۱۳۹۷ تیر ۳, یکشنبه

سخن روز :اعترافات ناگزیر به منفوریت قوه‌ قضاییه فاسد رژیم آخوندی




سخن روز :اعترافات ناگزیر به منفوریت قوه‌ قضاییه فاسد رژیم آخوندی



در تقویم حکومتی، از اول تیر تا هفتم تیر به‌عنوان هفته قوه قضاییه نامگذاری شده است و در همین رابطه تبلیغات دامنه‌داری در دستگاه تبلیغاتی رژیم جریان پیدا می‌کند تا چهره قوه قضاییه را که به‌شدت مورد تنفر مردم است، موجه جلوه دهند.
در همین رابطه در نمایش جمعه روز اول تیر آخوند منتظری دادستان کل رژیم به‌عنوان سخنران پیش از خطبه‌ها در نمایش جمعهٔ ‌ تهران به صحنه آمد و صحنه گردانی کرد. وی شب قبل از آن هم در تلویزیون رژیم ظاهر شد و تلاش کرد چهره کریه قضاییه آخوندی را تا جایی‌ که مقدور است، سفیدکاری کند. البته در تمامی سخنان منتظری، نگرانی و ناراحتی زیادی موج می‌زد و حرفهایش بیشتر آه و ناله بود در حالی‌که قوه قضاییه آخوندی یکی از مخوف‌ترین اهرم‌های قدرت نظام و دستگاه سرکوب سیستماتیک مردم است. سؤال اینجاست که چنین قدرت قاهری، خود از چه چیز احساس ناراحتی و ناامنی می‌کند؟

علت نگرانی قضاییه آخوندی چیست؟

 

به‌طور معمول در مناسبتهایی مانند هفته ‌قوه قضاییه این انتظار هست که یک مقام قضاییه هنگامی که برای صحبت و سخنرانی عام می‌آید، قاعدتاً از دستاوردها و نقاط قوت دستگاه‌شان بگوید و در این رابطه تبلیغات کند، در حالی که اساس صحبتهای منتظری، شکوه و شکایت از اتهام‌هایی بود که متوجه قوه قضاییه است؛ از جمله این‌که فساد چند قاضی را به کل دستگاه قضا تعمیم می‌دهند و یا این‌که تلاش می‌کنند قضاییه را فاسد و ناکارآمد جلوه می‌دهند و این‌که این این روال نسبت به قضاییه در همه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی عمومیت دارد!

حقیقت چیست؟

 

واقعیت فاسد قوه قضاییه آخوندی البته چنان آشکار است که خودش را به همین روشنی تحمیل کرده است!
آخوند منتظری نه تنها از افشاگریهای مجاهدین سوزوگداز کرد، بلکه ناچار شد به فاشگویی‌های احمدی‌نژاد هم اشاره کند و بگوید که در داخل نظام هم قوه قضاییه را فاسد و ظالم و دیکتاتور معرفی می‌کند. حرفهای احمدی‌نژاد از این جهت اهمیت دارد که از زبان کسی بیان می‌شوند که ۸سال رئیس‌جمهور این رژیم بوده است و به زیر و بم بسیاری از زوایای پنهان این دستگاه فاسد و جنایتکار اشراف دارد. و این وضع اگر ‌چه از سویی بیانگر بحران درونی رژیم است، اما در عین‌حال نشانگر شدت منفوریت قوه قضاییه آخوندی هم هست، نفرت اجتماعی‌ای که احمدی‌نژاد هم تلاش می‌کند از آن به سود منافع باندی خودش بهره‌برداری کند. در واقع فساد و تباهی قضاییه آن قدر عمیق و گسترده است که رژیم با همه‌ دجالیت خود قادر نیست روی آن سرپوش بگذارد.

جوابگوی قضاییه فاسد کیست؟

 

خامنه‌ای چندی پیش بی‌مناسبت و در یک منبر به‌اصطلاح دانشجویی، به بسیجی‌های مأمور به خدمتش در دانشگاه گفت که من فقط رئیس قوه قضاییه را منصوب می‌کنم و در مدیریت آن دستگاه نقشی ندارم! در حالی که آخوند منتظری در سخنرانی خودش در نمایش جمعه دیروز گفت: « مشروعیت کار همه ما قضات، از عالی‌ترین مقام یعنی رئیس قوه قضاییه بلا واسطه، و در مورد سایر قضات همه و همه مع الواسطه همه ما منصوب ولی‌فقیه هستیم و اصلاً مشروعیت خودمان را از ولی‌فقیه می‌گیریم!
خامنه‌ای تلاش می‌کند خود را از نجاست این دستگاه به‌شدت آلوده برکنار جلوه دهد!
دادستان کل خامنه‌ای در نمایش جمعه می‌گوید سرتا پای قضاییه، مشروعیت خود و احکام جنایتکارانه‌اش را از خامنه‌ای می‌گیرد!

مسئول این قضاییه فاسد و جنایتکار کیست؟

 

اولین و مهمترین حقیقت این‌که:
قوه قضاییه این نظام آن‌چنان کثیف است که حتی خامنه‌ای که خود به‌عنوان ولی‌فقیه، صاحب این رژیم و طبق اصول متعدد قانون اساسی، مسئول مستقیم این قوه و این دستگاه است هم آشکارا از آن تبری می‌جوید!
البته بگذریم که حرف خامنه‌ای بسیار مسخره و دور از حقیقت است است هنگامی که می‌گوید: «من فقط رئیس قوه را تعیین کردم و در بقیه امور آن نظارت ندارم»
این حرف درست مثل این است که نخست‌وزیر یا رئیس‌جمهور هم بگوید من وزیر را تعیین کردم و امور وزارتخانه‌اش به من مربوط نیست!
بگذریم که در دیکتاتوری مطلقه ولایت فقیه، جزیی‌ترین امور هم زیر نظر و با دستور شخص ولی‌فقیه صورت می‌گیرد. به‌خصوص در قوه قضاییه. و همان‌طور که منتظری گفت تمام مقامات قضاییه منصوب بلاواسطه یا مع‌الواسطه خامنه‌ای هستند و بدون نظر او محال است مهره‌ای در سطوح بالا و حتی میانی این قوه جابه‌جا شود.

نقش مقاومت در افشای قضاییه نظام


همینجا جا دارد در مورد منفوریت و رسوایی قوه قضاییه کمی تأمل کنیم که چه نیرویی و چه جریانی این دستگاه جنایت و آدمکشی را هم در داخل ایران و هم در سطح بین‌المللی این‌گونه رسوا و سکه یک پول کرده است؟
از حرفهای همین منتظری تا حرفهای آخوند صادق لاریجانی که هر بار صحبت می‌کند، شروع به فحاشی علیه مجاهدین و سوزوگداز از افشاگریهای مجاهدین می‌کند می‌توان دریافت که اولین و قدیمی‌ترین عامل بدنامی قضاییه آخوندی کیست. همان مجاهدینی که از روز اول قانون ضدانسانی قصاص آخوندی که بنای دستگاه قضاییه رژیم بر آن سوار است را محکوم کردند؛ با افشای فیلمها و ویدئوهای مجازاتهای ضدانسانی هم‌چون سنگسار و چشم از حدقه درآوردن نفرت جهانی را علیه دستگاه قضا رژیم برانگیختند؛ کوس رسوایی محاکم ضدانسانی و احکام جنایتکارانه، دستگیریهای خودسرانه و اعدامهای ضدانسانی رژیم آخوندی را در سراسر گیتی به صدا درآوردند تا آنجا رژیم آخوندی به‌خاطر نقض حقوق‌بشر ۶۴بار در مجمع عمومی سازمان ملل محکوم بشود. لاریجانی در یکی از آخرین صحبتهایش که خبرگزای حکومتی ایلنا روز هفت اردیبهشت ۹۷مخابره کرد، گفت:
«شبکه‌های اجتماعی برای تخریب ارکان نظام، به خدمت منافقین درآمده است... رئیس قوه قضاییه با اشاره به طرح برخی ادعاهای حقوق‌بشری اظهار کرد: از بحث حقوق‌بشر تا کوچک‌ترین آرایی که در دادگاهها و دادسراهای ما صادر می‌شود، برایشان موضوعی جهت تاختن به قوه قضاییه جمهوری اسلامی و تخریب این رکن نظام است. البته برخی افراد در داخل نیز همین مسیر را طی می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی امروز برای تخریب ارکان نظام، به خدمت نظام سلطه، ضد انقلاب و منافقین درآمده است».

۹۰۰۰۰۰۰(نه میلیون) تشکیل پرونده در یک‌سال!


آخوند منتظری به‌اصطلاح دادستان کل نظام در سخنرانی‌اش در نمایش جمعه اول تیر تهران در میان صحبت‌هایش، سخن از رسیدگی قوه قضاییه به بیش از ۹میلیون پرونده در یک‌سال اخیر کرد، اولین سؤالی که به ذهن هر شنونده‌ای می‌زند این است که: این عدد، پیش از هر چیز نشانگر یک فاجعه است! چرا که همین آماری که منتظری به دست می‌دهد، سند جنایت این قوه و این رژیم علیه مردم ایران است. چرا که معنی این‌که تنها در یک سال ۹میلیون پرونده قضایی تشکیل شده چیست؟
به یاد بیاوریم که مقامات همین رژیم، پبشتر گفته بودند که ۱۷میلیون پرونده در قوه قضاییه روی هم انباشته شده. روشن است که با هر پرونده حداقل یک خانواده درگیر قضاییه و مصایب ناشی از آن می‌شود و اینک محاسبه کنید وقتی صحبت از ۱۶یا ۱۷میلیون پرونده به میان می‌آید، معنی آن این است که حداقل نیمی از جمعیت این مملکت را قضاییه‌اش گروگان گرفته است!
این، خدمات قوه قضاییه‌ای است که دادستان رژیم به‌خاطر آنها بر سر مردم ایران منت گذاشته و می‌گوید:
« طی فقط یک سال بیش از ۹میلیون پرونده‌قضایی برای مردم ایران تشکیل داده است» چیزی که به اعتراف سردمداران قوه قضاییه در دنیا بی‌مانند است.
این آمار سرشت سرکوبگرانه این رژیم را به‌خوبی نشان می‌دهد. البته بیشتر این پرونده‌ها ظالمانه بوده و به ناحق تشکیل شده‌اند. کما این‌که خیلی از اعدامها حتی در چارچوب قوانین خود رژیم ناحق است و با شکنجه اعتراف گرفته‌اند.

استدلال «دوسر باخت» برای آخوندها


نکته مهمتر در این عدد و رقم‌های آخوندی آنکه: اگر این تخلفات و جرم و جنایتها واقعیت هم داشته باشد، باز سند رسوایی همین رژیم است، چرا که همه می‌دانیم بیکار ی و فقری که همین نظام به‌وجود آورده، زاینده جرم و جنایت است.
علاوه بر اینها در سیستم قضایی رژیم ۲۵۰۰عنوان مجرمانه تعیین شده، در حالی که مثلاًًً در هند این رقم حدود ۵۰۰است معنی آن این است که مردم را به هر بهانه‌یی می‌گیرند و مجازات می‌کنند، از به‌اصطلاح بدحجابی گرفته تا روزه‌خواری و انواع بهانه‌ها...
دیگر این‌که باید دید این دستگاه عریض و طویل قوه قضاییه چه هزینه سنگینی بر مردم تحمیل می‌کند:
تعداد کارکنان قوه ‌قضاییه ۸۲هزار و ۹۲۸نفر است.
تعداد قضات و کارآموزان قضایی ۱۲هزار و ۶۳۸نفر و نیروی شاغل در شوراهای حل اختلاف نیز ۴۱هزار نفر است.
از طرف دیگر تعداد زندانیان بنا‌به آمار خود رژیم ۲۲۰هزار نفر در سال گذشته است که سال به سال افزایش پیدا می‌کند. یک بار شاهرودی که تازه به سمت ریاست قوه تعیین شده بود گفت ویرانه‌یی تحویل گرفتم. همین شخص در جای دیگری گفت کسانی در زندانها هستند که ۲۱سال است بلاتکلیفند. اینک باید پرسید که آن ویرانه آباد شده است یا ویرانه‌تر؟ حتماً بسا ویرانه تر!

به‌عنوان نتیجه‌گیری


بنابراین، می‌توان بر اساس همین اعترافها و حرفهای منتظری کما این‌که بر اساس حرفهای آخوند لاریجانی، تمامی این آمار و ارقام علامت دیگری از نزدیک شدن مردم ایران به سرنگونی رژیمی است که در باتلاق جنایتهای خودش گیر کرده است و این سرنوشت را هم مقاومت مردم ایران برایش رقم زده است.

مطالب   مارا در وبلاک خط سرخ  مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady   دنبال کنید
ما بر اندازیم#   تهران # قیام دیماه#  اعتصاب # تظاهرات#  قیام سراسری#  اتحاد