شورشگران وکانونهای شورشی در ایران -نسل قیام، نسلی جنگآور و بیباک
نسل قیام، نسلی جنگآور و بیباک ، متهور و آگاه، با روحیه تهاجمی فوقالعاده، برای سرنگونی رژیم پا بهعرصه نبرد گذاشته است. نسل قیام آبان، نسل شورش و عصیان، نیروی تعیینکننده برای نبردی است که ارتش بزرگ آزادی مردم ایران در پیش دارد.
این جملات بخشهایی از سخنرانی خانم مریم رجوی، رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران است که در دیماه۹۸ به مناسبت روز ۳۰بهمن، روز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی زمان شاه، در گردهمایی بزرگی که در اشرف۳ برپا شده بود ایراد کردند.
بدون شک آنچه در سپهر سیاسی- اجتماعی ایران بعد از قیام دیماه ۹۶ ظاهر شده است، با گذشته بسیار متفاوت است و نشان از به میدان آمدن نسلی دارد که رژیم آخوندی، علیرغم ۴۰سال سرکوب و زندان، اختناق و شیطان سازی، نتوانسته است آنها را فریفته و مانع خیزش آنها بر علیه دیکتاتوری سراسر نکبت و پلیدی ولایتفقیه گردند.
قیام آبان بروشنی نشان داد که نسل قیام، هرچند که در زیر شدیدترین تبلیغات زهرآگین آخوندی پرورش یافته است، اما هیچ سنخیتی با فرهنگ آخوندی ندارد و برعکس، جوانههای روئیده از خونهای همان ۱۲۰هزار شهیدی هستند که در طول ۴۰سال حاکمیت ننگین آخوندی شهید شده و برخاک افتادهاند.
خانم رجوی در ادامه صحبتشان، در یک بررسی همه جانبه از جنبش تاریخی ملت ایران گفتند: « وقتی همه امکانها و چشماندازها را بهطور کامل و همهجانبه بررسی کنیم، میبینیم که استراتژی ارتش آزادیبخش، انتخابی بین انتخابهای متعدد نبوده. این طور نیست که جلوی مجاهدین انواع راهها را گذاشته باشند و مجاهدین از بین همه آنها، بهخاطر سلیقه، یا عقیده یا تواناییها و محدودیتهایشان، این یکی را برداشته باشند. مثلا از بین مبارزه پارلمانی، سندیکایی، مبارزه مسالمتآمیز و استراتژی ارتش آزادی، آنها به این آخری علاقه نشان داشته باشند. خیر در دنیای واقعی چنین چیزی وجود ندارد.
موضوع به این روشنی است که مسعود، از آنجا که بر سرنگونی رژیم تأکید کرده، بهارتش آزادیبخش و به کانونهای شورشی رسیده است. از آن جا که بر مبارزه و رزم و مقاومت تأکید داشته، بهاین استراتژی رسیده است. در شرایط مشخصی که هستیم و در حاکمیت این رژیم، و این درجه از اختناق و سرکوب و شکنجه و خفقان، این تصور غلطی است که انگار کشمکش بین روشهای مبارزاتی مختلف است. خیر! کانون دعوا و همه مسأله مبارزه کردن و مبارزه نکردن است. امروز جوانان ایران با همین انتخاب دستوپنجه نرم میکنند: یا تن دادن به نظم موجود، یعنی حاکمیت سرکوب و غارت و فساد و حاکمیتی که همه چیز را به زوال و انحطاط رسانده، یا جنگیدن با آن، به بهای مایهگذاشتن از موقعیت شغلی و خانوادگی و حتی از جان و زندگیشان. و وقتی این دومی را در پیش میگیرند، لاجرم میرسند بهشورش و به کانون شورشی».
با نگاهی به آنچه در صحنه قیام آبان با ۱۵۰۰ شهید و بیش از ۱۲هزار دستگیری بوقوع پیوست، در مییابیم که این قیام، خیزش نسلی بود که با تمام وجود و با همه کینه ضد آخوندی خود، در کوتاهترین زمان، بی باک و جسور و با روحیه تهاجمی فوقالعاده، به صحنه شتافته و با به آتش کشیدن مراکز سرکوب و دولتی، خشم خود را از این حاکمیت منحوس نشان دادند.
این نسل جنگآور، در میان یک ملتی، بصورت خودبخودی خلق نمیشود. بیشک این نسل انقلابی، حاصل یک خط اصولی در پیشبرد مبارزات خلقی ماست که امروزه در کسوت کانونهای شورشی خود را نشان میدهند. کانونهای شورشی، نتیجه بلافصل یک تصمیم مهم در بین تصمیم جنگ یا نجنگ است. نتیجه تصمیم به مبارزه رهایی بخش یا تسلیم است. یعنی همان جوهره مبارزاتی اصیلی که از طرف رهبری مقاومت در طی دهههای گذشته ترسیم و هدایت شده است.
جامعه ایران با چنین نسلی خجسته، در این قیامها با حاکمیت آخوندی حرف مشخصی را میزند. حرف این است که: ای یکصد و بیست هزار قهرمانی که تاکنون برای آزادی جان باختید، ای سربداران سال۶۷، ای ۱۵۰۰کشته آبانماه، ببینید که خونهای شما چطور بهجوش و خروش آمده است. ببینید که قیامها در حال رژه و مارشی عظیم بهسوی سرنگونی ولایت فقیهاند. و این سمفونی مقاومت و آزادی ایران است که نواخته میشود. سمفونی جاودانی که نتهای آن احساسات خلقی ستمدیده است و توسط رشیدترین فرزندانش، نسل بپا خاسته قیام نواخته میشود.
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید