۱۴۰۳ اردیبهشت ۷, جمعه

آیا خامنه ای ولی فقیه ارتجاع تن به نوشیدن جام زهر جدید خواهد داد؟


                                 آیا خامنه ای  ولی فقیه ارتجاع  تن به نوشیدن جام زهر جدید خواهد داد؟


روز بیست و پنجم فروردین رژیم ولی فقیه حاکم بر ایران به تله افتاد. او با کنارزدن پرده‌ها، چهره واقعی طرف اصلی جنگ خاورمیانه را نشان داد که طرف اصلی جنگ است و سر مار جنگ‌افروز در تهران است! در ابتدای جنگ اخیر، رژیم ایران و مماشاتگران غربی با این دیکتاتوری (امدادگران غیبی!) نمی‌خواستند به این واقعیت اذعان کنند. مقاومت ایران نخستین طرفی بود که چنین فرمولی را اعلام کرد و از جامعه جهانی خواست در کوبیدن سر مار ولایت، کنار مقاومت ایران بایستند. مماشاتگران غربی در همان ابتدای جنگ گفتند که «هیچ نشانه‌ای از دست داشتن رژیم ایران در جنگ غزه وجود ندارد!». (یک مقام کاخ سفید-۱۷مهر۱۴۰۲).

کتمان دخالت در جنگ توسط ولی فقیه!

خامنه‌ای و سران رژیم ولایت فقیه در هفته‌های اول جنگ، با قسم و آیه، نقش رژیم‌شان را در برافروختن این جنگ کتمان می‌کردند. حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان از جانب خامنه‌ای مأموریت یافته بود که بگوید: موضوع غزه یک موضوع فلسطینی است (تلویزیون الجزیره. ۱۳آبان ۱۴۰۲). امیرسعید ایروانی، سفیر و نماینده دائم رژیم آن روزها در سازمان ملل می‌گفت: «جمهوری اسلامی ایران هرگز در هیچ اقدام یا حمله‌یی علیه نیروهای نظامی آمریکا در سوریه و عراق دخالت نداشته است!» (ایرنا. ۱۷آبان ۱۴۰۲)

ولی فقیه حاکم بر ایران، در حالی که بانی، زمینه‌ساز و تنها طرف سود برنده در جنگ غزه بود، نقش خود را در آن انکار می‌کرد. زیرا نمی‌خواست به‌طور مستقیم در جنگ با اسراییل و آمریکا درگیر شود. منفعت او در این بود که این جنگ با «نیروهای نیابتی» ادامه پیدا کند. به‌عبارت دیگر با قیمت گرفتن از جان و مال فلسطینی‌ها، سودای کثیف خود را پیش می‌برد. زیرا برای او و رژیمش، جنگ‌افروزی در خارج از مرزها، سرپوشی برای مقابله با وضعیت انفجاری در داخل ایران بود.

قربانی جنگ‌افروزی خامنه‌ای چه کسانی هستند؟

اگرچه برای مردم ایران و آگاهان سیاسی نسبت به ایران تردیدی وجود نداشته و ندارد، اما اقدام اخیر ولی فقیه حاکم بر ایران در شلیک موشک و پرواز پهپاد از داخل خاک ایران، باید این ادعای شیشه‌یی مماشاتگران را به‌طور کامل شکسته باشد که جنگ جاری در خاورمیانه، هیچ ربطی به مردم فلسطین ندارد و «سر مار جنگ‌افروزی در تهران لانه دارد و باید آن را به سنگ کوبید» تا این جنگ خاتمه یابد!

بر کسی پوشیده نیست که قربانی اصلی این جنگ، مردم فلسطین است. جنگی که یگانه راه حل درست و ریشه‌یی برای پایان آن، سرنگونی دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران است تا صورت مسئله مردم فلسطین به بستر واقعی خود برگردد. تاریخ نشان داده که صاحبان واقعی فلسطین، مردم این سرزمین هستند و آنان که خود را «از مردم فلسطین» نشان می‌دهند «نه از مردم فلسطین بوده و نه برای مردم فلسطین هستند».

رژیم ولایت فقیه حاکم بر ایران نزدیک به ۴۵سال است که مردم را در داخل ایران سرکوب و برای مشروعیت دادن به این سرکوب، جنگ‌افروزی در خارج از مرزهای ایران را به اشکال مختلف «سیاست و استراتژی» خود نموده‌ است. آنچه بر درد و رنج مسلمانان این سرزمین افزوده است این است که این تفکر بنیادگرایی تحت نام «اسلام» صورت می‌گیرد. در حالی که اسلام دین رحمت و همزیستی و صلح و برابری است!

سر مار چگونه برجسته شد؟

بنابر این، اقدام اخیر ولی فقیه حاکم بر ایران در روز ۲۵فروردین ۱۴۰۳ یک «نقطه عطف در تحولات منطقه» است که می‌تواند گامی بلند در جهت نزدیک شدن به انهدام «سر مار جنگ‌افروز»‌ باشد.

بدیهی است که هیچ‌کس خواهان حمله نظامی به ایران نبوده و نیست. اما مهمتر از حمله نظامی، «سرنگونی دیکتاتوری در این کشور» است که هم یگانه راه حل ممکن برای نجات خاورمیانه از وضعیت موجود است و هم مردم و مقاومت سازمانیافته آن‌ها توان برچیدن این دیکتاتوری را دارند و هم این که، عموم انسان‌ها و جریانات مردمی در جهان می‌توانند در حمایت از چنین هدفی، در کنار مردم و مقاومت ایران قرار بگیرند و به‌حمایت از آن‌ها برخیزند. امری که تاکنون مماشاتگران «مانع» از آن بوده‌اند!

بنابراین، تحولات اخیر منطقه خاورمیانه، از یک طرف، نشانگر حقانیت استراتژی «سر مار ولایت در تهران» است و از طرف دیگر، نشانه ضعف، درماندگی و شکنندگی رژیم ولایت فقیه است که اساسا فکر نمی‌کرد این جنگ به چنین نقطه‌یی بیانجامد. لذا هرچه در توان داشته و دارد در جهت گریز از قیام مردم ایران برای سرنگونی دیکتاتوری در ایران به کار خواهد بست. این رژیم می‌خواهد نشان دهد که «سر مار در تهران نیست! اما به قول این ضرب‌المثل ایرانی، «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت». دیرو‌زود شاید داشته باشد اما سوخت‌وسوز نخواهد داشت. آن روز به زودی فرامی‌رسد که ایران بدون یک دیکتاتوری در کنار همسایگانش در صلح و دوستی قرار گیرد!

چشم انداز چیست؟

هیچ رژیم دیکتاتوری، جام زهر را نخواهد نوشید مگر این که به وی نوشانده شود! خمینی در سال ۱۳۶۷ در جنگ با عراق به نوشیدن جام زهر به دست ارتش آزادیبخش ملی ایران اذعان نمود و یک سال بعد دق کرد و مرد! تجربه نشان داده که اثرات جام زهر دوم مدت زمان کوتاهتری به طول خواهد انجامید. و اگر دیکتاتوری از سرکشیدن آن سر باز زند، باز هم زمان آن کوتاهتر خواهد شد. به‌ویژه که اکنون «مردم ایران» و «ارگان رهبری جعمی قیام» و «کانون‌های شورشی» متصل به‌مقاومت ایران در سراسر ایران، برای برداشتن گام آخر در آمادگی کامل به‌سر می‌برند

عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی



🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7