دادگاه نمایشی۱۰۴نفر از اعضای مجاهدین و مقاومت ایران توسط رژیم از آذرماه گذشته با تبلیغات گسترده و نصب بنرهایی در خیابانهای تهران برگزار شد. تلاش و تقلای ولیفقیه ارتجاع که میخواهد به واسطهٔ آن از یک سو با ایجاد رعب و وحشت مانع پیوستن نیروهای جوان جامعه به مقاومت و گسترش کانونهایشورشی شده و از سوی دیگر با ایجاد محدودیت در خارج کشور، زمینه را برای اقدامات تروریستی، فراهم کند.
رژیمی که تظاهر کنندگان در راهپیمایی اعتراضی۳۰خرداد۱۳۶۰را دستگیر و بدون احراز هویت اعدام کرد و بعد با چاپ عکسشان در روزنامههای کثیرالانتشارش باکمال وقاحت اعلام کرد خانوادهها با در دست داشتن شناسنامه عکسدار، برای تحویل گرفتن اجساد فرزندانشان مراجعه کنند،
رژیمی که دوران عربدهکشی و ترکتازیاش به سرآمده و سر مار ولایت به سنگ مقاومت کوبیده میشود، ناگزیر شده با ادا و اطوار آخوندی به جرم و جنایتهایشان لباس قانون و مدنیت بپوشانند که آن هم با ماهیت وحشی و درندهخویشان ناهمآهنگ است، از روی لاعلاجی بهاین نمایشهای مسخره روی آورده است.
تصور کنید! دادگاهی که تمام عناصر برگزار کننده، قاضی، دادستان، وکیل مدافع، شاکی و شاهدش همه از دژخیمان و عناصر اطلاعاتی و امنیتی رژیم هستند و متهمیناش پیشاپیش و قبل از محاکمه بهاشد مجازات محکوم شدهاند، چیزی جز نمایش روحوضی بهخاطر درد بیدرمان رژیم است؟
این خیمهشببازی «دادگاه» در حالی به نمایش گذاشته میشود که از ۴دهه پیش، خمینی ضدبشر حکم اعدام همه مجاهدین را صادر کرده و قضاییه جلادان بارها اعلام کرده است که اعدام مجاهدین احتیاج به محاکمه و قانون ندارد و به حکم خمینی و سردمداران نظامش باید در کوچه و خیابان و در هرکجا که باشند، اعدام شوند. چند نمونه از موضعگیری وحشیانه سردمداران رژیم:
رفسنجانی: «… اگر امروز اینکار (اعدام) را نکنیم سه سال دیگر بهجای هزارتا اعدام، باید صدهزار نفر اعدام کنیم». (روزنامه حکومتی جمهوری ۱۱مهر ۱۳۶۰).
آخوند موسوی تبریزی (دادستان کل رژیم): «اسیرش را باید کشت، زخمیاش را باید زخمیتر کرد که کشته شود. هرکس در برابر نظام بایستد، حکمش اعدام است (روزنامه حکومتی اطلاعات مهر ۱۳۶۰).
لاجوردی: «ظرف مدت ۲ساعت که از دستگیری میگذرد، محاکمه پایان مییابد و حکم صادر میشود و اجرا میگردد». (روزنامه حکومتی اطلاعات مهر ۱۳۶۰)
آخوند محمدی گیلانی: «اینها را که در خیابان تظاهرات مسلحانه میکنند در کنار دیوار همانجا آنها را گلوله بزنید. بدن مجروح اینگونه افراد باغی نباید به بیمارستان برده شوند، بلکه باید تمام کشته شوند… کشتن به شدیدترین وجه، حلقآویز کردن به فضاحتبارترین حالت ممکن و دست راست و پای چپ آنها بریده شود». (روزنامه حکومتی اطلاعات مهر ۱۳۶۰)
آخوند مشکینی: «هر کس در خیابان یا هر جای دیگر علیه حکومت اسلامی قیام کرد، همانجا باید حکم اعدامش صادر شود». (روزنامه حکومتی اطلاعات مهر ۱۳۶۰)
در قتلعام سال۶۷ بیش از۳۰هزار نفر از زندانیان سیاسی را که اکثریت آنان از مجاهدین بودند، رژیم به جرم ایستادگی بر عقایدشان در نهایت سبعیت و مخفیکاری اعدام کرد ولی جنبش دادخواهی و افشاگریهای مجاهدین آن را به یک جنبش سراسری تبدیل کرد و لحظهای گریبان آمران و عاملان این جنایت هولناک را رها نکرده است.
در تاریخ ۶آبان ۱۳۶۹همزمان با اعزام هیأت کمیته بینالمللی صلیبسرخ برای بازدید از زندانهای رژیم خمینی، مسئول شورای ملی مقاومت ایران در تلگرامی به رئیس صلیبسرخ، به افشای جنایت رژیم پرداخته و مینویسد: «این رژیم ضدبشری تاکنون بیش از۹۰ هزار تن از فرزندان آزادیخواه مردم ایران را اعدام کرده و مستمراً دهها هزار زندانی سیاسی را در بیش از ۶۵۰ زندان و شکنجهگاه رسمی و مخفی تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار داده است. خمینی و سردمداران کنونی رژیم در اظهارات رسمی خود به کرّات تصریح کردهاند که برای اصول حقوقبشر و ارگانهای بینالمللی ناظر بر اجرای آن اعتباری قائل نیستند و تنها نگرش ارتجاعی و قرونوسطایی خود را ملاک عمل میدانند که بر اساس آن صراحتاً شکنجه، مثله کردن زندانیان سیاسی، تمامکش کردن مبارزان مجروح، تیرباران کودکان (۹سال به بالا)، کشیدن خون محکومان قبل از اعدام و مجازاتهایی نظیر بریدن دستوپا و درآوردن چشم، سنگسار، سربریدن، سوزاندن و پرتاب کردن از کوه بهمنظور اعدام را مجاز شمرده و علناً بهاین وحشیگریها عمل میکنند… در همینجاست که مردم و مقاومت ایران بهعنوان قربانیان بربریت رژیم خمینی توجهات ارگانهای ناظر بینالمللی را بهاین حقیقت جلب میکنند که وقتی این رژیم در اظهارات رسمی و اقدامات علنیاش اینچنین به جنگ با بشریت برمیخیزد، بهوضوح میتوان دریافت در زندانها و شکنجهگاهای مخفی چه بر سر آزادیخواهان میآورد».
اما موج فزاینده خونهای مجاهدان و آزادیخواهان و قتلعام شدگان، دیوارهای قطور زندانها را میشکافد و پیام اعتراض و مقاومت و شورش را در بین جوانان بالا و بالاتر میبرد.
رژیم که در بنبست پس از قیام ۴۰۱ و فرو رفتن در باتلاق جنگافروزی منطقهیی و تشدید تضادهای بینالمللی در تعادل شکننده و نگران کنندهای بهسر میبرد، برای حفظ تعادلش علیه تنها آلترناتیو دموکراتیک انقلابی به طناب پوسیده دادگاه مسخرهای چنگ زده است تا از یکطرف در داخل کشور بستری برای شیطانسازی و پروپاگاندا علیه مجاهدین فراهم کند و از طرف دیگر در خارج کشور نیز آنرا بهاهرمی برای فشارهای حقوقی و زد و بندهای سیاسی تبدیل نماید.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7