا،
یک صورت مسأله سیاسی مطرح است.
مجری:
شما روی ضعف خامنهای دست میگذارید؛ در حالیکه همه ارکان قدرت دست خامنهای است؛
مگر وضعیت و قدرت خامنهای با روحانی قابل مقایسه است؟
محمدعلی
توحیدی: قدرت و تمام ارکان آن، دست خامنهای است که فرصتهایی را هم به او میدهد؛ منتها
همین وضعیت، یعنی همین که ارکان قدرت یا سیاست گذاریهای کلان، دست خامنهای بوده، او
را مسئول شکستها میکند. اگر خامنهای با یک موقعیت پیروزمند مواجه بود، میریخت به
کیسه او و او از آن استفاده میکرد؛ ولی وقتی که تمام قدرت را در دست دارد، ناگزیر،
مسئول همه شکستها از شکست اقتصادی تا شکست منطقهای- خامنهای است.
مجری:
ولی خامنهای میتواند مثل دوره خاتمی که بازی کرد و نهایتاً احمدینژاد را آورد، با
اهرمهایی که در دست دارد، این بحرانها را بر سر باند رقیب بشکند.
محمدعلی
توحیدی: قطعاً خامنهای، بهخصوص در اوضاع و احوال انتخابات، هیچ مشغلهای جز خراب
کردن بحرانهای سیاسیای که رژیم با آن مواجه است بر سر باند رقیب ندارد؛ ولی مسأله
این است که آن زمانی که شما مثال میزنید، آخر دوره خاتمی و سال 84 بود؛ الآن ما در
سال 94 هستیم. در فاصله این 10سال، خامنهای فرصتهای خاصی داشته و از همان فرصتها استفاده
کرده تا توانسته بحران را در درون رژیم روی سر باند رقیبش خراب کند؛ مثلاً در همان
زمان بود که جنگ عراق اتفاق افتاد و آمریکا تمام نتایج آن جنگ را در کیسه خامنهای
ریخت. قبل از آن در مورد جنگ افغانستان هم همینطور بود. الان، وضعیت کیفاً متفاوت
است. شاهد و مثال این موضوع، همین وقایع هفته گذشته است. خامنهای دستور سفارتگیری
داد. خیلی هم واضح بود که تا آنجایی که به دعوای انتخاباتی برمیگشت، میخواست آن را
روی سر روحانی خراب کند. این را هم شما بدانید که در درون این رژیم، تنها نقطهای که
میتواند دستور سفارتگیری بدهد، شخص خامنهای است. او این دستور را داد و این کار
را انجام داد و البته دولت روحانی و مانورهای او را هم مفتضح کرد. اما بهدلیل تفاوت شرایط
-هم در درون رژیم و هم در منطقه و سطح بینالمللی- و موقعیت سراشیبی که این رژیم در
آن قرار دارد، به سرعت و در ظرف چند روز، کار به جایی رسید که سرتاپای رژیم، از جمله
سپاه تهران که خودشان عامل اجرایی قضایا بودند، شروع کردند به اظهار ندامت و پشیمانی
و گفتن اینکه اشتباه کردیم و ما اصلاً فکرش را هم نکرده بودیم که این جوری میشود
و دستگیر میکنیم و یعنی درست است که باند رقیب را مفتضح کرد، ولی کل رژیم خراب شد
و تاوان این شکست را خود خامنهای و نیروهایش میدهند. بنابراین شرایط با سال 84 متفاوت
است.
مجری:
ولی اهرمهای خامنهای که سیاسی نیست؛ او اهرمهای اجرایی مثل شورای نگهبان را در دست
دارد و بهوسیله شورای نگهبان مسأله حذف حسن خمینی و رفسنجانی را پیش میبرد.
محمدعلی
توحیدی: قطعاً تمام علائم نشان میدهد که دارد به سمت حذف حرکت میکند. حتی مضمون حرفهای
جنتی که شما بحث را با آن شروع کردید حاکی از این است که ما نیاز به حذف و قلع و قمع
طرف مقابل داریم. ولی دقیقاً بهدلیل تفاوت شرایط با سال 84 و حتی سالهای بعد و شکستهایی
که خامنهای در این دوران خورده و در تعادل درونی رژیم تنزل کرده، باید چند بار به
این موضوع فکر کند. مثلاً در مورد حسن خمینی که شما اشاره کردید، تناقضاتی در مواضع
شورای نگهبان و باند خامنهای بود. اول گفتند او در امتحان شرکت نکرده در نتیجه حذف
است؛ بعد باز دیدیم یک نفر از شورای نگهبان آمد و گفت که ممکن است کسی شرکت نکند ولی
ما احراز کنیم. پس معلوم است که در این مورد دارند تلوتلو میخورند. ولی من فکر میکنم
حداقل در مورد رفسنجانی، اگر چه قصد حذف او را دارند، ولی نمیتوانند این کار را بکنند
و حذف رفسنجانی، کار بسیار مشکلی برای خامنهای است.
مجری:
دفعه قبل هم شما روی این مسأله تأکید کردید و گفتید که نمیتواند رفسنجانی را حذف کند،
چرا؟ مگر مثل سال 92 که حذف کرد، الآن هم نمیتواند این کار را بکند؟
محمدعلی
توحیدی: اولاً موضوع ریاستجمهوری در سال 92 که رفسنجانی را در آن حذف کرد با خبرگان
متفاوت است. آنجا یکسری بهانهها مثل اینکه 80سالش است و آوردند؛
ثانیاً،
در همانجا بالاخره حذف کردند، ولی باز از طرف دیگر، روحانی بیرون زد و مهندسی خامنهای
شکست خورد. از این گذشته، جایگاه رفسنجانی بهدلیل اینکه از اول در خبرگان
بوده، ریاست خبرگانی که خامنهای را به رهبری رسانده است با او بوده و اساساً کارگردان
و عامل انتخاب رهبری خامنهای بوده است (و فیلمهایش را هم همه مشاهده کردند) جایگاه
خاصی است. بعد هم الآن تمام حملات و زمنیهسازیهایی که همین شورای نگهبان
و خود خامنهای برای حذف رقبا میکند از نظر سیاسی روی فتنه میچرخد، که او در فتنه
شرکت داشته است و بنابراین صلاحیت ندارد. همه استدلالهایشان حول این موضوع میچرخد.
بعد از آن فتنه، خود خامنهای رفسنجانی را بهعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب
کرده است. چگونه میتواند چنین کسی را که موقعیت خودش را مدیون و ناشی از او هست حذف
کند؟ این تیشه به ریشه خود زدن است. خامنهای، در مورد این مسأله خیلی باید فکر بکند
و اگر فرض کنیم که چنین اشتباهی بکند، آنوقت عوارض دیگری برای خودش دارد که کل رژیم
و ولایت خودش را دچار تنش عجیب و غریبی میکند. به همین خاطر من فکر نمیکنم که خامنهای،
چنین اشتباهی بکند، گرچه که در چنین بنبست و بحرانی، هر خطا و اشتباهی قابل محاسبه
است.