۱۳۹۵ دی ۱۱, شنبه

از نظر خمینی، مفهوم «منافقین» ربطی به‌سابقه تاریخی آن در صدر اسلام ندارد منتخبی از مقاله مفهوم منافقین - احسان امین الرعایا




منافقین
برای شناخت ولایت فقیه‌ باید در مفهوم همین کلمه رسوخ کرد. با این روش از کوشش‌های تاکنونی برای به‌دست دادن تعریفی از این اصطلاح نظیر تبارشناسی آن، بررسی ریشه‌های عقاید شیعه درباره امامت و پیشینه عقاید فلسفی و نظرگاههای فقهی خمینی فاصله می‌گیریم و برای فهم ولایت فقیه به‌عناصر واقعی نهفته در آن روی می‌کنیم که خود را در عمل سیاسی‌اش ظاهر کرده است.

از نظر خمینی، مفهوم «منافقین» ربطی به‌سابقه تاریخی آن در صدر اسلام، معنای مشخص این کلمه در قرآن و تعریف واژه‌شناسانه آن ندارد. بلکه خود او در خلال سخنرانی‌ها و عمل سیاسی‌اش بار معنایی متفاوتی به‌این کلمه داد. سپس در حکم قتل‌عام، بار معنایی آن را با جرم شناختن «سرموضع» نفاق بودن، به‌منتها درجه رساند.(8) پس‌ در این جا مفهومی مورد نظر است که این کلمه در یک فرآیند تاریخی پیدا کرده است.

از سال ۵۸ به‌بعد به مدت چند سال خمینی در سخنرانی‌هایش مشخصه‌های همین دشمن ـ منافقین ـ را توضیح می‌داد:
برای شکافتن مفهوم این واژه ابتدا به سخنان خمینی مراجعه می‌کنیم:

مصیبت بدتر
اولین اظهارنظر خمینی علیه مجاهدین در ۲۳ خرداد ۵۸ در یک دیدار غیرعلنی با عده‌یی از عوامل‌اش صورت گرفت. سخنان خمینی هر چند در آن موقع به‌طور رسمی منتشر نشد، اما نوار کاست آن که دست به‌دست می‌گشت، وسیله تحریک و بسیج قوای خمینی علیه مجاهدین بود:‌

«این این‌ها مصیبت‌شان بدتر از آن‌هاست. ... 
این‌هایی که سر خود هر چه دلشان می‌خواهد گردن قرآن می‌گذارند، این‌ها کارشان مشکل‌تر از آنهاست... .» (9)
از اعظم مشکلات، مشکل‌تر از محمدرضا ـ «امروز هم مسلمانها مبتلای به دسته‌یی از منافقین هستند که کار مسلمانها با این منافقین مشکل‌تر است با کارشان با محمدرضا. ... یک دسته‌یی که در ظاهر اظهار اسلام می‌کنند... با اینها باید چه بکنیم؟ کار با اینها بسیار مشکل است... 
حل مسأله منافقین از اعظم مشکلاتی است که برای ملت ما و برای اسلام از اول بوده است».(10) (‌۲۴ آذر ۵۸) 

ترسناک‌تر از حمله‌ نظامی و حصر اقتصادی ـ‌ «هیچ وقت از حمله نظامی نترسید، ... بلکه آنوقت هم مداخله نظامی بکنند به نفع ماست. از حصر اقتصادی هم ابداً نترسید… اگر ما را محاصره اقتصادی بکنند به نفع ماست... از این دشمنی که آمده در داخل و ما را می‌خواهد از داخل فاسد کند، این ترس دارد».(11) (۱۰ دی ۵۸)
سوره منافقین، نه سوره کفار ـ «ما سوره منافقین داریم اما سوره کفار نداریم، سوره منافقین داریم که برای منافقین، از اول شروع می‌کند اوصافشان را می‌گوید». (12)

جذب‌کننده جوانان پاک ـ‌ «توانستند که جوانهای پاک و صاف و صحیح ما را گول بزنند با تبلیغاتی که بلدند و خوب هم بلدند».(13) (۴ تیر ۵۹) 

بانیان شکاف میان جامعه و حکومت ـ «تمام سعی منافقین بر این است که بین مردم شکاف ایجاد نمایند».(14) (۶ خرداد ۶۱) 

مخالفان قصاص و حدود شرعیه ـ «منافقین اسلام راستین می‌خواهند، نه اسلامی که در آن حدود شرعیه جاری بشود، نه اسلامی که در آن قصاص شرعی جاری بشود، نه اسلامی که ابرقدرت ها را بیرون بکند از کشور، نه اسلامی که کمونیست را سرکوب کند».(15) (۱۱ آذر ۶۱) 

عده زیاد ـ «منافقین که عده‌ شان زیاد بود و تبلیغات‌شان دامنه‌دار بود و جوانهای بسیاری را از ما گول زده بودند، آنها به زباله‌دان ریخته شده‌اند».(16) (۴ خرداد ۶۲) 

بدتر از کفار ـ «سازمان امنیت را همه مردم می‌گفتند این‌ها برخلاف ملت و اسلام هستند، می‌شناختند این را، … مبارزه با آنها آسان بود، منافق‌ها هستند که بدتر از کفارند».(17) (۴ تیر ۵۹) 

تسلیم‌ناپذیر، به احتمال هزار بر یک ـ «شما بنای بر این مطلب ندارید. و من اگر در هزار احتمال یک احتمال می‌دادم که شما دست بردارید از آن کارهایی که می‌خواهید انجام بدهید، حاضر بودم که با شما تفاهم کنم و من پیش شما بیایم».(18) (21 اردیبهشت 1360) 

خودشان را شکنجه می‌کنند ـ «شما گرفتار یک جمعیتی هستید که خودشان، خودشان را بیهوش می‌کنند و داغ می‌کنند برای این‌که گردن شما بگذارند.
... بعضی از این‌ها، آن رفیق خودشان را بیهوش می‌کنند و شکنجه می‌کنند برای این‌که بگویند شکنجه ما داریم. شما سرو کارتان با یک هم‌چو مردمی است».(19) (‌۱۹ فروردین ۱۳۶۰ ـ در ملاقات با محمدی گیلانی رئیس «دادگاه انقلاب تهران» و سایر مسئولان این دادگاه) 

«سرکوب» تصمیم‌گیری شده ـ «ما با آنها عمل خواهیم کرد به‌طوری که با غیرمسلمین عمل می‌کنیم، با منافقین عمل می‌کنیم و آنها را سرکوب می‌کنیم».(20) (۲ شهریور ۵۸) 

«آنقدری که اسلام تکیه کرده است بر این‌که منافقین را از بین ببرد یا اصلاحشان کند، برای کفار اینطور نیست. انسان می‌داند با آدم کافر چه بکند، اما با منافقین نمی‌داند چه کند».(21) (۶ دی ۶۲)