بهزاد علیشاهی مأمور سری و سکرت وزارت بدنام اطلاعات
دادگاه نمایشی ۱۰۴نفراز اعضای مجاهدین و مقاومت ایران که توسط رژیم ضد قاعده و قانون از آذرماه گذشته با تبلیغات گسترده و با گرد و خاک فراوان در تهران برگزار شد، هربار و در هرجلسه نمایش با فضاحت جدیدی همراه بوده است. محاکمه و ادا و اطوار قانون و قانونمداری برای رژیمی که تا بهحال جز با دجالگریهای مهوع آخوندی- پاسداری و زبان زور و قتلعام و کشتار با مخالفانش حرفی برای زدن نداشته و ندارد، آنقدر وصله ناچسبی است که با صد من سریش هم قابل چسباندن نیست.
بعد از جلسه یازدهم این سیرک مسخره یکی از عوامل مزدور رژیم بهنام بهزاد علیشاهی (حسن زباله) در گفتگو با مأمور دیگر وزارت بدنام بهنام علی اکرامی از او میپرسد: «چرا مجاهدین… بهطور رسمی وکیل معرفی نمیکنند و بهطور رسمی پاسخگو باشند. تو دادگاه اگه میگه و معتقده که دستم پره و حق با منه، خوب چرا نمیآد بهطور رسمی اینارو مطرح کنه؟»
مأموران وزارتی در حسرت این هستند که چرا مجاهدین وارد این بازیهای آخوندیِ ولایت فقیه نمیشوند. این آرزو از همان سنخ آرزوهایی است که امام جنایت پیشهگان خمینی ضدبشر به گور برد چون بهخوبی دریافته بود که از هزار احتمال یک احتمال هم وجود ندارد که مجاهدین دست بردارند از سرنگونی تمامیت این رژیم.
این همان جنگ بود و نبودی است که از ۴ دهه پیش، سردمداران حکومت قتل عام بارها به صراحت اعلام و در روزینامههایشان منتشرکردهاند که «اعدام مجاهدین احتیاج به محاکمه و قانون ندارد و به حکم خمینی جلاد باید همه مجاهدین را در کوچه و خیابان و در هرکجا که باشند، اعدام کرد».
ولی حالا که حکومت آخوندی درگرداب بحرانها غوطهور شده، ناگزیر از این ادا و اطوارها و نمایشهای مسخره شده تا شاید بتواند شتاب سرنگونی رژیمش توسط مجاهدین را چندصباحی به تأخیر بیاندازد.
در جلسه سیزدهم همین دادگاه مسخره درحالیکه آخوندک به اصطلاح! رئیس دادگاه تلاش میکرد ادای آدمیزادی را در بیاورد که مثلا با قانون سر و کار دارد و در رابطه با مزدور پیشانی سیاهی که به عنوان شاهد ظاهر شده ولی بدلیل عمری خیانت و جنایت، بدون نشان دادن چهره شومش، میگوید «با توجه به رعایت مقررات!! چهره ایشان نشان داده نمیشود ولی برای دادگاه روشن است». این هم نمونهای از هوش! و ذکاوت! رئیس دادگاه! که مأمور رژیمش را میشناسد.
مأمور سری و سکرت وزارت بدنام اطلاعات که در بین ایرانیان شریف به «حسن زباله» و «دلقک علیشاه» معروف است، پس از بهکار گرفته شدن توسط وزارت اطلاعات و آدمکشی در ایران، از هیچ دریوزگی و نیرنگ و دروغی ابایی نداشته و در خوش خدمتی بهرژیم وحشی حاکم بر میهنمان مورد مصرف واقع شده است مدعی است:
«… در مجاهدین زندان بود، شکنجه بود، مثلا ما را لخت میکردند، سر ما را داخل توالت میکردند… سروته آویزان میکردند…» (فروم ایرانیان –۱۹بهمن۹۱)
همین مأمور در جلسه سیزدهم دادگاه مجددا همان اراجیف صدهابار مصرف شده علیه مجاهدین را دوباره نشخوار کرد و گفت: « در یک برهه زمانی سازمان به اعضا مشکوک شد و آنها را میکشت و ادعا میکرد که جمهوری اسلامی کشته است.» تکرار همان اباطیل امام پلیدش خمینی ضدبشر که می گفت مجاهدین خودشان خودشان را میکشند و به گردن ما میاندازند.
این وضعیت رژیمی است که در وحشت از خیزش در تقدیر پس از قیام ۱۴۰۱ و فرو رفتن در باتلاق جنگ افروزی منطقهای و تشدید تضادهای بینالمللی و مرگ رئیسی، در تعادل شکننده و نگران کنندهای بهسر میبرد و برای حفظ تعادلش علیه تنها آلترناتیو دمکراتیک انقلابی به طناب پوسیده دادگاه مسخرهای متوسل شده است تا از یکطرف در داخل کشور بستری برای شیطان سازی و پروپاگاندا علیه مجاهدین فراهم کند و از طرف دیگر در خارج کشور نیز آنرا به اهرمی برای فشارهای حقوقی و زد و بندهای سیاسی تبدیل نماید.
م. صادقی - خرداد۱۴۰۳
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7