۱۴۰۳ تیر ۶, چهارشنبه

آیا جهان واقعا در مقابل شکنجه ایستاده است؟ - جهان چقدر در مقابله با شکنجه جدی است؟


                    جهان چقدر در مقابله با شکنجه جدی است؟ - شکنجه در فاشیسم ولایت فقیه

جامعه جهانی برای جلوگیری از مجازات ضدبشری شکنجه، یک دستورالعمل حقوق‌بشر بین‌المللی در ملل متحد در نظر گرفته است. این دستورالعمل کنوانسیون ملل متحد علیه شکنجه و دیگر مجازات‌های ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز نام دارد و شامل ۳قسمت و ۳۳ماده است. روز اجرایی شدن این کنوانسیون ۲۶ژوئن هر سال به‌طور رسمی روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه نام گرفته است. تصمیم به برگزاری سالانه روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه توسط دانمارک به مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد و در روز ۲۶ژوئن ۱۹۹۸ این مناسبت رسمی اعلام شد. از آن زمان، نزدیک به ۱۰۰سازمان در ده‌ها کشور در سراسر جهان هر ساله این روز را با کمپین‌هایی گرامی داشته‌اند.

با وجود کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه، حفاظت در برابر شکنجه اغلب فقط روی کاغذ است.
این درحالی است که ۱۷۳کشور شکنجه را ممنوع کرده‌اند، اما در بسیاری از کشور ها ازجمله ایران هنوز با مردم به شدت بدرفتاری می‌شود. هم اکنون مردم ایران در حاکمیت ولایت فقیه زیر شدیدترین نوع شکنجه‌ها قرار دارند. هر سال گزارشگر ویژه مربوط به حقوق بشر در مورد ایران، گزارش جامعی از وضعیت حقوق بشر در ایران را ارائه می‌دهد. در همین روزهایی که داریم از آن صحبت می‌کنیم افشاگری در مورد شکنجه و تجاوز در زندان لاکان رشت و آگاهی این شهر به یک رسوایی جهانی برای حکومت ایرن تبدیل شده است. با این وجود رژیم ایران در سایه مماشات جهان غرب از پاسخگو بودن در این زمینه سرباز زده است.

گزارش سایت ZDF کانال ۲ آلمان

بنا به نوشته سایت ZDF کانال ۲آلمان «کنوانسیون سازمان ملل علیه شکنجه که از 26ژوئن 1987لازم الاجرا است و اکنون توسط ۱۷۳کشور تصویب شده است، قرار است مردم را در برابر اعمالی که بر اثر آن به شخص عمداً درد یا رنج جسمی یا روحی شدید وارد می شود حفاظت کند».
این سایت در ادامه گزارش خود می‌نویسد: «سازمان‌های مستقل حقوق بشر شکایت دارند که این حفاظت در برابر استبداد و شکنجه دولتی اغلب فقط روی کاغذ وجود دارد». در این رابطه اگنس کالامارد، دبیر کل عفو بین‌الملل می‌گوید «وخامت محسوسی در حفاظت ملی از حقوق بشر مشاهده می‌کند».

بازداشت‌های خودسرانه و فقدان حفاظت در برابر شکنجه در بسیاری از کشورها

بنا به گزارش سایت ZDF کانال ۲آلمان بازداشت‌های خودسرانه، قتل‌های غیر قانونی و شکنجه و سایر بد رفتاری‌ها طبق گزارش عفو بین الملل ۲۰۲۲ـ۲۰۲۳در بسیاری از کشورها، مقامات حقوق مردم برای حیات، آزادی، محاکمه عادلانه و تمامیت جسمانی را نقض کردند. بنا به نوشته این سایت «مقامات دولتی کسانی را که آشکارا انتقاد می‌کنند یا از آزادی و حقوق بشر دفاع می‌کنند، دستگیر کرده، مجروح می‌کنند، یا با آنها بدرفتاری کرده یا حتی آنها را می‌کشند».

حکومت ولایت فقیه عریان ترین شکنجه گاه


حکومت ولایت فقیه که ماهیتا با اندیشه‌های نو و متمدنانه و پیشرفت جامعه شدیدا در تضاد می‌باشد، برای بقای اندیشه عقب مانده و ارتجاعی خود، بدنام‌ترین مجرم در بین کشورهایی است که از شکنجه و کشتار بیشترین استفاده را علیه شهروندان بکار می‌گیرد. از زمان روی کار آمدن حکومت ولایت فقیه، ماشین کشتار به بهانه‌های مختلف هرگز خاموش نگردیده است و هزاران انسان به ضد انسانی‌ترین شیوه، شکنجه و به قتل رسیده‌اند.
کشتار به حدی در حکومت ولایت فقیه گسترده است که حاکمان ستمگر به نسل کشی متهم می‌باشند. تا قبل از قیام شهریور ماه ۱۴۰۱آمار اعلام شده توسط سازمان‌ها و بطور خاص از جانب شورای ملی مقاومت ایران، نزدیک به ۱۲۰هزار نفر از آزادیخواهان اعدام یا در زیر شکنجه به قتل رسیده‌اند.

تنها در تابستان ۶۷بیش از سی هزار زندانی سیاسی در سراسر ایران قتل عام شدند که کلیه اسناد و مدارک آن موجود است و رئیس جمهور فعلی خامنه‌ای عضو هیئت مرگ بود که اکنون بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است.
بعد از قیام شهریور ماه شکنجه و کشتار همچنان ادامه دارد، به نحوی که ظرف کمتر از شش ماه نزدیک به ۸۰۰معترض ضد حکومتی به قتل رسیدند. همچنین در قیام‌های قبلی ازجمله قیام آبان ۹۸ظرف کمتر از سه روز ۱۵۰۰جوان معترض در خیابان‌های شهرهای ایران قتل عام شدند.
هم اکنون شکنجه‌های وحشیانه در زندان‌های خامنه‌ای بشدت جاری است و زندانیان به حدی شکنجه می‌شوند که حاضر به هرگونه اعتراف اجباری علیه خود می‌شوند.
شکنجه‌هایی که تصور آن دردناک است و در نهایت در صورت مقاومت، زندانی در زیر شکنجه به قتل می‌رسد و پیکر آن را پاسداران جنایتکار و ماموران وزارت اطلاعات در گوشه و کنار شهرها رها می‌کنند. بدن‌های مثله شده و تکه تکه شده زندانیان، نشان‌دهنده میزان شکنجه‌ای است که روی آنها اعمال شده است.

با وجود این همه شکنجه و سرکوب اما مردم ایران بیشتر از همیشه اکنون آماده سرنگون کردن حکومت ملاها هستند. اکنون مردم ایران و جوانان شورشی به این نتیجه رسیده‌اند که زندگی کردن تحت حاکمیت جور و ستم خامنه‌ای بدترین نوع شکنجه در حیات و زندگی آنهاست. به همین دلیل انقلابی را آغاز کرده‌اند که بی‌تردید به سرنگونی حاکمیت تبهکار ولایت فقیه منجر خواهد شد.

**

۲۶ژوئن روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه

روز ۲۶ژوئن حمایت از قربانیان شکنجه توسط سازمان ملل نام گذاری شده است. روزی برای یادآوری درد و رنج بی‌پایان انسان‌هایی که در تاریکی ظلم و ستم گرفتار آمده‌اند. روزی برای رساندن فریاد و صدای مظلومان و اعلام انزجار از هرگونه خشونت و بی‌رحمی علیه بشریت. شکنجه، غده‌ای چرکین بر پیکر جامعه بشری است که از اعماق تاریخ، ننگ بشریت را فریاد می‌زند.

از دوران برده‌داری و قرون وسطی تا عصر حاضر، شکنجه ابزاری برای سرکوب، ارعاب و تحقیر انسان‌ها بوده است. تبلیغات مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۶ژوئن ۱۹۹۸میلادی و در سال‌گرد امضای «منشور ملل متحد» و اجرا شدن «کنوانسیون منع شکنجه» به پیشنهاد کشور دانمارک، این روز را تحت عنوان «روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه» نام گذاری کرد.

زندان های بدنام و مخوف حکومت ولایت فقیه

سایت رادیو آلمان گزارشی از شکنجه در حکومت خامنه‌ای را در تاریخ ۴تیر ۱۴۰۳درج کرده است. این سایت در مورد شکنجه می‌نویسد: « شکنجه» عملی است بی‌رحمانه، غیرانسانی که از آغاز تمدن بشر تا امروز از سوی دولت‌ها برای در هم شکستن مقاومت مخالفان سیاسی زندانی، اخذ اعتراف اجباری یا انتقام جویی از آن‌ها به کار گرفته شده است. مسأله شکنجه همواره به‌عنوان امری رایج در زندان‌های ایران و مکانیسمی برای وحشت افکنی در جامعه به کار گرفته شده است».

چهل سال از تصویب «کنوانسیون منع شکنجه» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد می‌گذرد، اما حکومت آخوندی در کنار تعداد معدودی از دولت‌های ناقض حقوق بشر هم‌چنان از پیوستن به این کنوانسیون بین‌المللی خودداری می‌کند.

بحران مصونیت در ایران در برابر شکنجه‌های روحی و روانی

بنا به گزارش سایت رادیو آلمان: «جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، روز ۳۰خرداد سال ۱۴۰۳، در حاشیه پنجاه و ششمین جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و جلسه‌ای که با عنوان «بحران مصونیت در ایران؛ از دهه شصت تا مهسا امینی» برگزار شده بود، از شکنجه در کنار اقدامات دیگری نظیر ناپدید شدن اجباری، قتل و اعدام‌های خودسرانه مخالفان سیاسی، به مثابه یکی از مصادیق «جنایت علیه بشریت» نام برد که به‌دست حکومت جمهوری اسلامی از دهه ۱۳۶۰ تا امروز انجام شده است».

حکومت ایران و کنوانسیون منع شکنجه

بنا به گزارش سایت رادیو آلمان: «مقامات حکومتی ایران در سال‌های گذشته همواره با دستاویز قرار دادن این که قوانین جاری در کشور برای جلوگیری از اعمال شکنجه در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها کفایت می‌کند، از پیوستن به «کنوانسیون منع شکنجه» و سایر معاهدات بین‌المللی که همه اشکال شکنجه را ممنوع اعلام کرده است، خودداری کرده‌اند».

آیا حکومت ولایت فقیه قوانین خودش را در مورد شکنجه رعایت می‌کند؟

در این رابطه سایت رادیو آلمان می‌نویسد: « هر چند در «قانون منع شکنجه» مصوب سال ۱۳۸۱ مصادیق شکنجه برشمرده شده است، اما طبق قانون مجازات اسلامی، تعیین مصداق هم‌چنان به رأی و نظر قاضی نیز بستگی دارد و از آن‌جا که قضات دادگستری در ایران در برابر نهادهای امنیتی از استقلال برخوردار نیستند، به‌همین دلیل، در بیشتر موارد به‌ویژه در مورد پرونده‌های متهمان سیاسی، فشار بر زندانی به‌دست ضابط قضائی (بازجو) از سوی قضات نادیده گرفته می‌شود».

سایت رادیو آلمان در ادامه گزارش خود می‌نویسد: «از سوی دیگر، مجازات‌هایی نظیر شلاق، قطع دست‌وپا، اعدام و سنگسار از آن دست مجازات‌های تعیین شده در قانون مجازات اسلامی هستند که مصداق بارز شکنجه محسوب می‌شوند. در صورتی که حکومت جمهوری اسلامی “کنوانسیون منع شکنجه” را امضاء کند، باید چنین مجازات‌هایی را از قوانین کیفری خود کنار بگذارد».

لازم به یادآوری است که هیچ کدام از این قوانین ربطی به اسلام ندارد و صرفا سوء استفاده از نام اسلام برای توجیه جنایات حکومت ولایت فقیه می‌باشد.گذشته از خلأهای قانونی برای جلوگیری از اعمال شکنجه در حکومت ایران، به نظر می‌رسد اقدامات فراقانونی نهادهای امنیتی و مراجع قضایی در امتناع از اجرای قوانین نیم بند موجود هم سبب شده است تا در حال حاضر شکنجه در بازداشتگاه‌ها و زندان‌های ایران بدل به امری رایج شود.

مبارزه برای برچیدن شکنجه در حکومت ولایت فقیه

سکوت در برابر شکنجه، جرمی به بزرگی خود آن است. ما وظیفه داریم که صدای خود را علیه این جنایت هولناک بلند کنیم. نه به شکنجه، فقط یک شعار نیست، بلکه یک تعهد اخلاقی و انسانی است. به امید روزی که دیگر هیچ انسانی طعم تلخ شکنجه را نچشد. در ایران زمانی این تلخ کامی‌ها به پایان می‌رسد که این حکومت ننگین به‌دست پر توان فرزندان ایران زمین سرنگون شود. با سرنگونی این حاکمیت که دژخیمان بر آن حکمروایی می‌کنند همه شیوه‌ها و روش‌های ضد انسانی پایان می‌یابد و ایران در مسیری دموکراتیک رفاه، آسایش، خوشبختی و آزادی را تجربه خواهد کرد.

**

جامعهٔ جهانی برای جلوگیری از مجازات ضدبشری شکنجه، یک دستورالعمل حقوق‌بشر بین‌المللی در ملل متحد در نظر گرفته است که کنوانسیون ملل متحد علیه شکنجه و دیگر مجازات‌های ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز نام دارد و شامل ۳قسمت و ۳۳ماده است. روز اجرایی شدن این کنوانسیون ۲۶ژوئن هر سال به‌طور رسمی روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه نام گرفته است.

تصمیم برای برگزاری سالانه روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه توسط دانمارک به مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد و در روز ۲۶ژوئن ۱۹۹۸ این مناسبت رسمی اعلام شد. از آن زمان، نزدیک به ۱۰۰سازمان در ده‌ها کشور در سراسر جهان هر ساله این روز را با کمپین‌هایی گرامی داشته‌اند.

 

شکنجه به هر بهانه و با هر دستاویز فلسفی، سیاسی، مذهبی و شرعی و... در عداد جنایت علیه بشریت است. این یادگار شوم بربریت و توحش تا آنجا در فرهنگ بشری مورد مذمت قرار گرفته است که داستایوسکی می‌گوید: «اگر ارادهٔ خداوندی بر این باشد که بچهٔ معصومی به‌دست ظالمی شکنجه شود، من بلیتم را پس می‌دهم».

شکنجه فراتر از اذیت و آزار جسم انسان‌ها، آسیب‌های عمیق به روح و روان قربانی، خانوادهٔ او و دیگر انسان‌ها می‌رساند. آسیب‌های روانی شکنجه در یک نقطه متوقف نمی‌ماند. نظام‌های فاشیستی با شکنجه در پی مرعوب‌سازی، فلج‌کردن و به انفعال‌کشاندن جامعه هستند. آنها می‌خواهند افراد از ترس گرفتار‌شدن به عواقب شکنجه به مخالفت با ساختار حکومت نیندیشند. هراس از شکنجه بیشتر از خود آن، برای دیکتاتورها کارآیی دارد. بنابراین با این تعریف، شکنجه یک سلاح سیاسی علیه آزادی، آزادی‌خواهان، براندازان دیکتاتوری و نیز جامعهٔ خواهان دموکراسی است.

 

شکنجه در فاشیسم ولایت فقیه

نظام فاشیستی ولایت فقیه از قوانین بی‌رحمانه جزایی استفاده می‌کند تا جامعه را به انقیاد در بیاورد. این جملهٔ خمینی، راهنمای عمل شکنجه‌گران و قصابان این رژیم اهریمنی است:

«آدم گاهی درست نمی‌شود مگر این‌که ببرند و داغ کنند تا درست بشود. با اشخاصی که برخلاف این‌ها هستند آنها را بکشید و بزنید، حبس کنید.»(خمینی رادیو رژیم ۱۴بهمن ۶۳)

شکنجه‌های قرون‌وسطایی و سیستماتیک فاشیسم دینی علیه زندانیان سیاسی، پرونده‌یی است که هنوز برگ‌های آن گشوده نشده است. منتظری، جانشین معزول خمینی در نامه‌یی به او نوشت:

«آیا می‌دانید در زندان‌های جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا می‌دانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا می‌دانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانی‌های دختر جوان بعداً ناچار شدند حدود ۲۵دختر را با اخراج تخمدان یا رحم ناقص کنند؟ آیا می‌دانید در زندان شیراز دختری روزه‌دار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا می‌دانید در بعضی زندان‌های جمهوری اسلامی دختران جوان را به زور تصرف کردند؟ آیا می‌دانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا می‌دانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجه‌های بی‌رویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شده‌اند که کسی به داد آنان نمی‌رسد؟»(برگرفته از کتاب خاطرات منتظری)

شکنجه و دیگر مجازات‌های ضدبشری در این قوانین آخوندساخته نهادینه شده است. صدور حکم شلاق، سنگسار، قطع عضو، درآوردن چشم و به‌دار کشیدن، از مصادیق شکنجه و مرگ توأم با عذاب هستند که این رژیم آنها را به نام خدا و دین به قانون خود تبدیل کرده است. برای این‌که تصوری از نهادینه شدن شکنجه در این رژیم داشته باشیم، بر بخشی از یک سخنرانی علنی، ایراد‌شده در نمایش جمعه درنگ می‌کنیم.

آخوند زرندی امام جمعهٔ وقت کرمانشاه:

«خدا به نیروهای انتظامی قدرت بدهد... ان‌شاء‌الله حضور بیشتر داشته باشند که دست و پای این‌هایی که امنیت جامعه را دارند از بین می‌برند... ببرند. قوه قضاییه هم ان‌شاءالله یک چند تا از این‌هایی که شرایطش هست بیاورد در یکی از میادین دست‌های این‌ها را ببرد که عبرت برای دیگران باشد... من قول می‌دهم که جامعه درست می‌شود.»(مجاهد۳۸۰، ۱۱اسفند۷۶)

«قوانین داخلی»! اسم مستعار شکنجه

روز دوم تیر ۱۴۰۳ هم‌زمان با روز جهانی منع شکنجه، خامنه‌ای در دیدار خود با قصابان قضاییه از شکنجه‌های قرون‌وسطایی و وحشیانهٔ این رژیم برای اعتراف‌گیری و مرگ توأم با عذاب، تحت عنوان «قوانین داخلی»! دفاع کرد و گفت:

«بعضی از قضات محترم در احکام قضایی‌شون استناد می‌کنند به مبانی حقوق‌بشری غرب این غلطه... قاضی ما نمی‌تونه استناد کنه برای حکم خودش به غیرقانون داخلی کشور باید به قوانین داخلی انجام بگیره...»

او با رذالت تمام اعلامیهٔ حقوق‌بشر و دیگر قوانین انسان‌دوستانهٔ بین‌المللی را «غربی» نامید تا دست دژخیمانش را در سرکوب باز بگذارد. چسباندن انگ غربی به دست‌آوردهای ارزشمند بشری یک روش نخ‌نما و افشا شدهٔ فاشیسم دینی است و بیش‌از‌پیش تعارض ماهوی این رژیم را با جامعهٔ جهانی و تمدن کنونی برجسته می‌سازد.

در ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق‌بشر آمده است: «هیچ کس را نمی‌توان شکنجه کرد یا مورد عقوبت یا روش‌های وحشیانه و غیرانسانی یا اهانت‌آمیز قرار داد.»

در مادهٔ ۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی تصریح شده است: «هیچ کس را نمی‌توان مورد آزاد و شکنجه یا مجازات‌های یا رفتارهای ظالمانه یا خلاف انسانی یا ترذیلی قرار داد. مخصوصاً قرار دادن یک شخص تحت آزمایش‌های پزشکی یا علمی بدون رضایت آزادانهٔ او ممنوع است».

***

در روز جهانی منع شکنجه و دفاع از قربانیان آن، بار دیگر تأکید می‌کنیم که آنچه این رژیم می‌خواهد به نام «قوانین داخلی» و «احکام دین و شرع» به خورد جامعهٔ جهانی بدهد، تئوریزه کردن و نهادینه‌ساختن شکنجه در اشکال وحشیانه و موهن آن است. این قوانین هیچ ربطی به مردم ایران ندارد و برانداختن آنها حق مشروع مردم ایران و کانون‌های شورشی است.



🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7