ایران فاجعه کرونا - شورش در زندانها ، آخرین چاره زندانیان برای «آزادی»-نظام میر محمدی
نظام میرمحمدی
حقوقدان و کارشناس مسایل ایران
در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است:
… ضروری است که از حقوق بشر با حاکميت قانون حمايت شود تا انسان به عنوان آخرين چاره به طغيان بر ضد بيداد و ستم مجبور نگردد؛
ماده۵ همین اعلامیه نیز تصریح میکند که: هيچ کس نبايد شکنجه شود يا تحت مجازات يا رفتاری ظالمانه، ضد انسانی يا تحقيرآميز قرار گيرد.
با نگاهی گذرا به عملکرد حاکمیت ۴۰ ساله آخوندهای حاکم بر ایران میبینیم که طی این سالیان «آخرین چاره» علیه بیداد و ستم آخوندی به مردم و مقاومت ایران تحمیل شده است. آخرین چاره مجاهدین خلق ایران، یعنی مقاومت بههر قیمت در برابر سرکوب عریان این رژیم فاشیستی، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ نیز در همین ردیف است.
فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران دارای چند ویژگی است که این رژیم را از همه حکومتهای فاشیستی تاریخ ملتها متمایز میسازد. برجستهترین ویژگی این فاشیسم مذهبی خصوصیت «ضدبشر» بودن آن است.
فاشیسم ولایت فقیه حتی برخلاف تصریح قانون اساسی خودش با توجیهات مختلف هیچ نوع آزادی را برسمیت نمیشناسد و به اشد وجه سرکوب میکند. زنستیزی فاشیسم مذهبی و سرکوب آنان از همین ویژگی ناشی میشود.
یکی دیگر از مظاهر ضدیت آخوندها و پاسداران با آزادیها؛ محروم کردن زندانیان از حقوق مسلم آنها است. بطور خاص زندانیان سیاسی در زندانهای مخوف ایران، که یادآور سیاهچالهای قرون وسطی میباشد، از کمترین حقوق انسانی برخوردار نیستند. بههمین دلیل اخیرا با مواردی از شورش و طغیان در برخی از زندانهای ایران مواجه بودیم.
شورش زندانیان دو هفته قبل از زندان پارسیلون خرمآباد شروع و روز بعد در زندان شهر الیگودرز اتفاق افتاد. سپس در زندانهای تبریز، سقز، همدان، مهاباد، عادلآباد شیراز، سپیدار و شیبان اهواز، ارومیه، فشافویه تهران و سایر زندانهای ایران ادامه یافت.
شورش و فرار زندانیان بیانگر شرایط بغایت ضد انسانی حاکم بر زندانهای رژیم آخوندی است. این رژیم با دیدگاه فاشیستی و قرون وسطایی زندانیان را از کمترین حقوق انسانی محروم ساخته و زندانبانان بدون هیچ محدودیتی هر اقدام ضدانسانی، از تحقیر و توهین تا ضرب و شتم و شکنجه و محرومیت از دارو و درمان و ندادن ملاقات و مرخصی و… را علیه زندانیان اعمال میکنند.
رژیم فاشیستی ولایت فقیه؛ زندانیان سیاسی را «زندانیان امنیتی» طبقهبندی میکند و آنها را به عنوان دشمنان «اسلام» باغی و طاغی نامگذاری نموده و براساس همین اتهام آخوندساخته آنها به جوخههای تیرباران و یا طناب دار سپرده میشوند. قتل عام ۳۰هزار نفر زندانی سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ به فتوای خمینی شاهدی بر این ادعاست.
زندانیان عادی (غیر سیاسی) که عموما از فقیرترین و محرومترین اقشار جامعه و جرمشان اساسا مربوط به مواد مخدر و جرایم اجتماعی نظیر سرقت میباشد، نیز همگی قربانیان همین رژیم ضدبشری هستند که هر روز به تعداد آنها اضافه می شود، به نحوی که در زندان فشافویه تهران تخت کافی برای همه آنها وجود ندارد و زندانیان مجبورند روی زمین و یا زیر تختهای دو و یا سه طبقه بخوابند که از نظر بهداشتی، درمانی و غذایی وضعیت بسیار اسفباری دارند.
در چنین وضعیتی، ویروس کشنده کرونا نیز وارد زندانهای سراسر ایران شده و هر روز نیز در حال گسترش میباشد. در این شرایط زندانیان از حداقلهای امکانات بهداشتی و درمانی محروم هستند و این امکان را که بتوانند در مقابل تهاجم ویروس کشنده کرونا از خود محافظت کنند؛ را ندارند. در این شرایط ترس و اضطراب مرگ زندانیان بی پناه و بی دفاع را فراگرفته است به نحوی که آنها بین مردن در زندان بر اثر ابتلا به کرونا و یا کشته شدن با گلوله زندانبانان سرکوبگر بهنگام شورش و فرار باید یکی را انتخاب کنند.
اینچنین است که زندانی از جان خود میگذرد و بعنوان «آخرین چاره» به شورش و فرار مبادرت میورزد.
با شیوع ویروس کرونا و احتمال سرایت آن به زندانیان به دلیل عدم اعطای مرخصی به آنها، در برخی از زندانها شورش شد و تعدادی از زندانیان موفق به فرار شدند و در کمال تأسف عده ای نیز کشته و زخمی شدند.
شورش در زندانهای رژیم فاشیستی ایران اگر چه ناشی از شرایط دشوار زندان و هجوم ویروس کشنده کرونا بعنوان مبنای لازم برای این اقدام بوده؛ اما شرط کافی که به زندانیان این انگیزه و جسارت را داد تا با پذیرش خطر مرگ اقدام به شورش و فرار نماید، فضای شورش و بسیار ملتهب در تمامیت جامعه ایران است که عموم مردم بخاطر ظلم و ستم و فقر و بیکاری و بحران اقتصادی و بی تدبیری هیئت حاکمه کارد به استخوانشان رسیده و اراده کرده اند که ویروس کرونا و ویروس ولایت فقیه را با هم و به هر قیمت از ایران بیرون کنند.
واقعیت این است که زندان یک پدیدة جدا از تمامیت جامعه نیست؛ آنچه که در زندانهای ایران اتفاق افتاد انعکاسی از وضعیت بحرانی کل جامعه ایران است. بخصوص که در چند شورش و فرار زندانیان، آنها از پشتیبانی زندانبانان نیز برخوردار بودند به نحوی که مقامات رژیم خبر از دستگیری ۴مأموران از زندان سقز را دادند.
در واقع زندانیان با شورش و فرار این پیام را به جامعه میدهند که بین مرگ در زندان براثر کرونا یا آزادی باید گزینه دوم را انتخاب کرد. با اشراف به همین موضوع بود که خامنهای به بهانه مقابله با ویروس کرونا رسماً ستاد کل نیروهای مسلح تحت فرمان خود را مأمور تشکیل «قرارگاه امنیتی کرونا»، که معنای آن یک اقدام نظامی و علنی سرکوبگرانه است، نمود. خامنهای که در جریان همه مسایل و رخدادها و ابعاد مخالفت و اعتراضات اجتماعی میباشد از قیام بزرگی که در چشمانداز است بسیار نگران میباشد و سرنگونی حتمی خود را میبیند.
رهبر مقاومت ایران، در پیامهای متعدد راجع به گسترش کرونا در ایران و شورش در زندانها به مردم و زندانیان اسیر پیام دادند که در هر کوی و برزن فریاد اعتراض سر دهند و امکانات بهداشتی و پزشکی را که در انحصار سپاه است از انحصار این ارگان سرکوب خارج نموده و در اختیار مردم قرار دهند…
خانم مریم رجوی نیز در توییتی راجع به زندانیان و شورش آنها گفتند: حکومت ملاها با نگهداری زندانیان در شرایط بسیار خطرناک و ازدحام بیش از تعداد استاندارد در بندها و سلولها و عدم رسیدگی به بیماران قصد از بین بردن زندانیان را دارد و می خواهد بدین وسیله مانند سال ۱۳۶۷(قتل عام ۳۰هزار زندانی سیاسی)صورت مسئله زندان را پاک کند.
خانم رجوی کمیسر عالی حقوقبشر و گزارشگر ویژه حقوقبشر در ایران و دیگر مراجع ذیربط بینالمللی را به اقدام فوری برای وادار کردن رژیم ایران به اعلام وضعیت و محل نگهداری مجروحان و زندانیان ناپدید شده فراخواند. خانم رجوی گفت رژیم باید همه آنها را آزاد کند و این تنها راه نجات زندانیان از کروناست.
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران # #Iran
#سال_سرنگونی #ایران #کروناویروس #قیام_تا_پیروزی #coronavirus
اعتصاب واعتراض #شورش #زندانیان ، تظاهرات# سرنگونی #COVID2019 # اتحادوهمبستگی - مرگ_بر_دیکتاتور #مجاهدین_خلق ایران #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر دنبال کنید @Bahar iran