۱۳۹۵ مهر ۱۷, شنبه

دل نوشته سعید شیرزاد برای کودکان کار













 تاریخ :8 اکتبر 2016
دل نوشته سعید شیرزاد برای کودکان کار

فعالان در تبعید: متن زیر دل نوشته سعید شیرزاد زندانی سیاسی است که برای کودکان کار در زندان نوشته است.

سعید شیرزاد از فعالان حقوق کودکان است که در زمینه آموزش کودکان کار و خیابان فعالیت می کند. بخشی از اتهامات سعید شیرزاد کمک به مشکلات آموزشی کودکان زندانیان سیاسی است که بابت آن، نخستین بار در ٣١ مرداد ماه سال ٩١، زمانى که براى امداد و کمک رسانى به مردم زلزله زدگان آذربایجان شرقى به اهر رفته بود، بازداشت و پس از گذراندن ١٩ روز با قید کفالت از
زندان آزاد شده بود.

گناه بچه ها چیه

ای کودک بی سرزمین شب می شکنه طاقت بیار

شاخه گلی تو لوله داغ مسلسل بزار

باز هم بوی غریبانه ماه مهر آمد و دستان کوچکی که هر چیزی بدست دادند، بجز مدادهای رنگی و دفترهای نقاشی، و ماه مهر در غیاب معلمانش از راه رسید، ماهی که کودکانش در خیابان سر چهاراه ها و بازار کار، کودکی گمشده خود را سر می کنند و معلمان شان پشت میله های زندان……

آهای بچه ها






باید بار دیگر با رویاهایمان پرواز کنیم و سرود بخوانیم، سرودی برای جهان شایسته کودکان و با هم در در کوه و بیابان، در شهر و خیابان، در خانه و مدرسه و در هرکجایی که می خواهیم بدون هیچ سیم خارداری نه بر دیوار و نه بر دهان با زبان کودکانه نغمه سر دهیم:

هوا دلپذیر شد گل از خاک بر دمید

پرستو به بازگشت نغمه امید

به جوش آمده استخون درون رگ گیاه

بهاران خجسته باد خرامان رسد زه خاک

بیائید در رویاهایمان در جهانی بدور از خشم و نفرت، جهان بدون نیمکت های خالی و جهانی خسته از کار کودکان و جهانی از پرکشیدن جغد شوم فقر پرواز کنیم.

بیایید با هم در رویاهایمان به جنگ با میدان های مین برویم و اسلحه هایمان، نه اسباب بازیهای کودکانه که واقعی ترین و سهمگین ترین صلاح را بر دوش بکشیم ، سلاحی از شاخه های گل که با اون دیگه هیچ بچه ای پاشو روی مین جا نمیذاره….

بیائید با همان شاخه های گل به دیدار تمام مردم دنیا برویم و از آنها گله کنیم، از تمام مردم دنیا گله کنیم که:

گناه بچه ها چیه میون این قرن مون

که بی صدا پرپر میشن تو شعله های جنگ و خون

گناه بچه ها چیه که سر پناهی ندارن

که شبها با حسرت و بغض سر روی بالش میذارن

و باهم فریاد بزنیم:

کودکیمان را به ما بازگردانید، فریاد بزنیم معلمانمان را آزاد کنید، فریادی بدور از هرگونه مواضع سیاسی و به دور از جنسیت، ملیت، قومیت، مذهب و نژاد

بیایید بالاتر از هر فریادی، فریاد بکشیم: کودکان مقدم اند بر هر مصلحت سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی

بیائید با دغدغه های خانعلی ، صمد ، فرزاد و کرامت نوای انسانیت و جهان بی طبقه را زمزمه کنیم.

بیایید برای معلمان در بند مان به جای سیاه پوشیدن با شاخه های زیتون ماه مهرمان را گرچه به اجبار بدون رسول بداغی و علی اکبر بهنمانی و عبدالرضا قنبری و… جشن بگیریم.

بیایید در این جهان پر از تبعیض و تزویر، حتی تبعیض پررنگ تر از وجدانهای بیدار، جای معلمانی را که این روزها به جای نشستن در کلاس درس و به نام انسانیت به زندان نشسته اند، با نفسهای مان در بادکنک پرکنیم و با شاخه های زیتون در کنار کودکان شین آباد و کامیاران و سرباز، با هدایایی از جنس انسانی ترین انسانیت ها، با همان زبان کودکانه و به همراه غزه، کوبانی، دارفور ، حلب، صعنا ، قندهار و ظوجه به جهان به دور از جنگ و خشونت و تبعیض به پرواز درآوریم و جهان شایسته ی کودکان را با هم آرزو کنیم.
Show less  ·  Translate