۱۳۹۶ خرداد ۱۴, یکشنبه

بغض تندر تاریخ !!!!




بغض تندر تاریخ!!!!  
 در شبی مهتابی
دشت تنها بود ، من تنها
تک درخت آرزو ،
د رمیان جنگلی خاموش زیبا بود
درسکوت دشت
در میان پرتوی از نقره گون ماه
ناگهان !!!
آواز شباهنگی
 بر امواج شب فرود آمد
وقلبم از صدایش ریخت
نسیمی می وزید از دشت
درخت آرزو ،مهتاب ،آواز شباهنگ
درکری زیبا وسحر آمیز
همچون ساغری موزون
راویان قصه ها بودند
کوچه های درد!
شعله های غم !

بغض تند ر تاریخ!!!
در زلال روشن مهتاب
ورخسار بلور قصه گوی دشت
ناگهان !!!
صخره بشکست از سکوت سالیان آن شب
در غمآواز سکوت دشت
حیاتی دیگر آغازید
ابر گریان شد

هزاران چشمه جوشید از میان دشت
وبر چهر  بلور قصه گوی دشت
پری در برکه نجوا کرد
بر زلال چشمه های دشت
حیاتی دیگر آغازید
چشمه نوشانوش
آهوان در رقص
کاروان خسته آرامید
در زیر درخت آرزو آن شب


بهار 1396  ع . ز . قباد  رزمنده ارتش آزادیبخش ملی ایران