۱۴۰۳ خرداد ۱۵, سه‌شنبه

از کاوه آهنگر تا خانواده های مجاهدین – خلیل بزرگمهر


وضعیت خامنه‌ای در روزهای پایانی سلطنتش، ضحاک مار به ‌دوش را تداعی می‌کند. با این تفاوت که ضحاک فقط به دو مار از مغز جوانان نواله می‌رساند، خامنه‌ای کرور کرور جوانان ایران را قتل‌عام می‌کند؛ اما او نیز مانند ضحاک در چنبرهٔ عواقب ستمکاری‌اش گرفتار شده است. فساد سیستماتیک و سازمان‌یافته، چپاول و دزدی آقاها و آقازاده‌های حکومتی و نیز موج سرکوب و اعدام، مردم ایران را به خشم آورده است. آنها بعد از چند قیام سراسری، عزم جزم کرده‌اند که با یک انقلاب آتشین ضحاک عمامه‌دار را از تخت به زیر کشند و خواهند کشید.

تقلید از ضحاک

در شاهنامهٔ فرودسی و اساطیر باستان خوانده‌ایم که مشاوران ضحاک به او می‌گویند که برای عقب انداختن انقلاب لازم است طوماری را به امضای مردم برساند. طومار به‌سرعت آماده می‌شود، اما جز چاپلوسان درباری و ساندیس‌خوران حرفه‌یی، کسی آن را امضا نمی‌کند. چاره را در آن می‌بینند که به سراغ کاوهٔ آهنگر بروند تا او با توجه به نفوذ و محبوبیتی که در جمع پیشه‌وران و زحمتکشان داشت، برای آن طومار امضا جمع کند. مجلس می‌آرایند و کاوه را صدا می‌زنند… ولی کاوه که یک جنگاور سر موضع بود و نمی‌خواست به مردم و آرمان آنها خیانت کند، انتخاب دیگری داشت. درباریان بی‌اطلاع از آنچه در درون او می‌گذرد، وی را به مجلس آوردند. سکوتی سرد در سرتاسر تالار حکمفرما بود. همه در انتظار تصمیم کاوه بودند. کاوهٔ آهنگر ناگهان با غرش رعدآسای خود سکوت را شکست و طومار را از میان به دو نیم کرد. آنگاه به خارج از دربار شتافت. چرم پیشدامن خود را بر چوبی به اهتزاز درآورد و خلق را به دادخواهی ضحاک برانگیخت.

کسب اعتبار از خانواده‌های مجاهدین

در اسناد افشا شدهٔ وزارت‌خارجهٔ رژیم این عبارت به چشم می‌خورد:

«اولویت نظام، اعتبارزدایی از مجاهدین است». ترجمان این عبارت هیولای ولایت این است که اعتبارزدایی دو بخش دارد. یک نیمه آشکار آن‌که شیطان‌سازی از مجاهدین است، همان اتهامات صدبار مصرف شده مثل وابستگی به‌عراق، طلاق اجباری، کودک سرباز و… اما یک نیمه پنهان هم دارد که همان آلترناتیوسازی است که در «جرج تاون» و «کنفرانس امنیتی مونیخ» بیرون زد. آنجا که آلترناتیوهای دست ساز، به جای حمله به حکومت آخوندی، حمله به آلترناتیو واقعی مردم ایران را استارت زدند.

در ادامهٔ این اعتبارزدایی شاهد توطئه‌های جدید هستیم. خامنه‌ای و دژخیمانش در جریان به‌اصطلاح دادگاه نمایشی محاکمه ۱۰۴نفر از مجاهدین، به‌این نتیجه رسیده‌اند که این دادگاه را نمی‌توان فقط با دختر دژخیم لاجوردی و پسر جلاد صیاد شیرازی و هم قطاران و ساندیس‌خوران دیگر پیش ببرند؛ زیرا هیچ آبرو و اعتباری ندارند. برای کسب اعتبار برای این به‌اصطلاح دادگاه، دست به‌دامان خانواده‌های مجاهدین شده‌اند که تو را به خدا بیایید طومار علیه فرزندان‌تان امضاء کنید! بیایید شکایت نامه تنظیم کنید! بیایید در دادگاه شرکت کنید!

مزدور علی اکرامی، یکی از مزدوران حاضر در دادگاه نمایشی با آه و فغان می‌گوید: «آنچه به‌شدت کمبود آن احساس می‌شود عدم حضور خانواده‌های اعضای گرفتار در مقر مجاهدین در آلبانی است»!

اما اگر کسی دست در دست دشمن، علیه مجاهدین در این سیرک شرکت کند نه فقط خانواده مجاهدین نیست که همدست دشمن و در جبهه مقابل آنها است.

خانواده‌های مجاهدین مانند «کاوه‌های قیام‌آفرین و سرِ موضع در اشرف۳»، بی‌گمان تن به امضا کردن و امضا جمع کردن برای طومارهای ننگین و به خون‌آغشتهٔ این حکومت اهریمنی نخواهند داد. آنها با پاره‌کردن این طومارها، جامه‌های خود را درفش دادخواهی خواهند کرد و به خیابان‌ها خواهند ریخت. اکنون زمان برخاستن و برچیدن بساط ضحاک و ضحاک پرستی است.

خلیل بزرگمهر

خرداد ۱۴۰۳



🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7