لینک به منبع :
رئیس مرکز پژوهشهای ایرانی عربی: باید با توسعه طلبی رژیم ایران مقابله کرد
دکتر محمد السلمی رئیس مرکزپژوهشهای ایرانی ـ عربی میگوید باید با توسعه طلبی رژیم ولایتفقیه مقابله کرد. توسعه طلبی این رژیم نه نشانه قدرت بلکه ناشی از ضعف آن است:
دکتر محمد السلمی در مقالهیی در روزنامه الوطن عربستان مینویسد:
زمانی که انقلاب سال ۵۷ ایران توسط آخوندها ربوده شد و خمینی توانست نظام سیاسی ولایت فقیه را به وجود آورد، ”صدور انقلاب“ در محور استراتژی رژیم قرار گرفت.
این طرح البته بیشتر به یک رویا شباهت داشت تا واقعیت. رژیم ایران با توجه به ناتوانی خود در تحمل تبعات خطرناک و هزینههای درگیری مستقیم با کشورها، به بازوهای هوادار خود در منطقه روی آورد. طرح رژیم ایران در درجه نخست بر افراد غیرایرانی تکیه دارد، بهطوری که این افراد در ملأعام ظاهر شده و رژیم ایران در پشت پرده این جریان قرار میگیرد.
به گفته رئیس مرکز پژوهشهای ایرانی ـ عربی دو رویداد عمده منجر به سرعت بخشیدن به تحرکات رژیم ایران در منطقه شد. اتفاق نخست، سقوط بغداد بهدنبال حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی بود. تهران از واقعیت جدید در عراق در سایه ساخت و پاخت و تحلیل غلط آمریکا از تهدید رژیم ایران برای منطقه بهره گرفت. کنار کشیدن کشورهای خلیج فارس از عراق هم در این امر سهیم بود و بدین ترتیب، این دروازه شرقی به فضای گستردهیی برای فعالیتهای توسعهطلبانه رژیم ایران تبدیل شد. اتفاق دیگر همان بحران سوریه است. رژیم ایران از این بحران بهعنوان فرصتی برای دستیابی به دو هدف اصلی بهره گرفت، هدف اول، جلوگیری از سقوط رژیم سوریه، و هدف دوم، گسترش دامنه حضور خود در منطقه عربی در سایه آشوب و نابسامانی موجود در کشورهای مختلف.
دکتر محمد السلمی میافزاید: رژیم ایران در راستای تحریک اقلیتهای شیعه در منطقه به مخالفت با رژیمهای سیاسی حاکم در کشورهایشان میپردازد. این رژیم برای موفقیت طرح توسعهطلبانه و فرقهیی خود در منطقه از استراتژیهای متفاوت و نقشههای گوناگون بهره میگیرد. کشورهای عربی همچنان منفعل هستند و تنها برای مهار و خاموش کردن آتش هایی که تهران بهپا میکند وارد عمل میشوند. آیا چنین راهکاری برای مقابله با نقشههای مخرب رژیم آخوندی مثمرثمر است؟ آیا کشورهای منطقه درصدد ایجاد جایگزین هایی برای این راهکار هستند؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که درباره حصر تهران صحبت کنیم. مسأله اساسی توانمندی رژیم ایران نیست، بلکه نکته اصلی، عدم وحدت کلمه و عدم همدلی است. پس این تفرقه و پراکندگی تا کی ادامه مییابد؟.