در قیام ۳۰تیر مردم تهران با فریاد «یا مرگ، یا مصدق» و در حمایت پرشور خود از پیشوای آزادی مردم ایران، ارادهٴ یک ملت بپاخاسته را علیه سلطهٔ استعمار و ارتجاع سلطنتی بهنمایش گذاشتند. در همین رابطه مصدق فقید گفته بود، «تنها گناه من، گناه بزرگ و بسیار بزرگ من، این است که صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیمترین امپراطوری جهان را از این مملکت برچیدم و پنجه در پنجه مخوفترین سازمانهای استعماری و جاسوسی بینالمللی در افکندهام».
در نقطه مقابل، استعمار و شاه و شیخ هم دست از کینهتوزی برنداشتند و توطئه نافرجامی را که در ۹اسفند۱۳۳۱ نتوانستند عملی کنند، ۵ ماه بعد با فضیحت تاریخی در ۲۸مرداد ۱۳۳۲عملی کردند.
در آن ایام کاشانی – سلف خمینی – از هیچ رذیلتی علیه مصدق فروگذار نکرد و یک ماه قبل از کودتای۲۸مرداد با هتاکی مصدق را «صیاد آزادی ایران» و «یاغی طاغی» خواند و به «چوبهٴ دار» تهدید کرد. بعدها خمینی ضدبشر نیز از «سیلی خوردن» مصدق بهدست استعمار و دربار فاسد شاه، ابراز خوشحالی کرد. البته تاریخ هرگز این یاوهها را به پشیزی نمیگیرد و دشمنان مصدق هم معترفند که سرچشمهٔ قدرت او همانا مردم و قیامکنندگان و شهیدان ۳۰تیر بودند.
مصدق در سالهای تبعید و اسارت با اشاره بهمبارزه مسلحانهٔ مجاهدان الجزایر پیام خود را باصراحت بهنسلهای بعد رساند و نوشت: «ملتی هم هست که در راه آزادی و استقلال از همه چیز میگذرد و دیگران هم اگر علاقه بهوطن دارند باید از همین راه بروند و آن را انتخاب نمایند».
در این یادداشت کوتاه که در حاشیهٴ کتاب «الجزایر و مردان مجاهد»، نوشته شده میگوید:
«باری، حرف زیاد است و مستمع بهتمام معنی فداکار کم. چه میشود کرد، بلکه خدا بخواهد که این نقیصه در ما رفع شود و ما هم بتوانیم بگوییم مملکت و وطنی داریم و در راه آزادی و استقلال آن، از همهچیز میگذریم».
مصدق کبیر پیشوای آزادی مردم و مقاومت ایران که در آن زمان سازمان و تشکیلات انقلابی نداشت، یک تنه در مقابل ارتجاع و استعمار قد برافراشت و با ملی کردن صنعت نفت پوزهشان را بهخاک مالید. اگر چه بعدها بهدلیل همان نقیصه جنبش در کودتای ننگین ۲۸مرداد ۱۳۳۲حکومت مردمیاش را ساقط و او را خانهنشین کردند. ولی همان اندازه مقاومت و ایستادگی در مقابل ارتجاع و استعمار، او را بهسمبل الهامبخش جنبشهای آزادیبخش در زمان خودش تبدیل کرد.
پس از ملی شدن کانال سوئز، نویسنده فقید مصری «حسنین هیکل» در صفحه اول کتاب «بریدن دم شیر» نوشته است:
آنتونی ایدن نخستوزیر انگلیس خطاب به جمال عبدالناصر رئیسجمهور مصر: «سروان ناصر تو میدانی که انگلستان شیر است. بادم شیر بازی نکن».
قهرمان محبوب مصر و دنیای عرب در پاسخی شایستهٴ استعمار گفته بود: «کدام شیر؟! با ملی کردن کانال سوئز من دم شیر انگلیس را بریدم و وقتی در حال بریدن دمش بودم هیچ تکانی نمیخورد! نگاهش که کردم دیدم این شیر مرده است. استاد بزرگ من دکتر محمد مصدق با ملی کردن نفت ایران، چند سال قبل این شیر را کشته و دندانهایش را هم کشیده بود و من فقط دم یک شیر مردهٴ بیدندان را بریدم!»
تأسیس شورای ملی مقاومت ایران در سالروز قیام تاریخی ۳۰تیر، تداوم و تکامل تاریخی راه مصدق است که بر «فداکاری به تمام معنا» و بر «گذشتن از همهچیز در راه آزادی و استقلال ایران» در برابر دشمنان آزادی و استقلال ایران برپا شده است.
ارتجاع و استعمار بارها دست در دست هم تصمیم گرفته و تمام قوایشان را بهکار گرفتهاند تا پرونده نسل مقاومت، همان بذر نخستینی که آرزوی مصدق فقید بود و حنیف کبیر و یاران پاکبازش بنیان گذاشته و با خون خود آبیاری کردند را برای همیشه ببندند ولی نسلی که با نام خجسته مسعود پا بهمیدان مبارزه گذاشت، هر بار ققنوسوار و در فرازی بالاتر از خاکستر خود برخاست و گریبان دشمنترین دشمن مردم ایران را یک لحظه رها نکرد. این جنگ بود و نبود تا رسیدن به نقطه نهایی که سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی است ادامه دارد.
این جنگ بود و نبود از روز اول سرقت رهبری انقلاب ضدسلطنتی تا بهامروز بیوقفه ادامه داشته و دارد. در سرفصلهای مختلف از جمله فشار برای اخراج رهبر مقاومت از فرانسه و توطئهٔ انترپل و استرداد از طریق کشور واسط، تا لشکرکشی به عراق توسط مزدوران رژیم برای نابودی مجاهدین در سال۷۰، تا توطئهٔ کثیف ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ که در مهد دموکراسی! با بازی شرافت در مقابل نفت و هزاران برگ زرین دیگری که در پرونده این مقاومت ثبت شده است. در یککلام فشاری متصور نبود که به مجاهدین وارد نکرده باشند.
در بینتیجه بودن این آرزوی شوم در مقابل نیرویی که بهنبرد آرمانی با اهریمن پلید بیشرافتی برخاسته است، همین بس که امروز مجاهدین در داخل و خارج کشور گسترش یافتهاند و از حامیان بینالمللی تا دورترین هوادارانش، از کانونهایشورشی تا اعضا، کادرها، فرماندهان و مسؤلانش، همه و همه در میدان نبرد آماده پرداخت هر قیمتی برای آزادی میهن و مردم خود هستند.
در این رویارویی، ولیفقیه ارتجاع است که در گرداب بحرانهای پیش رویش دست و پا میزند و با همهٔ همدستان بیشرافتش، هر قدم شومی که علیه مجاهدین برمیدارند، مجاهدین آنرا تبدیل به دریچهای رو بهتواناییها و کشف بیشتر گوهر بیهمتای انرژیهای نهفته در درونشان کرده و عزم آنها را بیشتر جزم میکند تا ریش و ریشه این رژیم قرونوسطایی را بهآتش کشیده و میهن عزیزشان ایران را سرزمین آزادی و آبادی نمایند.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7