یکی از مشخصههای عصر سرنگونی دیکتاتورها همه گیر شدن مقاومت در بین مردم است. این ویژگی را این روزها در کوچه و خیابانهای ایران میتوان دید.روز دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ماموران کلانتری ۱۳ بندرعباس جوان ۲۳ ساله بنام امیر عبداللهی را با شلیک مستقیم گلوله به قتل رساندند.روز سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ جمعی از مردم بندرعباس در اعتراض به قتل حکومتی این جوان و تیراندازیهای بیضابطه و کشتار جوانان جلوی فرمانداری این شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند.
مردم شعار دادند؛پلیس قاتل نمیخواهیم نمیخواهیم
برخی گزارشها حاکی است که مردم معترض وارد فرمانداری شدند.
البته مشابه این روایت از مقاومت را میتوان در بسیاری از شهرهای میهن یافت.
بعد از آغاز موج جدید سرکوب زنان توسط عوامل سپاه و انتظامی ما شاهد تصاویر متعددی از صحنههای مقاومت زنان در مقابل آن هستیم. نمود دیگر این مقاومت را میتوان در دانشگاه یافت. جایی که دانشجویان تحمیل الگوهای رفتاری و پوششی حکومت را به سخره میگیرند. مثلا در جایی مثل دانشگاه امیرکبیر دانشجویان به یک مقاومت منفی دست زدند و کلاسهای درس را تحریم کردند.
چرا حکومت به فشار و سرکوب همه جانبه نیازمند است؟
خبر سرکوب خیابانی مردم بویژه سرکوب وحشیانه زنان، فضای رسانههای شبکه های اجتماعی را پر کرده است.
علاوه بر این روزی نیست که خبر اعدام و حلق آویز چند تن از زندانیان در رسانههای مختلف منتشر نشود.
سوال این است که آنچه که در کانون شهرهای میهن جریان دارد چیست که خامنهای را این چنین به وحشت انداخته است؟ چرا حکومتش نمیتواند از سرکوب به شیوههای مختلف نسبت به تمامی اقشار از زنان تا دانشجویان کوتاه بیاید؟
برای فهم موقعیت کنونی خامنه ای به چند واقعیت اشاره میکنیم؛
۱. میدانیم خشم و نارضایتی مردم دیگر از حد گذشته است. بیتوجهی و بیاعتنایی حکومت نسبت به فقر جانکاه جامعه، از جامعه ایران یک بشکه باروت ساخته است. پس در پس پرده و در زیر پوست شهر حکایت دیگری در حال شکل گرفتن است؛ و آن هم حکایت «مقاومت» است.
مقاومت مردمی که بر اساس نمونهها و شواهد مختلف از این حکومت «عبور» کردهاند. این همان حکایتی است که دیکتاتور را این چنین نگران و هراسان کرده است.
۲. مقاومت بارزترین واقعیت جامعه امروز میهنمان است. که خامنهای و پاسداران تلاش میکنند با سرکوب و اعدام، برآن غلبه کنند.
مردم در حال مسلح شدن هستند
۳. اما به نظر میرسد که جامعه با مقاومت خودش در حال کار دیگری است! کاری که گوشههایی از آن را میتوان از میان صحبتهای سرکردگان و کارگزاران حکومتی پیدا کرد.
ذاکر عضو مجلس حکومتی از افزایش سلاح غیرمجاز در دست مردم ابراز وحشت کرد. او گفت: آنچه نگران کننده است وجود اسلحههای غیر مجاز در یک روستا در یک شهر در یک استان در یک مرکز استان است!
همین مهره حکومتی در قسمت دیگری از سخنانش میگوید:
در بعضی از استانها شما نگران این موضوع هستید که نباید اسلحه غیرمجاز در دست کسی باشد. این خطر است. مبارزه با این نیاز به وقت دارد؛ نیاز به بودجه! دارد. مگه اسلحه غیرمجاز نداریم؟ اگر داریم چرا راه کار ارائه نمیدهیم؟ چرا باز میآییم همان مجرای قبلی را طی میکنیم. مگر تجربه نکردید در مواقع حساس ندیدیم که نباید دستمان خالی باشد؟
یک مهره حکومتی دیگر؛ مجتبی یوسفی عضو هیأت رئیسه مجلس گفت: «هدف مجلس از اصلاح قانون مجازات قاچاق اسلحه و سلاح و مهمات غیرمجاز این بود. بالاخره الان شاهد جرمهای خشنی هستیم».
۴. بنابراین بنظر میرسد که جامعه در اتمسفر رادیکال مقاومت خود درحال نزدیک شدن به سلاح است. مسلح شدن و دفاع از خود در برابر تجاوز و ظلم اولیهترین و طبیعیترین حق انسان است. بنابراین دیکتاتور خودش بهتر از هرکس دیگری میداند که بازتاب جنایتهایش در جامعه، فقط یک مقاومت رزمنده و فعال مردمی است که اینک در حال بسیج و مسلح شدن است.
۵. از همین روست که دیکتاتور سراسیمه همه نیروهای وارفته خود را تحت عناوین مختلف به این میدان مبارزه! میفرستد. یک روز تحت عنوان طرح «نور» روز دیگر تحت عنوان «سفیران مهر» و روز دیگر تحت عنوان مانور به خیابان میآورد.
همه تلاش دیکتاتور آن است که بماند. چیزی بقایش را تهدید نکند. از همین روست که باید گفت مقاومت تنها مسیر به سمت آزادی است. مقاومت و مبارزه است که انسان و جامعه انسانی را زیبا میکند.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7