۱۳۹۵ فروردین ۱۲, پنجشنبه

با شادی وشعف ونشاط به دشت وصحرا میرویم و13بدر را گرامی میداریم




تاریخ :31 مارس 2016:




با شادی وشعف ونشاط به دشت وصحرا میرویم و13بدر را گرامی میداریم 
سیزده‌به‌در سیزدهمین روزِ فروردین‌ماه و از جشن‌های نوروزی است. در تقویم‌های رسمیِ ایران، ، این روز بنام  روز طبیعت نامگذاری شده‌است. 13 بدر یکی از سنت های بسیار زیبا ودلپذیر است  در این روز باید برای راندن نحسی از خانه بیرون رفت  و نحسی را در طبیعت به‌در کرد .  گفته می‌شود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن‌گرفتن و شادی‌کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده‌ای‌ست به باغ و صحرا می‌رفتند و شادی می‌کردند و درحقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان می رساندند . همچنین در برخی متون فارسی از زمان جمشید شاه نقل میکنند که جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر)را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کرد  و بارعام می داد  و چندین سال متوالی این کار را انجام می داد  که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند









در نگرش وروایتی دیگر این روز طبیعت یعنی 13 بدر و13 نوروز  سنت ایرانیان باستان به مناسبت پیروزی ایزد باران بر دیو خشکسالی اَپوش می‌باشد. و از قبل از اشو زرتشت (۱۸۰۰ قبل از میلاد) مرسوم بوده، در باور پیشینیان پیش از آشو زرتشت برای این که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر ایزد از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باریدن باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها می‌فتند و به شادی و پایکوبی می‌پرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند می‌نمودند. اکنون هم رزتشتیان از بامداد روز تِشتَر ایزد و فروردین ماه، سفره نوروزی را بر می‌چینند، خوردنی‌ها و مقداری آجیل و شیرینی‌های باقی‌مانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت می‌برند، و سبزه‌های موجود در سفره را با خود برمی‌دارند و به دشت و صحرا و کنار چشمه‌ها یا آب‌های روان می‌روند. سبزه خود را در کنار جویبارها به آب روان می‌سپارند و آرزو می‌کنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. تا پایان  روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی می‌پردازند. وقتی درباره نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.
 در روایتی دیگر چهارده‌به‌در اصطلاحی است که به‌جای «سیزده‌به‌در» در مواردی به کار می‌رود و منظور آن گشت و گذار در طبیعت در روز ۱۴ فروردین است. برخی اهالی خرم‌آباد به جای سیزدهم فروردین، روز چهاردهم را به تفریح در طبیعت اختصاص می‌دهند آنها ۱۳ فروردین را در خانه می‌مانند و آن را سیزده غریب می‌نامند. این به این مفهوم است که در این روز مردم غیر بومی خرم‌آباد برای تفریح بیرون می‌روند و خود خرم‌آبادی‌ها یک روز بعد به دامن طبیعت می‌روند






بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.برای نمونه ،فال گیری و گره زدن سبزی و گشودن آن ،بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)و نمونه های دیگر.از مراسم های روز سیزده بدر هستند.
از آئین های دیگر سیزده بدر که زیبا و دوست داشتنی است،بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.
بد نیست باشعری این روز را گرامی داریم :

 به پیشواز سیزده بدر میرویم
نوروز و بنفشه‌ها دمیده با هم                    با سوسن و ریحانه دویده با هم
با کوکب و نسرین و شقایق، با یاس            با نسترن و لاله رسیده با هم
شوقی‌ست که از چشم جهان می‌بارد          با رایح یار مهربان می‌بارد
زیر پر و بال یاد گیسوافشان                    فرّی ز زخان مه‌وشان می‌بارد
مینوی رخ بهار بیدار: سلام!                    مینای همیشه نیک‌پندار: سلام!
با چشمه و بید و با سپیدار: سلام!          با آرزوی همیشه دیدار: سلام!

بله با گرامیداشت این روز زیبا ،در اين روز سبزه‌هاي سبز شده را كه چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سين بوده به آب روان مي‌سپاریم . خوراكيهاي باقيمانده نوروز، به مصرف مي‌رسد، بساط بازيهاي دسته‌جمعي پهن است. روز سيزدهم، كمتر كسي در منزل مي‌ماند. در ساعت اول روز خيابانها شلوغ و پر‌رفت و آمد است. پاركها مناظر طبيعي اطراف شهر پذيراي ميليونها زن و مردم و جوان و پير و كودك است. خانواده‌ها با صفا و صميميت در كنار هم مي‌نشينند و گل مي‌گويند و گل مي‌شنوند. وبه خمینی صفتان وآخوندهای ضد سنت وضد جشن لعنت میفرستند بله  مردمي كه در طول سال، در هياهوي شهر، پي نام و نان هستند و با برخورد کمی دارند ، در اين روز تغييري در رفتارشان روي مي‌‌دهد، همه مهربان و شادمان هستند. گويي بهترين روز سال همين روز است. هر‌چند گروهي آن را نحس مي‌شمارند، اما در اين روز همه چيز و همه كس رنگ شادي دارد. پس آيا روز سيزده‌بدر نحس است يا مبارك بله حتما مبارک است به کوری چشم آخوندها وولایت فقیه جلاد همه به دشت وصحرا وکوه وکنار رود وچشمه و... میرویم وضمن شادی وسروروبازی ونشاط به قهرمانان ودلاورانی که برای نبرد با این جلادان برای آوردن بهار وآزادی وسرور وشادمانی در حال نبرد وایستادگی هستند بویژه قهرمانان اشرفی در لیبرتی وآلبانی وهمه اشرف نشانان  درود می فرستیم باشد که هرچه زودتر این حکومت ضد مردم وضد فرهنگ بدست مقاومت سراسری وقهرمانان پیشتازش یعنی ارتش آزادیبخش ملی ایران  به زباله دان تاریخ سپرده شود وایران دوباره به اقتدار وعظمت وشوکت خود بازگردد الهی آمین !!!!

مصاحبه با مقامات! دزد اصلی کیه؟!









برگرفته از همبستگی ملی ایران ،31مارس 2016:
لینک به منبع :




حسین پویا: مصاحبه با مقامات! دزد اصلی کیه؟!
گفتار نیک
س- حضرت آیت اله رفسنجانی ممکنه بفرمائید عامل اینهمه فساد و اختلاس و دزدی کیه؟ واله دیگه ملت خفه شدن از اینهمه دزدی و اختلاس و فساد.
ج – حق دارید برادر. بنده نوکر ملتم. عامل که البته زیاد داره. می خواید همه رو اسم ببرم؟
س – نخیر قربان. فقط عامل اصلی رو بفرمائید.
ج – خوب که چی بشه؟
س – هیچ چی. به ملت معرفیش می کنم.
ج – لازم نکرده. برو پی کارت آقا جان. میدم بگیرن روت رو کم کنن ها!
س – خوب باشه به هیچکس نمی گم. فقط دوست دارم بدونم. جون مادرم من توی انتخابات به شما و روحانی رای دادم.
ج – خوب حالا که رای دادی و قول دادی جایی نگی بهت میگم. عرض کنم که به نظر بنده عامل اصلی مجتبای خامنه ای هست که با حمایت پدرش، هم بخش عمده ای از قدرت را قبضه کرده و هم توسط سپاه، همه این دزدیها و اختلاسها را توسط عواملش انجام میده. چه کسی دست سپاه را برای قاچاق باز گذاشته؟
*********

س – حضرت آیت اله خامنه ای ممکنه بفرمائید به نظر شما عامل اصلی فساد و اختلاسهای هزار میلیاردی کیه؟
ج – ما اصولا فساد و اختلاس نداریم. ما شکوفایی داریم و اقتصاد مقاومتی داریم که خوب این مسائل هم میتواند از آثار جانبی ش باشه. حالا اینکه برخی ها از مقامشون سوء استفاده می کنن و یک کارهایی می کنن که به کشور ضربه می زنه اون دیگه اسمش اختلاس و فساد نیست و البته به شما مربوط نیست. ولی اگه قول بدید جایی درج نکنید و بیخودی هم کشش ندید یواشکی توی گوش خودت میگم.
س – قول میدم حضرت آیت اله.
ج – آورین آورین.دزد اصلی همین آقای رفسنجانی بود که می گفت یک قطعه زمین از پدرش بهش به ارث رسیده و ایران افتاده توش. با اینحال نباید کشش داد.
س –خوب حالا بفرمائید که نفر اصلی اون برخی از مقامات که فرمودید سوء استفاده می کنن کیه؟
ج – خوب معلوم است آقاجان. آقا زاده های آقای رفسنجانی که با حمایت پدرشان هم رشوه گرفته و هم اختلاس کرده اند. الان هم گفتم یکیش را زندانی کنن تا دیگه توی کشور اختلاسی نباشه.
********
س – آقای احمدی نژاد ممکنه بگید که عامل اصلی این فساد و اختلاس کیه؟ بعضیا از اطرافیان شما اسم می برن.
ج – دکتر احمدی نژاد پسر جان.
س – ببخشید آقای دکتر احمدی نژاد ممکنه بفرمائید.......
ج – غلط می کنن اون بعضیا که از اطرافیان من اسم می برن. اطرافیان من همگی توسط خود عاقا و حضرات آیات عظام مثل مصباح و جنتی و مکارم و حتی برخی از مقدسین تایید شده هستند. کسانی که این حرفا رو می زنن از سوزششونه. صد دفه گفتم آب رو بریزید اونجا که می سوزه. بعضیا دستشون به گوشت نمی رسه میگن بو میده.
س – خوب بهرحال یک فسادی هست و این اختلاسها که دروغ نیست. میخواستم بگید به نظر شما عامل اصلی ش کیه؟
ج – خوب معلومه. همین لیبرالها و فتنه گرها. شما انگار سخنرانی های عاقا را گوش نمی کنید ها. ما که بعضیاشو افشا کردیم. من قول میدم اگه دوباره رئیس جمهور بشم بازم افشا کنم. با فیلم و سند. فکر می کنید چرا روحانی نه گذاشت و نه برداشت، رفت هرچی پول دستمون رسیده بود خرج خرید هواپیمای ایرباس کرد؟
س – خوب چرا؟ راستی چرا اینکار را کرد؟ یعنی مملکت مسئله مهم دیگری نداشت؟
ج – خوب همین دیگه. از برادرش بپرسید. اون فیلمِ برادر لاریجانی رو که درخواست رشوه از قاضی مرتضوی کرد رو که دیدید. فیلم برادر روحانی هم کلید خورده و به زودی در میاد. البته اون برادر لاریجانی راحت در رفت چون داداشش رئیس قضائیه بود. ولی نمیذاریم برادر روحانی راحت در بره.
س – خوب اینم برادر رئیس جمهوره.
ج – ریاست این به همین زودی تمام میشه و خودم دوباره میشم رئیس جمهور. اونوقت خواهید دید که من دیگه اون احمدی نژاد سابق نیستم.
*****
س – آقای روحانی به نظر شما مقصر اصلی این فساد وحشتناک و فراگیر و این اختلاسهای نجومی کیه؟
ج – از برادران قاچاقچی بپرسید که نصف بودجه کشور را هرساله بصورت قاچاق جنس وارد می کنند. معاون آقای احمدی نژاد چرا زندانه؟ صبر کنید نوبت خودشم میرسه.
س – حالا اگه اصرار کنم که جنابعالی اقلا اسم یکی از عوامل اصلی رو ببرید چی می فرمائید.
ج – اسمش رو که درست نیست بگم. عظمت نظام ما در عظمت رهبریه و ما نباید رهبری رو تضعیف کنیم.
******
س – سلام پدر جان. خسته نباشی. میشه خودت رو معرفی کنی
ج – سلامت باشی. من ملتم. ملت سالخورده ایران.
س – شما از این دزدیها و اختلاسهایی که توی ایران میشه خبر دارید؟
ج – واله از اون درشتهاش که توی دعواهای داخلی مقامات خبرش به بیرون درز می کنه بله. اونایی ش هم که رسمی و دولتی و قانونیه که دیگه همه خبر دارن.
س – منظورت از اونایی که دولتی و رسمی و قانونیه، صادرات و واردات قاچاق سپاه پاسدارانه؟
ج – نه پدرجان. اون که برخلاف قانون همین حکومته. منظورم اون مالیاتهای میلیاردیه که آستان قدس و بنیادها و شرکتهای زیر نظر "عاقا" و سپاه پاسداران و بقیه آیات عظام نمیدن.
س – خوب به نظر شما مسئول اصلی همه این دزدیها و اختلاسها کیه؟ در یک کلام دزد اصلی کیه؟
ج – چرا سوال انحرافی می کنی پدرجان؟ دزد اصلی کیه یعنی چی؟ توی این حکومت همه دزد اصلین. دزد اصلی حکومت جمهوری ولایت فقیه است با همه دار و دسته هاش پدرجان. بیخود دنبال کس خاصی نگرد. من که ملتم و عمری ازم گذشته، سالهاس که فهمیدم دزد اصلی کیه و یقه کی را باید گرفت و کشوندش به پائین. خودم ترتیبش رو خواهم داد. مطمئن باش.


نامه پریا کهندل به پدرش زندانی سیاسی صالح کهندل



برگرفته از همبستگی ملی ایران ،31مارس 2016:
لینک به منبع :
سلام بابای عزیزم...
برای تو نوشتن خیلی سخت است. چندین بار برایت نامه ام را نوشتم ولی دوباره عوضش میکردم...چون همه ی حرفهایم را نمیتونم در قالب یک نامه برایت بنویسم. ولی بعد از دیدن فیلم چهارشنبه سوری و عکس های عیدتان آنقدر غرق شور و افتخار شدم که کلمات و جملاتم بی اختیار بر روی کاغذ می نشست، بدعادتم کردی به هر هفته مخاطبم شدن و برایت نوشتن...هنوز هم هر چهارشنبه به دستم نگاه میکنم و یاد مهری می افتم که اجازه نامه ی من برای شنیدن صدای تو بود ....هنوز هم تمام خیالات و رویاهایم از همان راهروهای گوهردشت میگذرد....هنوز هم یاد برگه ی کوچکی می افتم که رویش نوشته بود صالح کهندل بند 4 سالن 12....همان برگه ای که میخواست هر ثانیه نبودنت را به رخم بکشد.... و چقدر دلم تنگ شده برای اون پیروزی های دونفره....وقتی که میخواستند ما را مغلوب کنند، ناراحت کنند، باز میخندیدیم که ثابت کنیم اگر قرار است کسی شکست بخورد آنها هستند نه ما .... من خندیدن را هم از تو یاد گرفتم....و اولین پیروزی را هم با تو تجربه کردم...و حتی اولین جنگ را با تو لمس کردم...وقتی برای شنیدن کلمه به کلمه ی حرفهایت باید از 7 خان میگذشتم و از 7 تیغ سانسور....

بابا خیلی دلم برای حرفای قشنگت تنگ شده ....هنوز هم صدایت درگوشم میپیچد وقتی که میگفتی تو در زندان حتی، آزادتر از من هستی....وقتی که به من میگفتی بخوان پریا....تمام نوشته هایت را بخوان. و چقدر دلم تنگ شده برای احساس های بعد از ملاقات... احساسی که فقط مخصوص من بود و تو ....و هیچ کس حتی اگر بخواهد نمیتواند آن را حس کند....بهترین احساس دنیا....و این دلیلی است که فقط تو واژه واژه ی این نامه را میتوانی معنا کنی و حس کنی چون من قطره قطره ...واژه به واژه و جنگ به جنگ با توعجین شدم.....
راستی دیدمت....پرشکوه بودید مثل همیشه...مراسم چهارشنبه سوری را پرشکوه تر از پارسال برگزار کردید و نوروز را خودتان نقاشی کردید... از قبل به تک تک تان افتخار میکردم و با دیدن این تصاویر بیشتر مفتخر شدم و سربلند...ثانیه به ثانیه ی آن صحنه ها برای من و دوستانم در اینجا انگیزه و غروری است بی نهایت ...
بابا....
ازتودل کندن خیلی سخت بود...صدایی از درونم هرثانیه فریاد میزد....که تو را نخواهم دید...اما امروز میفهمم من تو را هر ثانیه در اینجا در تک تک مجاهدین میبینم ...وقتی که میدیدم قرار است از تو کیلومترها دور باشم ولی ....به ثانیه ای با تویکی شوم...و نزدیک حتی نزدیک تر از پیش وقتی کابین ها و دیوارها و تلفن های زندان ها هم نمیتوانند ما را سانسور کنند و حایل ما شوند چرا که در آرمانی به هم گره میخوریم که فراتر از دار و شکنجه و زندان است....
بابا ....
به آن جلادانی که فکرمیکردند با شکنجه و اعدام و زندان میتوانند این عشق به آزادی را نابود کنند...همان هایی که میگفتند ماهی سیاه کوچولو افسانه است...ماهی ها که حرف نمیزنند.. به آنها بگو ماهی سیاه کوچولوی قصه های کودکی پریا آرمانی بود که امروز در هر گوشه خوفی برای آن جانیان میشود.....و مرگ آن دجالان را به انتظار نشسته...روزی که باید تاوان قطره قطره اشک نرگس ها و شقایق ها را پس دهند و همه خوب میدانیم که هیچ یک از این دردها و اشک های مادران و کودکان ایران زمین را نمیتوان سایید و با رنگ اصلاحی دگرگون شکل نشان داد چون درد همان درد است...اشک ها همان اشکهایند و به هرکه هنوز ایمان نیاورده بگو ثانیه ای از تونل های گوهردشت دیدن کند....ثانیه ای قهرمانان به زنجیر کشیده ی این سرزمین را ببیند که حتی ناخواسته مومن به این تغییر میشود...
بابای عزیزم.......به همه ی عمو ها بگو جنگم و راهم از ایستادگی شماست...به تک تک تان مغرورم حتی به یک ثانیه دیدنتان... من ایمان دارم که روزی تاریخ ایران سجده خواهد شد بر این همه مقاومت.
دوستت دارم  پریا .....این بار نزدیک تر از همیشه شانه به شانه ی شما برای تحقق آزادی.

سال نو بر تک تک تان مبارک.

بحران موشکی رژیم یا برجام وزهر خوران جدید ولایت فقیه




برگرفته از همبستگی ملی ایران ،31مارس 2016:
لینک به منبع :

موشک های ولی فقیه در دستور کار ملل متحد



درپی آزمایشات موشکی ولی فقیه زهر خورده، سرانجام جامعه جهانی در اقدامی مشترک خواهان پاسخگویی و ارسال پرونده رژیم آخوندی به شورای امنیت ملل متحد گردید.
دراین رابطه: «کشورهای آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان طی نامه یی به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد آزمایش‌های موشکی رژیم ایران را نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت و بی ثبات کننده و تحریک آمیز دانسته و خواستار تشکیل این شورا برای پاسخگویی به رژیم ایران شدند». (سایت همبستگی ملی 11 فروردین 1395)
همچنین دبیرکل ملل متحد نیز در سخنانی ضمن هشدار به دیکتاتوری خامنه ای گفت: «در پی این توافقنامه، ایران اینک موشک‌های بالستیک پرتاب کرده و واقعیت این است که این اقدام باعث هشدار و نگرانی شده است».
وی در ادامه امکان برقراری هرگونه تحریمی را منتفی ندانست و افزود: «اینکه چه نوع تحریمی، یا چه نوع اقداماتی باید صورت گیرد، به نظر اعضای شورای امنیت بستگی دارد».
به یقین این جملات آشکارترین پیام بسوی حاکمان در تهران می باشد که اکنون در پی قبول شکست اتمی و با بتن آرمه کردن قلب راکتور هسته ای اراک و جمع آوری بیش از 15 هزار سانتریفیوژ و به تبع آن تعطیلی غنی سازی بالای 3 و نیم درصد، بدنبال برقراری تعادل از دست رفته و نیز روحیه دادن به نیروهای بشدت ضربه خورده سپاه و اوباش بسیجی می باشند.
سخن از بحرانی است که نه تنها با موج مخالفت های داخلی و بین المللی، بلکه حتی فراتر از آن نیز به راس نظام آخوندی راه برده است. علائم و نشانه های شقه وشکاف در راس رهبری دیکتانوری ولی فقیه را خبرگزاری سپاه پاسداران (11 فروردین 1395) به نقل از «مقام معظم» اینگونه به تصویر کشیده است: «خامنه‌ای با انتقاد شدید از کسانی که روزگار و دنیای فردا را دنیای مذاکره می‌دانند و نه موشک، تصریح فرمودند اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسأله است اما اگر از روی آگاهی باشد، خیانت است».
این پاسخ و خائن خواندن فرد دوم رژیم، درپی توئیت رفسنجانی صورت گرفت که پیشتر برای حفظ تمامیت نظام خواهان «گفتمان» شده بود. وی در این رابطه نوشته بود: «دنیای فردا دنیای گفتمان ها است نه موشکها».
عربده کشی های خامنه ای علیه باند مقابل که صرفا مصرف داخلی دارد در حالی است که متولیان باند رفسنجانی – روحانی بکرات از ادامه این سیاست ضد ملی که هزینه های سنگینی را برگردن مردم میهنمان و اقشار ضربه پذیر گذاشته است، دفاع کرده اند. برای نمونه آخوند روحانی در تاریخ 10 دیماه گذشته بی محابا در دستورالعملی از جمله نوشته بود: «برنامه تولید انواع موشکهای مورد نیاز نیروهای مسلح با سرعت و جدیت بیشتری ادامه یابد».

در رابطه با بحران سازی های موشکی از سوی ولی فقیه طلسم شکسته، شورای ملی مقاومت در اطلاعیه ای (11 فروردین 1395) از جمله نوشت: «خامنه‌ای ولی‌فقیه رژیم آخوندی که به‌دنبال توافق اتمی و نمایش انتخابات ماه گذشته موقعیتش به‌شدت تضعیف شده مذبوحانه تلاش می‌کند با قدرت نمایی موشکی آب رفته را به جوی باز آرد».

نقش آخوند روحانی در ترور آمیا در آرژانتین




                   
      نیسمن  قاضی شهید آرژانتن معرفی عاملین انفجار امیا در آرژانتین 
تاریخ :31مارس 2016:

تروریسم بین المللی رژیم آخوندی : نقش آخوند روحانی در ترور آمیا در آرژانتین

آندرس اپن هایم مقاله نویسی که با دادستان نیسمن در ارتباط با ترور آمیا مکاتبه داشته است میگوید که به اعتقاد نیسمن آخوند روحانی یکی از افراد کمیته طراحی این حمله تروریستی بوده است.









او افزوده بود که یک مدرک کلیدی شهادت عضو سابق واواک بنام ابولقاسم مصباحی است مبنی بر اینکه روحانی در هنگام بمبگذاری یکی از اعضای کمیته ویژه بوده است. نیسمن بعد از آمدن روحانی بر سر قدرت گفته بود که وی نمیتواند یک فرد مدره باشد.

قیچی کردن شاخک ها وسرانگشتان حزب الشیطان در منطقه ، بعد ازبردن آن در لیست تروریستی ضربه به ماشین ترور رژیم آخوندی



برگرفته از افشای یاران شیطان ،31مارس 2016:
لینک به منبع :

  یک ضربه جدی به ماشین ترور وتروریزم رژیم ایران - فلج شدن بازوهای حزب‌الله پس از ۳۰ روز تحریم خلیجی
العربیه نت



از روز دوم مارس ۲۰۱۶ که قطعنامه شورای همکاری خلیج در شناسایی حزب‌الله لبنان به عنوان گروهی تروریستی صادر شد، این قطعنامه تمام رهبران و گروه‌های وابسته به حزب‌الله و شاخه‌های آن را در بر گرفت و همگی بخشی از گروه تروریستی شناخته شدند. پس از آن تصمیم‌های کشورهای شورای همکاری خلیج برای مقابله با حزب‌الله لبنان و دست‌درازی‌هایش در منطقه، یکی پس از دیگری اعلام شد. این تصمیم‌ها شامل هواداران، مویدان، و اسپانسرهای حزب‌الله شد که برخی از آن‌ها با باطل شدن اقامت‌هایشان، مجبور به ترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج شدند. از جمله تصمیماتی که اتخاذ شد، فشار بر وابستگان رسانه‌ای و اقتصادی حزب‌الله با تحریم شماری از شرکت‌های تجاری بود از جمله برخی از شرکت‌هایی که از فرصت‌های سرمایه‌گذاری و تجاری در بازارهای خلیجی استفاده می‌کردند و در آن‌ها حدود ۳۶۰ هزار لبنانی مشغول به کار بودند که سالانه حدود ۴ میلیون دلار به لبنان حواله می‌کردند.
اقدام‌های خلیجی در حقیقت اجرای نخستین قطعنامه صادره در اجلاس وزرای کشور خلیجی در منامه در نوامبر سال ۲۰۱۳ بود. در این قطعنامه‌، کشورهای شورای همکاری خلیج بر سر اقدام‌های امنیتی مشترک علیه منافع حزب‌الله لبنان و وابستگان به آن به توافق رسیدند. این قطعنامه پس از بررسی یک گزارش کارشناسی مفصلی گرفته شد که حاصل جلسات پیشین مسئولان دستگاه‌های امنیتی و اقتصادی خلیجی بود.
در بیانیه دبیرکلی شورای همکاری خلیج آمده است: «این قطعنامه در پی ادامه اقدام‌های ستیزه جویانه اعضای این گروه شبه‌نظامی در جذب جوانان شورای همکاری به منظور اقدام‌ای تروریستی، قاچاق اسلحه و مواد منفجره، فتنه انگیزی و تشویق به آشوب و خشونت گرفته شده و نقض صریح حاکمیت، امنیت و ثبات کشورهای خلیجی است».
بنا بر این بیانیه، این قطعنامه بر پایه قوانین ویژه مبارزه با تروریسم که در کشورهای شورای همکاری و قوانین بین‌المللی مشابه، صادر شده است.
پس از نشست ۹ مارس ۲۰۱۶ وزرای امور خارجه شورای همکاری خلیج، به دبیرکلی مسئولیت وضع راهکارهای لازم برای اقدام‌های دستجمعی در مسیر اجرای قطعنامه داده شد تا همه کشورهای خلیجی در این زمینه اقدام‌های هماهنگی داشته باشند.
۱۶مارس ۲۰۱۶، وزارت کشور سعودی اعلام کرد که قصد دارد هر هوادار، همکار یا یاری رسان به حزب‌الله از شهروندان سعودی یا مقیمان در این کشور را، تحت پی‌گرد قرار دهد. این وزارتخانه از زبان یک منبع مسئول افزود که هر شهروند یا مقیمی که حزب‌الله را تایید کرده یا وابستگی به آن را نشان دهد، از این حزب هواداری کرده، برای آن تبلیغ کند، مبلغی برای پرداخت کند، با حزب الله تماس بگیرد یا به هر وابسته‌ای به حزب‌الله پناه دهد «بر پایه قانون در معرض اشد مجازات قرار خواهد گرفت و مشمول نظام قانونی مقابله با جرایم تروریسمی قرار خواهد گرفت. همچنین هر مقیمی که محکومیتش در این زمینه ثابت شود، از کشور اخراج خواهد شد».
این وزارتخانه خاطرنشان کرده است که تصمیم‌اش مستند به قطعنامه شورای همکاری خلیج و بیانیه اخیر نشست وزرای کشور این شورا است.

این تصمیم همچنین بر بیانیه پیشین وزارتخانه در خصوص گروه‌ها، سازمان‌ها، جریان‌ها و احزاب ترریستی و مجازات مورد نظر قرار گرفته بر اعضا و هواداران این گروه‌ها، بنا شده است.
آغاز محاصره حزب‌الله از سوی سعودی، ۲۷ نوامبر ۲۰۱۵ بود بود. در این تاریخ سعودی فهرستی از رهبران و مسئولان حزب‌الله را به خاطر فعالیت‌هایشان به سود حزب در سرتاسر خاورمیانه، هدف تحریم قرار داد. همچنین شرکت‌هایی که با عنوان بازوهای سرمایه‌گذاری فعالیت‌‌های حزب به شمار می‌آمدند، تحریم شدند.
وزارت کشور سعودی، فهرستی از ۱۴ شخصیت را در حساب کاربری خود منتشر کرد و نوشت: «تحریم مسئولان برجسته حزب‌الله شامل علی موسی دقدوق الموس، محمد یوسف احمد منصور، محم کوثرانی، ادهم طباجه و شرکتش، مجموعه گردشگی انمال و شاخه‌هایش، قاسم حجیج، حسین علی فاعور، مرکز رسیدگی به خودروها، مصطفی بدرالدین، ابراهیم عقیل، فواد شکر، عبدالنور شعلان، محمد نجیب کریم و محمود سلمان فواز، می‌شود».
وزارت کشور سعودی در بیانیه‌ای تاکید کرد که این اقدام برای هدف قرار دادن فعالیت‌های «خبیث» حزب‌الله گرفته شده که از مرزهای لبنان فراتر رفته است. این بیانیه تاکید کرده است که پادشاهی سعودی، به مبارزه با تمام فعالیت‌های تروریستی حزب‌‌الله با تمام ابرازهای موجود ادامه خواهد داد. همچنین به همکاری با شرکا در سرتاسر جهان ادامه می‌دهد، نباید هیچ کشوری در برابر فعالیت‌های شبه‌نظامی حزب‌الله و اقدام‌های تندروانه‌اش سکوت کند.
۲۶مارس ۲۰۱۶، سعودی اعلام کرد که ۴ شرکت و ۳ شخص را به دلیل ارتباط با حزب‌الله، تروریست می‌داند. وزارت کشور سعودی در بیانیه خود افزود که حزب‌الله همواره به انتشار تروریسم در جهان ادامه می‌دهد و پادشاهی به قرار دادن فعالا، رهبران و گروه‌های وابسته به حزب‌الله در فهرست گروه‌های تروریستی، ادامه خواهد داد.
۲ مارس ۲۰۱۶، مقام‌های کویتی اعلام کردند که آماده اجرای هر قطعنامه شواای همکاری برای تحریم مالی حزب‌الله، سرانش و افراد و گروه‌های وابسته به آن را از راه سازمان‌های مبارزه با ترویسم پولشویی را دارد که شامل بلوکه کردن حساب‌های بانکی شخصی و حساب‌های شرکت‌ها می‌شود.

۱۸ مارس ۲۰۱۶، اداره کل امنیت کشور کویت، فهرست‌هایی از نام افرادی تهیه کرد که به دلیل ارتباطشان با حزب‌الله، ورودشان به کشور ممنوه است. همچنین فهرستی عربی شامل شهروندانی از تابعیت‌های لبنانی، سوری و خلیجی تهیه شد که وابستگی‌شان به حزب‌الله یا حمایت مالی، رسانه‌ای و سیاسی‌شان از این حزب اثبات شده است. به طور رسمی این افراد «غیر مطلوب» در کویت شناخته شده‌اند و بیرون راندنشان از کشور به گونه‌ای که ضامن منافع و امنیت کویت و مردم باشد، آغاز شد. منابع می‌گویند که فهرست‌ها شامل فعالان رسانه‌ای و بازرگانی است که با دلیل قاطع، ارتباط مالی، رسانه‌ای یا سیاسی آن‌ها به حزب‌الله و وابستگانش ثابت شد. تا کنون جلوی ورود ۶ تن از فرودگاه به کویت گرفته شده است و با تمدید اقامت ۵ تن دیگر که همگی از فعالان رسانه‌ای هستند، مخالفت شد. به دو تن هم ابلاغ شد که باید ظرف مدت یک ماه خاک کویت را ترک کنند.
۲۱ مارس ۲۰۱۶، کویت ۱۴ تن از جمله ۱۱ لبنانی و ۴ عراقی را پس از اثبات وابستگی‌شان به حزب‌الله، از کشور اخراج کرد. کویت یک تیم ویژه وابسته به وزارت امور تابعیت و گذرنامه تشکیل داده که مسئول پی‌گیری بخشنامه‌های اداره امنیت کشور و هماهنگی با آن برای بیرون راندن افراد نا مطلوب از کشور است.
28 مارس ۲۰۱۶، کویت اقامت ۶۰ لبنانی مرتبط با حزب‌الله را باطل کرد. مارس ۲۰۱۵، امارات عربی متحده، ۷۰ لبنانی را بدون ذکر دلایل، از خاک خود اخراج کرد. به این افراد ۴۸ ساعت برای ترک امارات مهلت داده شد. در سال ۲۰۰۹ هم حدود ۲۵ لبنانی را اخراج کرده بود.
۱۷ مارس ۲۰۱۶، دادگاه امنیت کشور امارات متحده عربی، محاکمه هفت شخص از جمله دو ماراتی را به اتهام تشکیل هسته‌ای مرتبط با حزب‌الله لبنان آغاز کرد.
۱۴ مارس ۲۰۱۶، وزارت کشور بحرین، تصمیم خود را برای اخراج شماری از لبنانی‌های مقیم را پس از اثبات ارتباطشان با حزب‌الله و پشتیبانی از این حزب اعلام کرد.
در زمینه محاصره رسانه‌ای حزب‌الله، وزرای امور رسانه‌ای کشورهای خلیج، متعهد به مقابله با منظومه «حزب‌الله» از راه اقدام‌های قانونی و رسانه‌ای قاطع شدند تا حزب‌الله را محاصره کنند. از این رو تعامل با هر شبکه مرتبط با حزب‌الله لبنان، رهبران و گروه‌‌های مرتبط با آن ممنوع شد. وزرا در پایان نشستشان در ریاض اعلام کردند که «شرکت‌های تهیه محصولات رسانه‌‌ای، مشمول قوانین جدید خواهند بود».
عادل الطریفی وزیر فرهنگ و اطلاع رسانی سعودی ۹ مارس ۲۰۱۶ در حاشیه نشست وزرای رسانه‌ای کشورای شورای همکاری در ریاض، از جزئیات راهکارهای همکاری کشورهای شورای همکاری برای مقابله با «حزب‌الله» و دیگر گروه‌های تروریستی، پرده براشت. او گفت که این راهکارها، در پی مقابله با ریشه‌هی ترویسم هستند و نه تنها حزب‌الله، بلکه همه گروه‌های تروریستی، چه داعش باشند، چه القاعده و چه گروه‌های تروریستی دیگر. او افزود که این تصمیم‌ها با هدف از میان بردن هر محتوای رسانه‌ای این سازمان‌ها، برنامه‌ها و سایت‌های آن‌ها اتخاذ شده «به گونه‌ای که هرگونه نمایندگی رسانه‌ای آن‌ها در میان ما از میان برود».

شایان ذکر است که پیش از این در دسامبر گذشته، پخش شبکه‌ای «المنار» و «المیادین» از ماهواره «عرب ست» منع شد. موسسه «عرب ست» دلیل این اقدام را «نقض شرط‌های قرار داده و بندهای قانونی آن»‌ از سوی دو موسسه رسانه‌ای عنوان کرد که «به صراحت بر عدم نشر آن‌چه که باعث ایجاد اختلاف‌های دینی و فرقه‌ای می‌شود یا به نمادهای سیاسی و دینی دیگران اهانت می‌کند» تاکید دارد.

۱۳۹۵ فروردین ۱۱, چهارشنبه

قدرت‌نمایی موشکی خامنه‌ای برای فرار از بحران ، قبول تب در برابر مرگ ، خودکشی برای گریز از مرگ محتوم





برگرفته از ایران اسرار ،31مارس 2016:
لینک به منبع :

صنعت نوری و موحد از مراکز اصلی ساختن موشک با توان حمل کلاهک اتمی است
خامنه‌ای ولی‌فقیه رژیم آخوندی که به‌دنبال توافق اتمی و نمایش انتخابات ماه گذشته موقعیتش به‌شدت تضعیف شده مذبوحانه تلاش می‌کند با قدرت نمایی موشکی آب رفته را به جوی باز آرد. او امروز در همین رابطه گفت: ”امروز هم روزگار موشک است و هم دیپلماسی“. موشکهای مورد نظر خامنه‌ای موشکهای با قدرت حمل کلاهک اتمی است که در اسفند ماه گذشته به‌طور آزمایشی شلیک شد.
خامنه‌ای با استفاده از این قدرتنمایی به نحو بی‌سابقه‌یی رقبای خود را مورد حمله قرار داد و گفت: ”اینکه بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است یا از روی ناآگاهی است یا خیانت“.
این اظهارات نشان می‌دهد خامنه‌ای با تمام قوا و با نقض قطعنامه‌های  شورای امنیت ملل‌متحد  درصدد ادامه پروژه‌های اتمی و موشکی است و دیپلوماسی و مذاکره صرفاً سرپوشی برای پیشبردن این پروژه‌هاست و در عین حال درصدد سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی و دست بالا پیدا کردن در مخاصمات درونی است.
این در حالیست که روحانی بیشترین همراهی را با خامنه‌ای در این پروژه‌های ضدایرانی دارد. روز 10دی گذشته 70روز قبل از آزمایش موشکی اخیر روحانی در یک دستورالعمل به وزیر دفاع رژیم نوشت: باید ”برنامه تولید انواع موشکهای مورد نیاز نیروهای مسلح با سرعت و جدیت بیشتری ادامه یابد “و افزود: رژیم هیچ‌گاه درباره ”برنامه موشکی خود با کسی مذاکره ننموده، و هیچ محدودیتی را در این حوزه نخواهد پذیرفت“. او قبلاً نیز گفته بود در دو سال ریاست جمهوریش 80درصد 10سال قبل از آن به تسلیحات رژیم افزوده شده است. یعنی به‌طور متوسط و بدون احتساب تورم، هزینه‌های تسلیحاتی 5برابر افزایش یافته است.
روز 15دی 1394 علی لاریجانی رئیس مجلس آخوندی در بازدید از مراکز پایگاههای موشکی پاسداران ”بر حمایت بیش از پیش مجلس از اعتبارات موشکی در 5ساله ششم“ تأکید کرد.
بر اساس اطلاعات مقاومت از درون رژیم بخش عمده پولهای مردم ایران که در دو سال و نیم گذشته و از شروع مذاکرات اتمی و بعد از توافق در اختیار فاشیسم دینی حاکم قرار گرفته صرف پروژه‌های تسلیحاتی یا جنگ‌افروزی در منطقه و خرید سلاح برای ارتش بشار اسد شده است.

دو شرکت صنعت نوری و صنعت موحد که روز 5فروردین 1395 از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا مورد تحریم قرار گرفته وابسته به صنایع موشکی همت و دست‌اندرکار تولید موشکهای بالستیک قادر به حمل کلاهک هسته یی می‌باشند.
صنعت نوری، محل ساخت کلاهک اتمی است که با کد 8500 شناسایی می‌شود. رئیس آن مهندس نعیمی است که در ارتباط با دکتر مهدی نقیان فشارکی طرح ساخت کلاهک را به پیش می‌برد. مسئول تحقیقات آن، فردی به‌نام مهندس آرام می‌باشد. در این پروژه کارشناسان کره شمالی حضور دارند و کمکهای جدی به پیشرفت این پروژه کرده‌اند. مقاومت ایران صنعت نوری را در 20فوریه 2008 در یک کنفرانس مطبوعاتی در بروکسل افشاء کرد.
صنعت موحد با کد 7500 محل ساخت بدنه و مونتاژ نهایی موشکهای شهاب3 و قدر می‌باشد. این صنایع در بزرگترین تونل مجموعه خجیر، در منطقه مرکزی مجموعه خجیر و کوه بارجمالی قرار دارد. این تونل بیش از هزار متر طول و 12متر قطر دارد. این تونل به شش شاخه پانصد متری منشعب شده و در داخل آن کارگاهها و تاسیسات مختلفی جهت مونتاژ موشک ایجاد شده و بخشهایی هم به انبار کردن موشکها اختصاص دارد. مقاومت ایران صنعت موحد را در 21نوامبر 2005 افشاء کرد.

روز گذشته کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان طی نامه یی به دبیرکل ملل‌متحد آزمایش‌های موشکی رژیم را نقض قطعنامه‌های شورای امنیت دانسته و خواستار تشکیل جلسه شورا در این رابطه شدند.



دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران


11فروردین 1395 (30مارس 2016


نه پولی، نه گشایشی و نه حتی نقش ژاندارمی منطقه؟ و حالا تازه جریمه و بازگشایی پرونده تروریستی!




برگرفته از ایران اسرار ،31مارس 2016:
لینک به منبع :

نه پولی، نه گشایشی و نه حتی نقش ژاندارمی منطقه؟ و حالا تازه جریمه و بازگشایی پرونده تروریستی!
داستان چیست؟
حوالی 23اسفند94 مطلبی آمد با این عنوان: جریمه ده و نیم میلیارد دلاری و عقبة ”کم پیدا “ ی آن“. در آن مطلب، از جمله نوشته شده بود:
”چون رژیم نتوانسته بیگناهی خود در واقعه 11سپتامبر را... ثابت کند، لذا توسط فلان دادگاه آمریکایی... ده و نیم میلیارد دلار جریمه شده! (اما) جریمه ده و نیم میلیارد دلاری به جهنم! با این پرونده که: توی داستان 11سپتامبر هم نقش داشته و اتهامش با ظرافت تمام! در ”جوف “ جریمه کذایی ”جاسازی“ شده، چه کار کند؟ ”اتهامی“ که با بریدن جریمه نقدی، حالا به‌طور اتوماتیک به منزلت یک ”جرم “ نان و آبدار! هم ارتقا‌ء درجه پیدا کرده “ !
حالا گویا آن ”عقبة کم پیدا“، کم‌کم دارد ”هویدا “ می‌شود. از آن ‌روز تا کنون، رازهای خونین 11سپتامبر و عملیات ”خبر“ و شب نشینی آخوندها با بن‌لادن در سودان و... آن‌چنان از در و پنجره دادگاههای آمریکا فوران می‌کند که رسانه‌ها فرصت نمی‌کنند آنها را جمع کنند.
بدتر آن‌که: در همین فاصله 15 – 16روزه، نه تنها جریمه ده و نیم میلیارد دلاری، به 21میلیارد دلار افزایش پیدا کرده بلکه، خود حضرت آقا! را هم راست‌راست بردند روی نیمکت، کنار دست دیگر متهمان نشاندند.
در این دو هفته، به جز چند مورد انعکاس رسانه‌یی ”واقعه“ و یکی دو موضعگیری عناصر دون‌پایه نظام، که از ”موضع پایین“، اظهار تعجب، گله و شکایت از بد عهدی آمریکا می‌کردند، صدایی از سران نظام در این‌باره در نیامد. به‌ویژه وقتی که به یاد آوریم همین خامنه‌ای با کوچک‌ترین خبری، عمد داشت حتی با پروستات عمل‌کرده، برود جلوی دوربین تلویزیون تا با برافروختگی و با همان فرهنگ نازلش، جواب ”اون دختره! “ یعنی سخنگوی وزارت‌ خارجه آمریکا را بدهد! اما حالا؟ صدا از دیوار در می‌آید از آقا! نه.
در حالیکه الان:
هم بحث ”ارزشها؟! “ی نظام است
هم بحث ”پولهای بیت‌المال! “
هم بحث چه بسا ”گزینه‌هایی“ که با واگذاری پروژه اتمی قرار بود، کنار گذاشته شوند. ضمن این‌که الآن دیگر بحث فقط بحث یک ”خبر “ یا ”شایعه “ و مانند آنها نیست بلکه بحث، بحث یک ”واقعه“ است،
”عمل“ی که انجام شده، حکمی که جاری شده
و جریمه‌ای که ”بریده“ شده و قبضش هم صادر شده!
در همین چند روزه، بسیاری رسانه‌ها در این مورد، خبر منتشر کرده‌اند،
دو دادگاه آمریکایی ”حکم“ صادر کرده‌اند،
چند مقام اطلاعاتی آمریکا ناگزیر از باز کردن سر ”اسراری“ شده‌اند که سالها در پستوی مماشات، پنهان نگه‌داشته می‌شد و...
آنان‌که خبرها را دنبال می‌کنند به‌خوبی می‌دانند:
هیچ‌کدام این خبرها، تازه نیستند،
هیچ کشف جرم جدیدی صورت نگرفته،
هیچ تغییری هم در دستگاه سیاسی یا قضایی آمریکایی‌ها اتفاق نیفتاده،
همه چیز همان‌گونه است که سه چهار هفته پیش بود،
قاضی لوییس فری، مدیر اسبق پلیس فدرال آمریکا، از حداقل 10-12سال پیش در هر مجمعی، داستان پرونده ”خبر“ عربستان و نقش رژیم در آن ماجرای تروریستی را بازگو می‌کند،
یک همکار دیگرش، داستان انفجارهای تروریستی بیروت در همان سالها و نقش رژیم را تکرار می‌کند،
بالاتر از همه اینها، اعتراف روشن رفیقدوست است که بارها جلوی دوربین خبرنگارها با افتخار از نقش مالی، لجستیکی، عملیاتی و ایدئولوژیکی خودشان در انفجارهای مشابه در لبنان داستان‌سرایی‌ها کرده و...
و حالا ظاهراً یک‌شبه همه چیز تغییر کرده،
از آنهایی که تا دیروز، تلاش می‌کردند، جلوی دهان این رئیس پلیس و آن قاضی تحقیق خودشان را بگیرند، انگار هیچ خبری نیست!
و آنهایی که تا دیروز هر عملیات تروریستی را در گوشه و کنار جهان، چشم بسته و به‌قول معروف ”ندید“ به عهده می‌گرفتند، سکوت کرده‌اند!
و این‌طور که به نظر می‌رسد گویا ”کار“ پرونده را آمریکایی‌ها به قوه قضاییه سپرده‌اند!
تحولی که می‌تواند پیامد‌های بسیار ناگواری داشته باشد. بسیار ناگوارتر از نقره‌داغ 21میلیارد دلاری!
راستی داستان چیست؟
خبری شده؟
چیزی گفته‌اند؟

تغییر سیاستی در کاره؟.