انقلابی بزرگ شکرالله پاکنژاد و نبرد قهرآمیز با شاه و شیخ
شکرالله پاکنژاد، زادهی ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ در دزفول، پس از اتمام دورهی دبیرستان برای تحصیل در رشتهی حقوق به دانشگاه تهران راه یافت. دوران دانشجویی او مصادف با آغاز شکلگیری نخستین جریانهای چپ مستقل نوین در ایران بود. پاکنژاد بهعنوان یکی از چهرههای برجسته، نقش کلیدی در سازماندهی فعالیتهای سیاسی سازمان دانشجویان جبهه ملی ایفا کرد.
در دوران پهلوی، او بهعنوان یکی از زندانیان سیاسی برجسته شناخته میشد و دفاعیات تاریخیاش در دادگاه توجه جهانی را به خود جلب کرد. با باور به لزوم مبارزه مسلحانه برای مقابله با رژیم شاه، او گروهی مبارزاتی تشکیل داد که بعدها به «گروه فلسطین» شهرت یافت. پاکنژاد در سال ۱۳۴۸، هنگام تلاش برای خروج از کشور و پیوستن به جنبش فلسطین، توسط ساواک دستگیر و به زندان افکنده شد. او در زندان تحت شکنجههای شدید قرار گرفت و سالها از عمر خود را در بازداشت سپری کرد.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، پاکنژاد از مخالفان سرکوب آزادیها توسط حکومت جمهوری اسلامی بود. او «جبهه دموکراتیک ملی ایران» را تأسیس کرد و به مبارزه برای حقوق و آزادیهای مردم ادامه داد. در مرداد ۱۳۶۰، رژیم ایران او را دستگیر کرد و پس از تحمل محاکمهای کوتاه، در تاریخ ۲۸ آذر ۱۳۶۰ تیرباران شد.
نقش شکرالله پاک نژاد در راهگشایی سنت مبارزه
شکرالله پاکنژاد، با مبارزات و اندیشههای خود، به یکی از نمادهای آزادیخواهی و مقاومت در برابر ظلم در تاریخ معاصر ایران تبدیل شده است.
شکرالله پاکنژاد از مبارزان قدیمی ایران بود. او فعالیت های سیاسی خود را از مبارزات ملی و اواخر دوران دانشجویی در سال های ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ آغاز کرد.
وی از مبارزین و زندانیان سیاسی برجستهای بود که دفاعیات او در بیدادگاه محمدرضا شاه پهلوی شهرت جهانی پیدا کرد.
شکرالله پاکنژاد که در میان دوستانش به شکری معروف بود اعتقادی عمیق به مبارزه مسلحانه برای سرنگونی سلطنت پهلوی داشت. به همین دلیل دست به تشکیل گروهی زد که بعدها به گروه فلسطین معروف شد.
شکری در سال ۱۳۴۸ هنگام خروج از مرز برای پیوستن به مبارزین فلسطین توسط نیروی امنیتی دستگیر و بازداشت شد و سپس به زندان منتقل شد.
شکری قهرمان بعد از سرنگونی و سقوط دیکتاتوری محمدرضا شاه پهلوی جبهه دمکراتیک ملی ایران را بنیان گذاشت. وی بعدها در سال مردادماه ۱۳۶۰ توسط نیروهای ضربت دادستانی دیکتاتور جدید (خمینی ضدبشر) بار دیگر دستگیر شد. او در روز ۲۸ آذر ۱۳۶۰ تیرباران شد.
زندگینامه شکرالله پاکنژاد
شکرالله پاکنژاد در خانوادهای فقیر در شهر دزفول در استان خوزستان متولد شد. در سال ۱۳۳۹ به دانشگاه حقوق تهران راه یافت. همزمان با ورود به دانشگاه با مسائل سیاسی آشنا و به فعالیت های سیاسی پرداخت. وی بدلیل شایستگی و لیاقت مبارزاتی که از خود نشان داد توانست مسئولیت های مهمی را در جنبش انقلابی دانشجویی آن زمان برعهده بگیرد.
وی در این دوران به دانشجویان وابسته به جبهه ملی پیوست. شکری تا زمانی که در سال ۱۳۴۲ از دانشگاه اخراج شود، بارها توسط دستگاه های امنیتی ساواک بازداشت و زندانی شده بود. وی در تظاهرات اعتراضی دانشجویان در اول بهمن ۱۳۴۰، توسط مأموران ساواک دستگیر شد. نیروهای ساواک همراه با نیروهای ویژه چترباز به سنگر آزادی دانشگاه تهران هجوم بردند. وی در این هجوم به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و تا سرحد مرگ وی را شکنجه و کتک زدند.
نیروهای امنیتی در هراس از شهادت این مبارز انقلابی او را به بیمارستان منتقل کردند. شکرالله پاکنژاد عصر همانروز از بیمارستان فرار کرد و به مبارزه خود ادامه داد. سپس او در سال ۱۳۴۲ تحت عنوان اخلالگر از دانشگاه اخراج و به سربازی فرستاده شد. وی در سال ۱۳۴۷ توانست از دانشگاه حقوق در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل شود.
پیوستن به مبارزه مسلحانه و تشکیل گروه فلسطین
شکرالله پاکنژاد همراه با تعدادی از همفکرانش در دی ماه ۱۳۴۸ حین عبور از مرز شلمچه خرمشهر بازداشت شدند. آنها جهت پیوستن و آموزش در صفوف مبارزین فلسطینی اقدام کرده بودند. از همین زمان تشکل آنها به گروه فلسطین معروف شد. سازمان امنیت شاه (ساواک) بر اساس اطلاعاتی که از حزب توده و شخصی بنام عباس شهریاری (معروف به مرد هزار چهره) بدست آورده بود توانست آنان را هنگام عبور از مرز دستگیر و بازداشت کند.
این گروه تشکل منسجمی نبود و افراد آن از طیفهای مختلف دانشجویان روشنفکر بودند. آنها دارای تمایلات مارکسیستی بودند اما همگی به مبارزه مسلحانه باور و اعتقاد داشتند. پس از سرکوب مردم ایران در قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، توسط رژیم شاه، افراد این گروه به این باور رسیده بودند که دوران مبارزه مسالمتآمیز پایان یافته است. آنها تنها راه رهایی و سرنگونی سیستم شاهنشاهی در ایران را مبارزه مسلحانه میدانستند.
محاکمه و دفاعیات شکرالله پاکنژاد
پاکنژاد در دادگاه ابتدا به اعدام محکوم شد، اما در زیر فشارهای بین المللی سرانجام شکرالله در دادگاه بدوی به حبس ابد محکوم شد. دفاعیات وی توسط یکی از دوستان نزدیک کرامتالله دانشیان، زندانی سیاسی یوسف آلباری دانشجوی دانشگاه ملی، ریز نویس و در پلاستیکی کوچک جاسازی و بلعیده شد و در خارج از زندان بیرون آورده شد. سپس در معرض افکار عموم مردم ایران و جهان قرار گرفت.
ژان پل سارتر نویسنده مشهور فرانسوی، متن کامل دفاعیات شکرالله پاکنژاد را در مجله خود به نام عصر جدید چاپ کرد که باعث رسوایی رژیم دیکتاتوری محمدرضا پهلوی در میان جهانیان و سیاستمداران اروپایی شد. وی در دفاعیاتش به ایراداتی قانونی به برگزاری دادگاه بر اساس اصل ۷۴ متمم قانون اساسی پرداخت و دادگاه را قانونی زیر علامت سوال برد.
وی در بخشی از دفاعیات خود به مبارزات رهائیبخش مردم و پیروزی مشروطهخواهان به رهبری ستارخان و باقرخان اشاره کرد. او به دفاع از دستآوردهای مبارزاتی مردم ایران در دوران مصدق فقید و سلطه مجدد استعمارگران بر این میهن پرداخت و از شکنجههای هولناک و ضدانسانی که از زمان اسارت بر وی روا داشته بودند پرده برداشت.
شکرالله پاکنژاد در دادگاه و در میان قضات دستنشانده دیکتاتوری سلطنتی گفت من تنها کسی نیستم که مورد شکنجه قرار گرفتم و از شکنجه دوستان همگروهش و بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان های قزل قلعه و زندان قصر و اوین توسط مأموران ساواک افشاگری کرده و پرده برداشت.
این فرزند رشید مردم ایران در دوران اسارت در زندانهای شاه خائن بدلیل مواضع اصولی و انقلابی که داشت بارها به دفاع از مجاهدین خلق پرداخت و در جریان ضربه سال ۱۳۵۴ مجاهدین خلق، چهره اپورتونیست های چپ نما را افشا کرد.
سقوط دیکتاتوری شاه و ادامه مبارزات شکرالله پاکنژاد بیرون از زندان
وی در فردای سقوط شاه به تشکیل جبهه دمکراتیک ملی اهتمام ورزید و فعالیت های سیاسی خود را ادامه داد. در همراهی با مجاهدین خلق پیشقدم بود و بارها به دفاع از سیاستهای آنان در مقابل انحصارطلبان حاکم پرداخت.
دکتر منوچهر هزارخانی از اعضای برجسته این جبهه در این خصوص گفته است که دلیل اصلی اینکه جبهه دمکراتیک در کنار مجاهدین خلق حفظ شد این بود که شکرالله مسئول ارتباط با مجاهدین خلق بود و وی شخصا این مسئولیت را برعهده گرفته بود.
شکرالله پاکنژاد درصفحه شورا در مجاهد شماره ۱۱۸ به تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۰ نوشت؛ «انقلاب ایران در آستانه شکست است. مردم رنجدیده ما نگران بلیّاتی هستند که به یُمن حکومت انحصارطلبان دغلباز حزبی، به صورت بیکاری و فقر، جنگ و آوارگی، گرسنگی و فحشا و بالاخره دیکتاتوری و اختناق، گریبانشان را گرفته و دامنهٌ آنها هر روز گسترش بیشتری مییابد… اینک زحمتکشان میهن ما، دو سال پس از قیامی درخشان و یکپارچه، دست خود را خالی مییابند، بدون آن که در جبین حکومت نور رستگاری ببینند.
سرنوشت انقلاب ایران
آنان از قِبَل حاکمیت انحصارطلبان، نه نان در سفره دارند و نه امید در دل، و به زبانی دیگر، نه استقلال و نه آزادی… انقلاب امیدی به عوامفریبان حاکم ندارد، سهل است، آنها را به اعتبار عملکرد دوسالهشان، عملههای ضدانقلاب میشناسد. انقلاب چه میخواهد؟ او هم چنانکه در آخرین روزهای حکومت شاه از حلقوم زحمتکشان فریاد میکرد «استقلال» و «آزادی» میخواهد.
امّا، پس از دوسال تجربه مصمّم است دیگر به هیچ نیرنگ باز سَفسَطه گری اجازه ندهد که با جدا کردن این دو مفهوم از یکدیگر، هر کدام را به صورت اهرمی برای فریب و زنجیری برای دوباره بستن دست و پایش مورد استفاده قرار دهد. انقلاب اکنون دیگر میداند که «استقلال»، خود را در «آزادی» نشان میدهد. او خوب میداند که آزادی جوهر زندگی است».
قهرمان خلق شکرالله پاکنژاد در پایان مقاله نوشت؛ «شورا، در این مرحله میخواهد زبان انقلاب باشد، بعد محوری برای تجمّع نیروهای انقلاب و آن گاه است که میتواند، در تناسب با ماهیّت خویش، نظامی حاکم، برخاسته از عمق دل و اندیشهٌ مردم و انقلاب آنان باشد».
رهبر مقاومت ایران در باره شهادت این انقلابی کبیر مردم ایران گفت؛ «با شهادت پاکنژاد، خلق ما یکی از رشیدترین فرزندان مبارزش، انقلاب ما یکی از ارزندهترین رهبرانش، سازمان مجاهدین، یکی از صمیمیترین و غمخوارترین همزنجیران، همرزمان، و همسنگران و مشوقان انقلابی خود را از دست داد. اگرچه یقین دارم که راهش، همچون نامش هر روز درخشندهتر و تابندهتر تا قله پیروزی نهایی ادامه خواهد داشت».
یاد و نام این فرزند برومند مردم ایران تا روزی سرنگونی حکومت جور و ستم خامنهای و برقراری دولتی مردمی همیشه در یاد انقلابیون واقعی مردم ایران زنده خواهد بود. راهش پررهرو و گرامی باد.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7