۱۴۰۳ تیر ۵, سه‌شنبه

آهای براندازها!‍‌ چرا خواب آقای رنانی را که به مرده چوب میزند شاید تکانی بخورد برآشفته کردید؟!

                          رنانی و توصیه رای به پزشکی که می‌خواهد مرده را پرستاری کند!

این روزها بحث انتخابات داغ است. برخی گرفتار وسوسه‌ها و تبلیغات عباقهوه‌ای‌ها و کلیدبنفش‌ها و ریش‌پرفسوری‌ها هستند. تا شاید فریفته شوند. در آن سوی جبهه نیز، کدخدا فقط تنور گرم می‌خواهد که نمایش مشروعیت دهد. برخی نیز هنوز دل بی‌تاب‌شان را به لجنزار حاکمیت ملایان بسته‌‌اند. صحبت از اظهارات محسن رنانی است که اخیرا درج شده است. رنانی در مطلبی با عنوان «پرستاری برای ایران» در روزنامه شرق به توضیح اینکه چرا باید این بار پای صندوق رفت و به پزشکیان رای داد، پرداخته است.

گویا ۲۳ سال تدریس و استادی و توسعه به رنانی یاد نداده است که در میان فساد و مرداب هرگز نمی‌توان باغ و گلستان ایجاد کرد. پیش از این برخی مطالب ایشان را خوانده و پیرامون آن قصاری نوشته‌‌ام.

تجربه‌ام هم بسیار کمتر است. اما یک چیز را خوب می‌دانم. در این مرداب نمی‌شود. نه اینکه که در این خاک نشود، نه، در این ساختار و در این حاکمیت نمی‌شود. اگر رنانی در این سالیان میان‌سالی و رو به کهنسالی متوجه نشده است که در چه حاکمیتی زندگی می‌‌کند، فکر می‌‌کنم که دیگر عقلی نمانده است تا بر دلش غلبه کند. استدلال بیاورد. در واقع حرف درست همان حرف دلش است و تمام.

رنانی از مردم می‌خواهد که برخیزند و این فرصت انتخاب را به خلق امکان تبدیل کنند. سوال؛ در این ۴۵ سال چند بار مردم ایران این کار را کردند و هر بار بد و بدتر شد؟ همه جورش را نیز آزمودند. از رفسنجانی مدره‌نما، تا شیخ عبا قهوه‌ای محمد خاتمی، تا احمدی‌نژاد قطعنامه‌دان پاره‌کن دیگران، تا روحانی با کلید بنفش همه مشکلات حل‌کنش. رئیسی را نیز نصفه‌کاره آزمودند. اما نتیجه چه بود؟

اصولگراها را ول کنید! اصلاح‌طلب دیگه تمومه ماجرا!

یک کلام می‌گویم و رد می‌شوم. کلام نیز، کلام خودم نیست. کلام محمد خاتمی است؛ «در این مملکت، رئیس‌جمهور، تدارکاتچی است». همین و بس. سال ۷۶ از آقای هاشم خواستار، زندانی سیاسی فعلی، در مشهد پرسیدم آقا! به کی رای بدهیم؟ می‌گویند خاتمی خوب است، لبخندی زد و گفت: پسرم «سگ زرد، برادر شغال است». نفهمیدم. ۲ سال بعد وقتی در کوی دانشگاه، باتوم بر سرم خورد تازه فهمیدم چه می‌گفت. افسوس که دیر شده بود.

اگر کسی نمی‌دانست و علمش را نداشت و توصیه به عقل می‌کرد و غلبه بر دل، حرفی نبود. اما از رنانی که لااقل اقتصاد را بهتر از بهترین‌‌های ایران می‌شناسد و تبیین می‌کند، این اظهارات به دور است. هر چند بیشتر رنانی چهره‌ای که از خود ارائه می‌دهد یک فعال سیاسی است تا اقتصاددان، اما باز توفیری نمی‌‌کند.

در این هیچ شکی نیست هر ایرانی حسرت یک زندگی معمولی را می‌کشد. از قدیم هم می‌کشیدند. اما مگر ملایان گذاشتند؟ قتل‌عام دهه ۱۳۶۰ فراموش شده است؟ قتل‌های زنجیره‌ای فراموش شده است؟ ۱۸ تیر فراموش شده است؟ دی ۹۶ فراموش شده است؟ آبان ۹۸ فراموش شده است؟ ۱۴۰۱ فراموش شده است؟ و بسیاری فجایع و جنایات و… آیا فراموش شده‌اند یا فراموش‌‌شدنی هستند؟

کسی نیز به دنبال قتل‌عام و خون و خون‌ریزی و جنگ داخلی و سوریه‌ای‌شدن و… نیست. اما آیا مگر گذاشتند؟ از همه سنخش نیز آمدند و رفتند. بالاترین ثروت‌‌های ملی و طبیعی و انسانی را نیز که دارائیم. با آن چه کردند و چه می‌کنند؟ سناریوی اصلاح‌طلبان در فرستادن پزشکیان به پاستور که واضح است.

«دو هفته بی‌خوابی و آشوب و جنگ» و «۳۰ استدلال عقل» هم نیاز نبود. خردسالان نیز فهمیده‌‌اند. اصلاح‌طلبان نیاز خامنه‌‌ای به حضور مردم پای صندوق را خوب بو کشیده‌اند.

تنگناهای سیاسی کنونی ولایت فقیه و بیراهه رنانی

آب گل‌آلودی‌ است که شاید بشود ماهی‌ای در آن پیدا کرد. از این رو بی‌تاب فرستادن پرستار و پزشک و پزشکیان به پاستور هستند. غافل از این که پاستور، پزشکیان و پزشک و پرستار را نیز بیمار می‌کند.

برای پیشبرد این سناریو پزشکیان تا بدانجا پیش رفته که بر خلاف گفته شما «نه ذوب در ولایت»، خودش اعلام می‌دارد که در خامنه‌‌ای ذوب شده‌ است؟ رنانی! به کدامین آسیاب نه آب، که سنگ می‌ریزید؟ خاتمی که اسفند، طرف مردمی بود و رای نداد، الان پزشکیانی شده است، ظریف که اطوارش طوری دیگر می‌نماید. کروبی که توصیه به پرستار مذکور شما می‌کند و…

بله، به قول شما، بی‌شک همه ایرانیان به دنبال یک زندگی معمولی هستند. اما در حاکمیت ولایت فقیه نمی‌شود. غده سرطانی این است. تا این غده درمان نشود پزشکیان و پزشک و پرستار دلسوز و… که هیچ، عیسای مسیح نیز با دم مسیحایی‌اش اگر بیاید باز هم به درمان ایران بیمار ما امیدی نیست.

این غده است که ابتدا باید برداشته شود. ابتدا ساختار ملایان و حاکمیت ولایت فقیه است که باید برچیده شود. بعد حاکمیت مردم به معنای واقعی آن برقرار شود. آن وقت است که می‌توان صحبت از یک زندگی معمولی کرد و صحبت از حسرت آن. پیش از آن هر توصیه سی‌گانه عقلی، ذیل ادامه دست و پا زدن در مرداب ملایان تعبیر می‌شود که رسما مردم را «صغار» و خود را «قیم صغار» می‌دانند.

نه آقای رنانی! سخنانی که برای رای ‌دادن گفتید «در تنگناهای سیاسی کنونی»، به هیچ وجه شدنی نیست. ۴۵ سال آزموده شده و شما تمام ۴۵ سال آن را دیده‌اید. هر کس را که به پاستور بفرستید، در همان کاسه‌ای که از قبل دست‌تان داده‌اند، همان آش قبلی را تحویل خواهد داد. بمانید و ببینید.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7