۱۳۹۷ خرداد ۱۹, شنبه

مروری به رسانه های رژیم ایران





مروری به رسانه های رژیم ایران 


روزنامه‌های حکومتی مهم‌ترین عنوانهای خود را در روز یکشنبه ۱۳خرداد به اشک تمساح برای فلسطین و نمایشهای حکومتی موسوم به روز قدس اختصاص داده‌اند. در کنار آن عنوانهای زیادی به سالمرگ خمینی دجال اختصاص یافته است. حرفهای روحانی در دیدار با زرتشتیان و اهل تسنن به جز چند مورد محدود در حد تیترهای فرعی، مورد توجه روزنامه‌های باند خودش هم قرار نگرفته است. دعوای باندی بر سر برجام پر تیترترین عنوان مشترک روزنامه‌های دو باند است:
آفتاب یزد: یک استاد دانشگاه: ایران در قبال برجام صبر داشته باشد شرایط شرایط بهتر می‌شود
جوان: صالحی: در برجام ما گروهان بودیم آنها لشکر!
قدس: فرافکنیهای جدید پیرامون برجام ادامه دارد؛ سکوت پرابهام درباره مذاکرات موشکی
کیهان: اذعان مدیر دولتی به بی‌خاصیتی برجام: باید چمدان چمدان پول بفرستیم تا سوخت هواپیما تأمین کنیم
کیهان: هتاکی حامیان برجام به جلیلی و ولایتی به جای عذرخواهی از ملت

روزنامه‌های حکومتی بیرون رانده شدن رژیم از سوریه توسط روسیه را با حمله به روسیه اذعان کرده‌اند:
سیاست روز: پوتین در حال طراحی موازنه جدید در سوریه است؟
شرق: رسانه‌های روز خبر دادند؛ توافق روسیه و اسراییل درباره سوریه
قانون: کمال دهقانی فیروز آبادی نایب رئیس اول کمیسیون امنیت مجلس: ایران با مخالفت روسیه دست از کمک به سوریه برنخواهد داشت
قانون: دغل باز! نماینده روسیه در سازمان اعلام کرد که این کشور در خصوص حضور نیروهای ایرانی در سوریه با اسراییل توافق کرده است

برخی روزنامه‌های باند روحانی عملکرد روسیه در بیرون کردن رژیم از سوریه را ناشی از تناقض سیاستهای خود رژیم دانسته و به موضعگیری کلی نظام در نزدیکی به روسیه حمله کرده‌اند:
جهان صنعت: چرا رفتار روسیه با ایران دوگانه نیست
فاصله میان سیاستهای اعلانی و اعمالی کرملین بسیار اندک است و اتفاقاً این ما (ایران) هستیم که سیاستی دوگانه را دنبال می‌کنیم. بازتاب صحبتهای نماینده روسیه در سازمان ملل سبب شد که بسیاری این ادعا را مطرح کنند که روس‌ها ایران را در سوریه رها کردند یا به عبارتی بازی دوگانه‌ای را از خود نشان دادند. می‌خواهم این پرسش را مطرح کنم که آیا پیشتر روس‌ها گفته بودند ایران شما شریک استراتژیک ما هستید یا این‌که ما در سوریه با شما شراکت استراتژیک داریم؟ اتفاقاً برعکس؛ روسیه همیشه شراکت استراتژیک خودش با اسراییل را چه در سیاستهای اعلانی و چه در سیاستهای اعمالی خود با شفافیت بالا نمایش داده است. اتفاقاً دو گانگی از سوی ایران بوده است و موضوع امروز و دیروز نیست و این دوگانگی در زمان قاجار نیز به‌خوبی دیده می‌شود.
بدین معنا که تکلیف ایران با خودش مشخص نیست؛ بالاخره نمی‌داند به کشورهای اروپایی اعتماد دارد یا خیر؛ نمی‌داند آمریکا کدخداست و می‌خواهد با ایالات متحده محور مذاکرات خود را قرار دهد یا او را بدعهد و شیطان بزرگ می‌خواند. یک طیف در ایران روسیه را دوست استراتژیک خود می‌دانند و طیف دیگر از خنجر زدن روس‌ها از پشت سخن به میان می‌آوردند. برآیند این آشفتگی تصمیم‌گرایی در سیاست خارجی می‌شود نه روس‌ها و نه هیچ کشور دیگری جمهوری اسلامی ایران را شریک استراتژیک خود نمی‌دانند.
روس‌ها گردش مطلق‌گرایانه به غرب در ایام برجام و میان این سال‌های گذشته را فراموش نکرده‌اند و به نظر م هیچ‌گاه شراکت استراتژیکی با ما ایجاد نکردند. آنها صرفاً در موضوع سوریه از آسمان و خاک ما بهره بردند و اتفاقاً در چرایی این اتفاق باید از دیپلوماتها و مسئولان ذی‌ربط پرسش شود که چرا آن هنگام که بسیاری از کارشناسان که اتفاق با نگاه نسبی‌گرایانه در رابطه با این موضوع نقد می‌کردند، با بی‌مهری مواجه می‌شدند. به نظر م دوگانگی در گزارشها و بیلانهای بسیاری از مسئولان کشور ما بوده که توهم شراکت استراتژیک با روسیه را ایجاد کرده است و امروز جریان خاصی به‌دنبال آن است که از این فضا بهره بجوید و موضوع بی‌اعتمادی به روسیه را در افکار عمومی گسترش دهد.
موضوع کاملاًً روشن است و باید از دستگاه سیاست خارجی درباره دیپلوماسی منفعل با طرف روسی پرسش کرد. در صورتی که ایران می‌توانست از رفتار دوگانه سخن بگویید که حجم گسترده‌یی از دیپلوماسی در سطح روسای‌ جمهور و وزرا میان ایران و روسیه نیز وجود داشت و بعد شاهد چنین تصمیم‌گیری از سوی روس‌ها بودیم.
آیا احتمال موضوع میانجیگری میان ایران و اسراییل از سوی روسیه وجود دارد؟ که به نظر م در حال حاضر ظرفیت این موضوع با توجه به ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران و تاثیر این ایدئولوژی در تمامی ابعاد سیاست خارجی ایران وجود ندارد.
‌آیا احتمال امتیاز‌گیری روسیه از آمریکا در موضوع برجام وجود دارد؟ به نظر م احتمال این رویکرد نه فقط از سوی روسیه بلکه از سوی چین و سه کشور اروپایی دیگر نیز وجود دارد و مهمترین مؤلفه در این رویکرد به جایگاه دیپلوماسی سیاسی و اقتصادی ایران باز‌می‌گردد. به‌نظر می‌رسد همان‌طور که معاون وزیر خارجه روسیه نیز کمیپیشتر مطرح کرد ایران برای حفظ برجام باید امتیازهایی را که آمریکایی‌ها در نظر دارد، بدهد، خروج نیروهای ایرانی از روسیه نیز یکی از همین موضوعات است که ریابکوف هم از آن به سیاستهای ایران در منطقه تعبیر کرده بود. امتیاز دیگر موضوع موشکی است که باید منتظر پاسخ ایران نسبت به این دو موضوع بود. به هر حال باید توجه داشت که همه کشورها‌ در نظام بین‌الملل منافع خودشان را جست‌وجو و دنبال می‌کنند و این موضوع سبب شده است طیف همکاریها و دشمنی‌ها در این حوزه به کسب منافع حداکثری گره بخورد. از این رو اگر ایران با در نظر گرفتن واقعیت‌ها، کنشی مبتنی بر عقلانیت و به دور از ایدئولوژی در سیاست خارجی خود در نظر بگیرد، می‌تواند از این شانس برخوردار باشد که پنج کشور باقی مانده در برجام را با خود همراه کند.
آرمان: افشار سلیمانی» تحلیلگر مسائل بین‌الملل در تشریح ابعاد و دلایل تصمیم روسیه مبنی بر خروج متحدان دولت سوریه از مرزهای جنوبی این کشور اظهار کرد: تصمیم مسکو مبنی بر خروج نیروهای متحد دولت سوریه از مرزهای جنوبی این کشور موضوعی است که از گذشته تا کنون متصور بود؛ مبدأ این موضوع را باید تحولات اخیر سوریه، دیدار نتانیاهو با پوتین، خروج آمریکا از برجام و حملات اخیر اسراییل به مواضع ارتش سوریه دانست و به عبارتی دیگر باید آن را مجموعه‌یی از عوامل و متغیرهادانست. آنچه که به غیر از این متغیرها باید مورد نظر قرار بگیرد، راهبرد روسیه در عرصه سیاست خارجی است؛ روس‌ها همیشه منافع ملی خود را نسبت به تمامی موضوعات دارای ارجحیت می‌دانستند و متأسفانه در سیاست خارجی ایران در این خصوص مدل دیگری نشانه‌گذاری و اجرا شد.
بنده و بسیاری از تحلیلگران و سفرای اسبق، زمانی که موشکهای روسیه برای اصابت به اهداف از خزر و آسمان ایران عبور کرد بارها و به هر زبانی که بود هشدار دادیم این وضعیت منافعی برای ما نخواهد داشت اما در آن روز هیچ‌کس به این نگرانی‌ها توجه نکرد؛ حرف ما این بود که تمام تخم‌مرغ‌ها را در سبد روسیه نگذارید و محتوای آن این بود که با مابقی بازیگران عرصه سوریه باید به گفتگو بپردازیم. چرا که موضع روسیه کاملاًً مشخص بود و باید با تمامی آنها وارد بازی و مذاکره می‌شدیم؛ اما این روند باعث شد تا فرصت‌های دیگر را از دست دهیم. مشکل آنجاست که راهبردهای ما به دور از مولفه‌های قدرت و بسیاری از مولفه‌های دیگر بوده است. اگر مدل نگاه و ارزیابی ما به مولفه‌های قدرت، سنجیده‌تر صورت می‌گرفت، بدون شک بهتر بازی می‌کردیم.
باید توجه داشته باشیم که آمریکا و روسیه با یکدیگر اختلاف دارند اما در پرونده سوریه به‌خوبی دیدیم که این دو قدرت با یکدیگر کاملاًً هماهنگ عمل کردند؛ تا جایی که در حمله سه جانبه فرانسه، بریتانیا و آمریکا به سوریه شاهد بودیم که کانال‌های ارتباطی میان مسکو و واشینگتن کاملاًً باز بود تا هیچ‌گونه برخوردی صورت نگیرد. این هماهنگی تنها در عرصه میدانی نیست بلکه در عرصه سیاسی هم‌چنین همکاریهای پنهانی وجود دارد. اما مجموع این موضوع‌ها باعث نمی‌شود تا در داخل ایران صورت مسأله پاک شود.

یک روزنامه باند روحانی با یادآوری شرایط خطیر نظام بدون اسم بردن از ولایتی به اظهارات او حمله کرده و خواستار «ارزیابی واقع‌بینانه» برای نزدیکی به اروپا شده است:
آرمان: علی خرم: یار شاطر باشیم نه بار خاطر
اولتیماتوم دونالد ترامپ برای اعمال تحریم‌های بی‌سابقه علیه ایران دارد به سرعت نزدیک می‌شود. برخی شرکتهای غربی و آسیایی در زمینه سرمایه‌گذاری و نفتی در حال جمع‌وجور کردن خود در ایران می‌باشند
بی‌شک تحلیل آنها این است که هر دو طرف آمریکا و ایران قصد ندارند از مواضع خود کوتاه بیایند و حاصل آن اعمال تحریم‌های سخت بر ایران و متقابلاًً واکنش ایران خواهد بود. پس، قبل از هر گونه درگیری احتمالی بهتر است ایران را ترک نمایند. انتظار می‌رفت ما درصدد تعدیل این فضای منفی برمی‌آمدیم و جلوی بدتر شدن اوضاع را می‌گرفتیم. هر گونه اظهارنظر سنجیده یا نسنجیده می‌تواند دولتهای اروپایی را در حمایت از ایران مصمم‌تر و یا سست نماید،
به‌عبارت دیگر ایران موقعیت ویژه‌یی پیدا کرده که اگر هنرمندی به خرج دهد، می‌تواند فشارهای بی‌امان تحریم‌های آمریکا را مهار نماید. اما سخنرانی اخیر برخی عزیزان در خلاف جهت این سنجیدگی بود و به فضای منفی ایران‌گریزی، بیشتر دامن زد و آب پاکی بر دستان همه شرکتهای غربی و شرقی که به نوعی رابطه مالی تجاری با آمریکا دارند، سرازیر نمود و جای مانور کمتری برای مسئولان دیپلوماسی کشور باقی گذاشت. ایشان نه تنها تلاش‌های اروپایی را قابل‌قبول ندانست بلکه آنها را شریک آمریکا معرفی نمود و گفتند قصد دارند برای آزاد شدن از شر اروپائی‌ها، بسوی روسیه و چین حرکت نمایند.
اگر ما می‌گفتیم قصد داریم با همه قطع رابطه کنیم، آثار و تبعات سیاسی اقتصادی و نظامی فعالیت مجدد هسته‌یی و غنی‌سازی را تحمل کنیم شاید مفهوم‌تر بود ولی این‌که بخواهیم در این بمباران تحریم‌های آمریکا، واگن خود را فقط به لکوموتیو کشورهایی نظیر روسیه و چین ببندیم، ما را خیلی ضربه‌پذیرتر می‌نماید زیرا شرکتهای بزرگ روسیه، چین و هند بعد از آمریکا، چشم به‌دست اروپا دارند.
آن هنگام که ایران اجماع خود را از دست دهد، شرایط برای دشمنان منطقه‌یی فراهم می‌شود که اسباب درگیری را به‌وجود آورند.
روسیه در عرصه‌های دیگر هم نشان داده که هدف غایی آن کشور تضعیف ایران است. روسیه برای تحویل موشکهای ضدموشک اس ۳۰۰ده سال با ایران گفتگو می‌کرد ولی‌ در ظرف یک‌سال با ترکیه و قطر روی تولید مشترک موشکهای اس۴۰۰به توافق رسید در حالی‌که آن‌را به ایران نداد تا کشورمان بتواند جنگنده‌های رادارگریز را شناسایی کند. آیا اینها سیگنال‌های کافی برای یافتن راه برای ایران نمی‌باشد؟ چرا راهی انتخاب می‌کنیم که ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از آثار و تبعات آن برای کشور و مردم ایران نداریم؟

حمله به فرانسه و ماکرون در روزنامه‌های حکومتی روز یکشنبه حکایت از بن‌بست در مذاکرات برجامی با اروپا دارد:
فرهیختگان: دور برگردان فرانسوی‌ها، پس از خروج آمریکا از برجام شرکتهای خودروسازی فرانسوی آماده خروج از ایران شدند.
قدس: فرافکنیهای جدید پیرامون برجام ادامه دارد؛ سکوت پرابهام درباره مذاکرات موشکی
وطن امروز: ابراز تمایل فرانسه به خروج از برجام به بهانه انجام یک توافق جدید، همدستی کاخ الیزه با کاخ سفید علیه ایران را بیشتر از قبل نشان داد؛ خروس دم تکان داد... موضع آمریکا حالا به‌نظر می‌رسد به مرور به اروپایی‌ها نیز سرایت کرده است، به‌گونه‌یی که طی روزهای اخیر گفته شده امانوئل مکرون در سفر اخیر خود به سن‌پترزبورگ به پوتین گفته است فرانسه خواستار خروج از برجام و آغاز مذاکرات همه‌جانبه با ایران در حوزه‌های هسته‌‌یی، موشکی و منطقه‌یی است؛ این یعنی همان موضع مشخص و رسمی آمریکا.
روزنامه «ایزوستیا» (نقل‌شده در ایتارتاس) نوشته کمیته امور خارجی، دفاعی و نیروی مسلح سنای فرانسه این موضوع را تأیید و اضافه کرده پاریس احتمال امضای توافقی جدید با ایران و خروج از «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) را بررسی می‌کند. این روزنامه نوشته رئیس‌جمهور فرانسه در جریان دیدار اخیرش با رئیس‌جمهور روسیه با او درباره حفظ برجام و در عین‌حال، تدوین سندی جدید که به امضای همه طرف‌های توافق، از جمله آمریکا برسد رایزنی کرده است. مکرون در دیدار با «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا هم این موضوع را مطرح کرده است.
منبع مورد استناد ایزوستیا می‌گوید: «علاوه بر موضوع سلاحهای هسته‌یی ما درباره فعالیت‌های ایران در حوزه موشکهای بالستیک و حضور نظامی روزافزون آن در خاورمیانه هم نگرانی داریم؛ به همین دلیل است که مایل به آغاز یک فرآیند مذاکره‌ جهانی و جامع با تهران هستیم». این منبع اضافه کرد: «می‌خواهیم ایران این را درک کرده و بپذیرد که لازم است با یکدیگر عمل کنیم». یک منبع در سنای فرانسه هم ضمن تأیید این موضوع گفته‌امانوئلمکرون به‌دنبال گردهم آوردن طرف‌های فعلی و سابق برجام دور میز مذاکره و تلاش برای حصول یک توافق جدید و «اصلاح‌شده» با تهران است. «رابرت دل پیچیا» معاون کمیته امور خارجه، دفاعی و نیروهای مسلح سنای فرانسه گفت: «هدف رئیس‌جمهور این است که فرانسه ممکن است از توافق جدید با ایران خارج شود اما فقط به این دلیل که مذاکراتی بر سر سند جدید و کامل‌تر را آغاز کند».
فرار از تضمین
گزارش روزنامه روسی درباره تمایل فرانسه برای خروج از برجام از آن جهت قابل تأمل است که کاخ الیزه در یک سال اخیر به دفعات اشتراک نظرهای خود با کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرده است. این‌که حالا مقامات فرانسوی نسبت به خروج از برجام و فشار بر ایران برای مذاکره درباره سایر موضوعات ابراز تمایل کرده‌اند نشان می‌دهد آنها در خفا نیز نسخه ترامپ برای مقابله با ایران را پذیرفته‌اند. از سوی دیگر حتی اگر فرانسوی‌ها حاضر به علنی کردن این مطالبه خود نشوند اما این واقعیت را علنی کرده‌اند که ایده مقابله اروپا با آمریکا بر سر تحریم‌های ایران شانس بسیار پایینی دارد، بنابراین انتظار برای گرفتن تضمین از اروپا برای مقابله با آمریکا و عدم اجرای تحریم‌های آمریکا، انتظاری است که به‌نظر می‌رسد سرانجام خوشایندی برای دولت حسن روحانی نداشته باشد.
وطن امروز: دیپلوماسی پنهان غربی‌ها
شواهد و مستندات موجود نشان می‌دهد غرب (آمریکا و تروئیکای اروپایی) در حال هدایت هدفمند و سازمان‌یافته پرونده «برجام» در مجرای «دیپلماسی پنهان» است. آمریکا و ۳کشور آلمان، انگلیس و فرانسه مذاکرات فشرده‌ای را طی ۳هفته اخیر[پس از خروج ترامپ از برجام] با یکدیگر آغاز کرده‌اند. «مایک پمپئو» وزیر خارجه ایالات متحده در این راستا مذاکرات فشرده‌ای را با همتایان خود در اروپا انجام داده و «تصویر مطلوب کاخ سفید» از «توافق هسته‌ای» را بار دیگر برای آنها ترسیم کرده است. با این حال مقامات آمریکایی و اروپایی اصرار دارند مذاکرات فی‌مابین خود درباره برجام را در قالب «دیپلماسی پنهان» و با برگزاری مذاکرات غیرآشکار و در چارچوب روابط نامریی و ناملموس شکل دهند. سکوت معنادار وزرای خارجه تروئیکای اروپایی درباره «مذاکره با آمریکا» طی ۳هفته اخیر مؤید همین مسأله است. سؤال
اصلی اینجاست: با وجود خروج رسمی و غیرقابل بازگشت ایالات متحده از برجام، این مذاکرات فشرده و پنهان با چه هدفی انجام می‌شود و نسبت آن با «مذاکرات آشکار » ایران و کشورهای اروپایی چیست؟ چرا ۳کشور اروپایی در یک سوی میدان، بازی را در حوزه «دیپلماسی پنهان» و در سوی دیگر میدان، بازی را در حوزه «دیپلماسی رسمی» دنبال می‌کنند؟ میان این ۲بازی مخفیانه و آشکار، چه ارتباطی وجود دارد؟
واقعیت امر این است که در ماورای «صحنه‌سازی آرامی» که دولت محترم در قبال «برجام بدون آمریکا» انجام داده، منظومه‌ای از مناسبات پنهان و البته خطرناک کشورهای اروپایی و آمریکا شکل گرفته یا در حال شکل‌گیری است! واشینگتن با استناد به استیلای موقعیت آتلانتیکی خود در مقابل اروپا، در حال امتیازگیری از قاره سبز بوده و تروئیکای اروپایی نیز در ظاهر به‌صورت «نسبی» و در عمل به‌صورت «مطلق» به این بازی تن داده است.
در حوزه دیپلوماسی پنهان، اتحادیه اروپایی از «برجام» به‌مثابه یک «ابزار معامله» یاد می‌کند؛ حال آن که در حوزه دیپلوماسی رسمی، از آن به‌عنوان یک «توافق جامع» و «هدف راهبردی» نام می‌برد!
- در حوزه دیپلوماسی پنهان، تروئیکا جزئی‌ترین دغدغه‌های اقتصادی ـ سیاسی خود را نیز پای میز مذاکره می‌آورد و بر سر آنها، با طرف آمریکایی چانه‌زنی می‌کند
رسالت: تکرار خیانت فرانسوی ها؛ بازی خطرناک ماکرون در زمین ترامپ: طی روزهای اخیر، مقامات اروپایی به‌صورتی هدفمند و برنامه‌ریزی شده، مشغول تکرار خواسته نامشروع و غیرقانونی خود مبنی بر «تغییر توافق هسته‌یی » و بسط آن به موضوعات موشکی و منطقه‌ای هستند. شواهد و مستندات موجود نشان می‌دهد که کشورهای اروپایی قصد دارند از «تغییر برجام» به‌عنوان پیش‌شرطی برای «بقای توافق هسته ای»، آن هم به‌صورت حداقلی! یاد کرده و سپس از مسئولان دستگاه دیپلوماسی و سیاست خارجی کشورمان بخواهند تا خود را برای "انعقاد توافقی جدید" آماده کند! سؤال اصلی اینجاست که این بازی هدفمند از سوی چه منابع و افرادی هدایت و مدیریت می‌شود و تکلیف دستگاه دیپلوماسی ما در برابر این موضوع چیست؟
یک روزنامه روس به‌نقل از «یک منبع بلندپایه در وزارت امور خارجه فرانسه» نوشت: پاریس آماده آغاز مذاکرات با تهران بر سر یک توافق جدید بعد از خروج آمریکا از توافق هسته‌یی برجام است.
یک منبع در سنای فرانسه هم ضمن تأیید این موضوعگفته‌ امانوئل مکرون به‌دنبال گردهم آوردن طرف‌های فعلی و سابق برجام دور میز مذاکره و تلاش برای حصول یک توافق جدید و «اصلاح‌شده» با تهران است.
واقعیت این است که اصرار دوباره مقامات اروپایی در خصوص «تغییر برجام»، محصول رایزنیهایی است که طی یک هفته اخیر میان وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا و سه وزیر امور خارجه اروپایی صورت گرفته است. مایک پمپئو از وزرای اروپایی خواسته است تا ایران را بار دیگر و برای انعقاد توافقنامه‌ای جامع (با هدف تحدید همزمان توان هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای ایران) پای میز مذاکره کشانده و زمینه را جهت «مهار همه‌جانبه ایران» در منطقه و نظام بین‌الملل فراهم کنند. به‌نظر می‌سد مقامات اروپایی نیز در این خصوص به دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و مایک پمپئو و جان بولتون چراغ سبز نشان داده‌اند!...
چنان‌چه از مواضع اخیر دیپلوماتهای اروپایی بر می‌آید، آنها درصدد تحمیل توافقی جدید به ایران هستند که در نهایت، به تأیید کاخ سفید و شخص ترامپ برسد! در این معادله، موضوعاتی مانند «ارائه تضمین به ایران جهت حفظ نسخه فعلی برجام» و « استراتژی مهار ترامپ»اصالت و موضوعیتی ندارند. در حال حاضر، چینش میز مذاکره‌ای جدید با ایران، به اصلی‌ترین دغدغه سران اروپایی تبدیل شده است. این در حالی است که حتی کلیت حضور دیپلوماتهای کشورمان پای این میز خطرناک است!امانوئلمکرون رئیس‌جمهور فرانسه از انعقاد توافقی گسترده‌تر با ایران سخن به میان آورده و خواستار تحدید قدرت منطقه‌ای و موشکی کشورمان شده است. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان نیز خواستار مذاکره مجدد بر سر برجام (با هدف تغییر توافق هسته‌یی) شده و مدعی شده است که توافق هسته‌ای، توافقی کامل نبوده و باید گسترش (تغییر) یابد...
بدون شک، تروئیکای اروپایی نه تنها اراده‌ای برای حفظ برجام و ارائه تضمین‌های اقتصادی، بانکی و اعتباری لازم به کشورمان را ندارند، بلکه در صددند با همان گویی تعهدات محدود برجامی خود(که در اخیراً بیانیه بروکسل نیز شاهد آن بودیم)، نقشه شوم خود مبنی بر «تحمیل توافقی جدید» بر ایران را عملی سازند...
در چنین شرایطی«اعتماد به اروپا»،نه تنها یک«خطای محاسباتی»، بلکه فراتر از آن «یک خطای راهبردی»محسوب می‌شود. خطایی که هزینه جبران آن بسیار سنگین و حتی غیرممکن به‌نظر می‌رسد...

اذعان به گوشه‌یی از آثار تحریم در برخی از عنوانهای روزنامه‌های حکومتی دیده می‌شود:
آفتاب یزد: ۱۴فروند هواپیمای ایران ۱۴۰توسط اوکراین مونتاژ شد که از این تعداد ۹فروند سقوط کرد
صدای اصلاحات: هواپیمایی افغانستان از ایران بهتر است
کارون: مدیرعامل ایران ایر: وضع حمل‌‌ و نقل هوایی افغانستان از ایران بهتر است!

وضعیت اقتصادی همراه با برخی بحرانهای اجتماعی موضوع تیترهای دیگر روزنامه‌های حکومتی در روز یکشنبه است:
آرمان: محمد هاشمی: فساد برخی مسئولان به نظام ضربه زد
آفتاب یزد: حسن خمینی: اگر جامعه چیزی را ناهنجاری نداند نمی‌توان کاری کرد
ابتکار: بی‌اعتمادی بخش خصوصی به‌ خصوصیسازی
اقتصاد پویا: وزیر نیرو: آب و برق باید گران شود
اقتصاد پویا: رئیس انجمن انبوه سازان: قیمت مصالح ساختمان ۲۰درصد چوب گرانی خورد
اقتصاد ملی: ۷۵۰هزار «واحد صنفی» فاقد مجوز داریم
تجارت: قیمت مسکن در یک ماه به انداز یک سال تکان خورد
جهان صنعت: سایه مافیا بر سر تولید
جوان: پیگیری مطالبات کامیون دارن قوای سه‌گانه
سیاست روز: داغ تورم بر دل اقشار آسیب پذیر
صدای اصلاحات: رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران اعلام کرد: رتبه دهم افسردگی؛ ایرانیها شاد نیستند
عصر ایرانیان: دولت روحانی ۵سال از عمر کشور را هدر داد
عصر ایرانیان: اشتغال و تولید زیر چکمه مناطق آزاد
فرهیختگان: ۱۰روز از تجمع کامیون‌داران معترض به گرانیها و تضییع حقوق صنفی می‌گذرد
کارون: نخلستانهای خوزستان در آستانه مرگ
کارون: دود گرانی ماه رمضان در چشم مردم

ما بر اندازیم#   تهران # قیام دیماه#  اعتصاب # تظاهرات#  قیام سراسری#  اتحاد