لینک به منبع
تاریخ :26ژوئیه 2016
در حاشیه اجلاس سران اتحادیه عرب در پایتخت موریتانی، شاهد بیانیه 4جانبه کشورهای عربی بودیم که در آن نسبت به دخالتهای رژیم آخوندی در منطقه، موضعگیری شده بود.
ممکن است تصور شود که این بیانیه در حد توصیههای معمول بود در حالیکه واقعیت این است که مطلقاً اینطور نبود، بلکه دقیقاً یک هشدار بود. اتفاقاً شخص دبیرکل اتحادیه عرب، احمد ابوالغیظ با هشدار به رژیم گفت: «لحن این مصوبات از تعبیر 'امید است' عبور کرده و به 'این اقدام و آن اقدام را محکوم میکنیم' رسیده است» . از طرفی، خود بیانیه هم بهروشنی نشان میدهد که یک هشدار جدی به رژیم است. برای نمونه ابتدا تأکید میکند که شاهد مداخلهجوییهایی ایران و سخنان خصمانه و تحریکآمیز سران رژیم در رابطه با کشورهای عربی بودهایم. بعد هم مداخلهجوییهای رژیم در امور داخلی کشورهای همسایه را محکوم میکند و از رژیم میخواهد دست از حمایت گروهکهای تروریستی بردارد. روشن است که منظور حزبالشیطان و شبهنظامیان و هستههای تروریستی دستساز یا تحت حمایت رژیم و کمکهای مادی و معنوی رژیم به آنهاست.
حالا باید دید که این هشدار چه پیامدهای مشخص سیاسی و عملی دارد؟
ابتدا باید این را تأکید کرد که نباید این هشدار را یک تکنمود دید. بلکه باید آن را در بستر مجموعهیی از هشدارها و موضعگیریهای اخیر نگاه کنیم. بهویژه پس از هشدار جدی هفته گذشته وزیر خارجه عربستان در بروکسل، که بهروشنی گفت صبر و تحمل ما در برابر رژیم ایران بهسر رسیده است. بعد هم دست روی اقدام عملی بر ضد رژیم گذاشت و گفت که ما به اپوزیسیون مسلح سوریه سلاحهای پیشرفته خواهیم داد، طوری که بتوانند با بشار اسد مقابله کنند. حالا با صدور این بیانیه 4جانبه، هشدار یک وزیر خارجه، تبدیل میشود به یک موضعگیری جبههای، که روشن است تاثیرات سیاسی خیلی بیشتری دارد؛ بهویژه در شرایطی که خیلی از این کشورها با رژیم قطع رابطه هستند. پس شدت انزوای منطقهیی علیه رژیم با شتاب بیشتری افزوده میشود.
واقعیت این است در دنیای سیاست، هر موضعگیری جبههای، آن هم با این شدت، موضوع تضاد را، که در اینجا دخالتهای رژیم در منطقه هست، یک گام کیفی به نقطه تعیینتکلیف و اقدام عملی جدی نزدیکتر میکند. برای همین دبیرکل اتحادیه عرب دیروز به رژیم گفت: «شما در حال سوق دادن کشورهای عربی به سمتی هستید که آنها خشمشان برانگیخته میشود و با اقداماتتان به مقابله بر میخیزند» . بعد هم به ادامهدار بودن این هشدارها و گامهای بعدی اشاره کرد و گفت: «مصوبات نشست اتحادیه عرب در این خصوص (یعنی اقدام بر ضد رژیم) صادر خواهد شد» .
در برابر این هشدارها تا این لحظه، واکنش رژیم بسیار از موضع پایین و تقریباً میشود گفت نوعی سکوت بوده. رسانههای رژیم تنها به بازتاب بیانیه و کنفرانس مطبوعاتی 4کشور و پیشنویس بیانیه سران اتحادیه عرب و هشدار آن نسبت به رژیم اکتفا کردند و با نگرانی گفتند که کشورهای عربی موجی از اتهامزنی را بر ضد ما به راه انداختند . همین وضعیت نشان میدهد که رژیم در تعادلقوا چقدر پایین است. در عالم جنگ دیپلوماتیک رسم بر این است که وقتی طرفی دست به اقدامی میزند اگر طرف مقابل در تعادلقوا توانش را داشته باشه باید اقدامی متقابل ر ا تدارک ببیند، حالا این هم که یک موضعگیری و تهاجم جبههیی صورت گرفته، رژیم باید متقابلاً یک تهاجم جبههیی صورت بدهد، اما در این انزوای فزاینده با کدام جبهه. مثلاً اگر مثلاً سالهای گذشته هژمونی کنفرانس کشورهای اسلامی را در اختیار داشت، باید این کنفرانس را علیه اتحادیه عرب بر میانگیخت. اما آیا میتواند؟ نه تنها نمیتواند بلکه ما شاهد موضعگیری کنفرانس اسلامی علیه دخالتهای رژیم در ماههای اخیر بودیم. وقتی این وضعیت را در بستر ضعف و بحرانی درونی رژیم و باتلاق برجام نگاه کنیم، وضعیت فوقالعاده و تشدید شونده رژیم را بهتر متوجه میشویم.