نامه زندانی سیاسی سعید ماسوری : انحطاط ابتذال - ۵ تیر ۱۴۰۳ قزلحصار کرج
انحطاط ابتذال
در گفتمان جنایت در آلمان نازی بیرون انداختن شهروندان آلمانی از خانه و کاشانهشان را "اسکان مجدد"، ریختن انسانها در کورههای آدم سوزی را "حل مسأله یهود" و کشتار آزمایشگاهی انسانها را با گاز و "موادسمی" را "امور پزشکی" میخواندند. فلذا در چنان گفتمانی، جنایتکاری همچون آدولف آیشمن (مسئول کورههای آدمسوزی) به تصریح خودش تنها یک "مدیر کارگزار" بوده که صرفاً قوانین و دستور مافوق را اجرا میکرد. فلذا ریختن انسانها در کورههای آدمسوزی بهزعم او "فقط یک موضوع اداری و بوروکراتیک" بوده است و دنیا هم باید میپذیرفت که حتی شخصی مثل آیشمن در چنان سیستم بوروکراتیکی، تنها یک مدیر اجرایی و بوروکراتیک بوده و نه یک جنایتکار!
در حکومت ولایت فقیه نیز دقیقاً با همان مکانیزم آیشمنی، کارگزاران و روشنفکرانِ دولت پرورده برای پست ریاستجمهوری لفظ "تدارکاتچی"را بکار میبردند که حتی اگر آنرا بپذیریم نمیدانم کسانی که برای این منصب"تدارکاتچی گری"به جان هم افتادهاند را چه باید نامید؟ و اگر برای نامیدن آنها از واژههایی نظیر کوتوله، نوکر و اوباش سیاسی استفاده بشود آنگاه برای نامیدن آن کسانی که دعوت به مشارکت در این "سیرک انتخاباتی" میکنند قطعاً با بحران واژه مواجه خواهیم شد! چرا که در هیچ دوره تاریخی واژه "ابتذال" بدین درجه از انحطاط نرسیده است بهطوریکه این "فرهیختگان لاکردار" تفاوت مفهوم "تدارکاتچی" در دورههای پیشین را با شرایط بعد از مرگ رئیسی نفهمیدهاند. اگر آن زمان از معنای واژه تدارکاتچی تنها فقدان اختیارات اراده میشد، امروز اما تدارکاتچی یعنی مهیاکننده و بسترساز جانشینی ولیفقیه (در صورت مرگ ولیفقیه) و اگر کسی چنین شرایطی را برای جانشین مطلوب خامنهای فراهم نیاورده و یا کمترین قابلیت دردسرسازی را داشته باشد، به زبان عامیانه "وِل معطل" است.
به همین دلیل است که میبینیم که مناظرات تلویزیونی هم به مغازلات عاشقانه برای رئیسی مبدل گشته و دعوت کنندگان به مشارکت در این سیرک هم با همان حربههای همیشگی که اگر یکی از این شش نفر نباشند، جنگ میشود و چنین میشود و چنان جز سفاهت و خیانت خود را برملا نمیکنند، چرا که عموم هموطنانمان در این ۴۵ساله هم سگ زرد را دیدهاند و هم شغال را... ! چه پزشک باشد و چه شیخک همشهری!
فلذا بهخوبی میدانند که تحریم این سیرک انتصاباتی
اولا: به هیچوجه انفعال سیاسی نیست بلکه کنشی است کاملاً فعالانه و اکتیو و
ثانیا: بهقول آن مادر قهرمانمان تحریم این نمایش بهدلیل نیاز ندارد و تنها ذرهیی شرافت میخواهد.
زندانی سیاسی سعید ماسوری - ۵تیر ۱۴۰۳
**
زندانی سیاسی سعید ماسوری کیست؟
سعید ماسوری از قدیمی ترین زندانیان سیاسی در ایران است که در آستانه ۲۴ امین سال حبس خود، بدون یک روز مرخصی، در زندان قزلحصار کرج محبوس است. سعید ماسوری متولد۱۳۴۴ زادهی خرمآباد است. وی مدتی در آلمان و سپس نروژ زندگی و در رشته پزشکی تحصیل کرده است.
زندانی سیاسی سعید ماسوری همراه با زندانی سیاسی غلامحسین کلبی در ۱۹دی ماه ۷۹ در شهر دزفول به اتهام «همکاری با سازمان مجاهدین خلق» دستگیر شد. در اردیبهشت ماه سال ۸۰ به خانواده وی اطلاع داده شد که فرزندشان بازداشت شده است. آقای ماسوری در دور اول بازداشت، ۱۴ ماه در انفرادی اداره اطلاعات اهواز تحت بازجویی بوده و سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
سعید ماسوری در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق به اعدام محکوم شد. ولی سرانجام، حکم وی به حبس ابد کاهش پیدا کرد.
او در ۲۰ خرداد ۹۲ از زندان رجایی شهر به زندان سپاه منتقل و به علت نامشخصی مورد بازجویی قرار گرفت. سعید ماسوری طی ۲۴سال زندان محروم از مرخصی و اعزام به بیمارستان برای رسیدگی به بیماریهای مختلفی که از آن رنج میبرد، بوده است.
سعید ماسوری در دوران حبس بارها و بارها به دلایل مختلف و در اعتراض به بیعدالتیها و ستمی که در حق زندانیان روا میشود دست به اعتصاب غذا زده است.
سعید ماسوری همراه با قدیمیترین زندانیان سیاسی در روز چهارشنبه ۱۱ مردادماه ۱۴۰۲، در راستای انحلال زندان گوهردشت، به زندان اوین منتقل شد. روز یکشنبه ۱۲ شهریورماه ۱۴۰۲، او و دیگر زندانیان سیاسی منتقل شده در یک انتقال وحشیانه با دخالت گارد زندان اوین به زندان قزلحصار منتقل شدند.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7