وحشتزدگی ایمنآبادی نماینده رد صلاحیت شده مجلس از قتل فجیع محمد میرموسوی در لاهیجان - در آستانه سالگرد قیام ۱۴۰۱
مانند دیگر سران و کارگزاران حکومت ایران، غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده سابق مجلس خامنهای از تبعات احتمالی قتل حکومتی سیدمحمد میرموسوی ابراز وحشت کرده است. قتل حکومتی سیدمحمد میرموسوی ترس عجیبی را بر حاکمان ایران و کارگزاران آنان و رسانههایشان مستولی گردانیده است.
تعداد قابل توجهی از آنان درصدد رفع و رجوع قضیه برآمده، برخی مقتول را دارای سابقه کیفری دانستهاند. گویا سابقه کیفری دلیلی پیشین، دلیلی بر جنایت جدید و قتل توسط قوای انتظامی ملایان میشود.
افراد و اسامی و رسانهها زیادند. اما در اینجا بحث بر سر اظهارات غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده پیشین مجلس خامنهای است.
ایمنآبادی که برای مجلس جدید ملایان رد صلاحیت شد در ترس از عواقب قتل حکومتی سیدمحمد میرموسوی وحشت خود را ابراز کرده است.
وی از جمله گفته است که «پلیس نباید خشم و خشونت را به جامعه تزریق کند» در حالی که در ۳۳ گذشته کار پلیس ملایان و یا همان فرماندهی انتظامی ملایان چیز دیگری بوده است.
وی در ادامه در جهت سفیدسازی قتل حکومتی از پزشکیان خواسته است که دستور بدهد که هیچکس خودسرانه عمل نکند گویا برای عدم انجام جنایت نیاز به امر و دستور هست!
ایمنآبادی در ادامه افزوده که «نتوانستیم فرهنگ پلیس خوب و مقتدر را در کشور ایجاد کنیم» این گزاره نیز نیاز به توضیح اضافه ندارد.
آنچه مردم و جامعه ایران از وحشیگری فرماندهی انتظامی ملایان در دههها و سالهای اخیر دیدهاند، ما را بینیاز از هر گونه توضیحی در مورد این گزاره میکند.
وی در ادامه اما نانی به فرماندهی انتظامی ملایان قرض داده که این قتل حکومتی «نافی تلاشها و زحمات فرماندهی انتظامی نیست» و نباید فرصتی ایجاد شود که «خادمین» مورد اتهام قرار گیرند.
قتل شهروندان و تلاش و زحمات نیروی انتظامی!!!
حال آنکه ایمنآبادی خود را مجاب نکرده به این سوال پاسخ گوید که در کجای جهان پلیس و نیروی نظامی آن کشور در قالب «خادم» دست به قتل شهروندانش میزند؟!
وی در ادامه به موضوعات سرکوبگرانه مشابهی از سوی فرماندهی انتظامی اشاره کرده است. ۲ نمونه از جنایات فرماندهی انتظامی را برشمرده است. اول آنکه یک نفر را با زور سوار ماشینی کردهاند و دوم این که چندی پیش در یک کلانتری، یک «سارق» را تا صبح به جرثقیل بستهاند!
اما بلافاصله و ضمن اشاره به این جنایات مجددا میافزاید که «این نافی تلاشها و زحمات نیروی انتظامی نیست»!!!
گویا وی از ترس و وحشتی که خود او را از عواقب احتمالی این قتل فرا گرفته نیز تحت تاثیر قرار داده و دچار تناقضگویی و هذیانگویی شده است.
ایمنآبادی در ادامه مشکل را در «قانون» حاکمیت ملایان دانسته است و اشاره کرده که باید اصلاح شود. حال آن که وی خود در زمانی که نماینده مجلس خامنهای و واضع قوانین و اصلاح آنها بوده، هیچ گاه صحبتی از چنین اصلاحاتی در قوانین ملایان نکرده است.
وی میگوید فرماندهی انتظامی باید متخلف را تحویل قضائیه بدهد و اعتراف میکند که دهها مورد و اتفاق دیگر مانند قتل حکومتی سیدمحمد میرموسوی توسط فرماندهی انتظامی انجام شده اما صدای آن درنیامده است. این احتمالا تنها و درستترین سخن وی در اظهارات وحشتآلودش میباشد.
ایمنآبادی سپس به تشریح کارهای سرکوبگرانه فرماندهی انتظامی میکند که بخشی از پلیس را درگیر ۴ تار موی زنان و دختران کردهایم. سپس ادامه میدهد که پلیس حق ندارد توهین کند یا به جامعه خشم و خشونت را تزریق کند.
اعتراف ایمنآبادی به تنفر مردم از حاکمیت ملایان
این اظهارات نیز گویا از زبان کسی خارج میشود که از کرهای دیگر بر کشور ایران و حاکمیت ملایان پا گذاشته است و از سوابق امر سرکوب فرماندهی انتظامی بیاطلاع بوده و حالا و با این قتل یاد چنین نصایحی افتاده است.
وی سپس میافزاید الان مردم وقتی پلیس و نیروی انتظامی را میبینند دچار وحشت و استرس میشوند و مردم حتی حضور پلیس را به هم هشدار میدهند.
وی ناخواسته اعتراف میکند که مردم ایران با هم متحد و در جبهه مقابل ضدخلق، یعنی حکومت و قوای انتظامیاش قرار دارند و در این زمینه هوای همدیگر را دارند.
ایمنآبادی سپس سعی میکند آب رفته به جوی قتل حکومتی مهسا امینی را بازگرداند و میگوید اگر افسران داخل ون را محاکمه میکردیم این همه کشته و زخمی نمیداشتیم.
حال آن که فرماندهی انتظامی همراه با دیگر قوای سرکوب در اعتراضات ۱۴۰۱ حدود ۷۵۰ نفر را کشتند که بگویند مهسا امینی را آنها نکشتهاند!!! دلالت و رویکردی که تنها در یک حاکمیت دیکتاتوری مبتنی بر سرکوب و خفقان پدید و برمیآید.
وی در ادامه توصیه نهایی را به پزشکیان میکند که وارد شود و «پرچم قانون را بالا ببرد و دستور دهد به همه دستگاهها که هیچ کس خودسرانه عمل نکند تا عدالت اجراء شود.
حال اینکه قتل یک شهروند بیگناه و شکنجه و آزارش چه ربطی به «پرچم قانون بالا بردن» دارد، ایمنآبادی خود را مجاب نمیکند به این تناقض نیز پاسخ دهد. مخلص کلام آنکه آن چه از سخنان ایمنآبادی برمیآید وحشتی است که مانند سایر مهرهها و کارگزاران حاکمیت او را فرا گرفته است. وی سعی میکند موضوع را توجیه کند. از این رو، رو به توصیههای اخلاقی و بدیهیات مفروض آورده است که جان آن جوان شکنجه و کشتهشده را بازنمیگرداند.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7