۱۴۰۳ شهریور ۴, یکشنبه

وقتی حکومت بچه کش مدعی حقوق کودکان میشود


اشک تمساح ریختن برای حقوق کودکان توسط حکومت بچه کش آخوندی، به همان اندازه تنفر برانگیز است که پدرخواندهٴ تروریسم خودش را قربانی تروریسم می‌داند.قلب واقعیت، شیوه همه دیکتاتورهاست و تا جایی ادامه دارد که جامعه در مقابل فریبکاریهای‌شان عکس‌العمل نشان می‌دهد. به‌محض واکنش اعتراضی جامعه، چهرهٔ پلیدش را آشکار و ماشین سرکوب و کشتارش را روانه خیابان‌ها کرده و ماهیت بهیمی‌اش را بارز می‌کند. خامنه‌ای خلیفه‌ ارتجاع نیز به پیروی از خمینی مدفون، همین رویه را دنبال می‌کند.

لینک کلیپ مقاله 

خبرگزاری حکومتی میزان، لباس قانون و حقوق‌بشری به تن یکی از جوجه دجال‌های دست‌پرورده نظام به‌نام هیبت‌الله نژندی‌منش کرده و او را به صحنه آورده است تا مثلا از حقوق کودکان دفاع کند. در این نمایش مسخره به‌رغم تلاش و تقلا برای این‌که خود را کارشناس و حقوقدان نشان بدهد، به‌دلیل خوی حیوانی و تجاوزگرش، ماهیت پلیدش برملا شده و در لابلای کلماتش بیرون می‌زند.

او پس از روضه‌خوانی و اشک تمساح ریختن برای کودکان و جوانان گروه‌های کردی، می‌رسد به‌اصل مطلب که هدف پرداختن به آن را دارد: جنگ روانی و شیطان‌سازی علیه مجاهدین. اینجا ماهیت خود را به‌خوبی برملا می‌کند و کم‌کاری حکومت را در این می‌داند که کم سرکوب کرده است.

بقول خودش برای پیشگیری از ضایع شدن! حق حکومت الهی! (نه حق مردم)، «راهبردهایی» هم ارائه می‌دهد:

«… تجربه سازمان مجاهدین خلق که بعدا… تغییر هویت داد باید برای ما آموزنده باشد. از همان ابتدا باید ماهیت این گروهها را به‌طور صریح و شفاف و رسمی برای جامعه اعلام کنیم. طبیعی است اگر ماهیت این گروهها تروریستی و مجرمانه باشد و هر گونه عضویت در این گروهها یا حمایت از آنها جرم‌انگاری شود افراد بسیار اندکی جذب آنها خواهند شد… این نقض‌ها می‌تواند مصداق جنایت علیه بشریت باشد. . ». (خبرگزاری حکومتی میزان۶مرداد۱۴۰۳)

او ضمن اعتراف به اقبال عمومی جوانان و پیوستن نسل شورشی به مجاهدین در قابل کانونهای شورشی، آه و ناله سرمی‌دهد که رسانه‌های رژیم از رادیو تلویزیون گرفته تا نمازهای ریایی جمعه و جماعت، تا مراسم دفن و کفن مردگان… علیه مجاهدین کم لجن‌پراکنی کرده‌اند.

این مأمور حکومتی هر چه تلاش می‌کند با ردیف کردن یک سری کلمات قلمبه سلمبه، اهداف پلیدش را پوشانده و سرکوب عریان حکومتی را قانونی جلوه دهد، ولی ناگزیر از اعتراف به ناکارآمدی تمام روش‌های سرکوب‌گرانه برای جلوگیری از اقبال اجتماعی جوانان از مجاهدین شده است.

پرداختن به پرونده ظلم و ستمی که این حکومت جانی در حق کودکان این میهن از کودکان کار تا کودکان خیابانی رواداشته است، تاریخچه‌ای دردناک و مملو از جنایت و خارج از ظرفیت این مقاله است. این به‌اصطلاح «کارشناس مسائل حقوق بشر» به «حقوق بین‌الملل بشر همه کودکان زیر ۱۸سال که با طرف‌های یک مخاصمه مسلحانه مرتبط هستند»، پرداخته و آنها را «قربانی» مجاهدین تلقی کرده است. آن‌چنان ژست حقوق کودکان گرفته که گویا سوابق وحشتناک و جنایتهای این رژیم بچه کش از سال۵۸ تاکنون چه در جنگ ضدمیهنی و چه کشتار خیابانی را کسی نمی‌داند و یا فراموش کرده است.

تنها به چند نمونه از موضع‌گیریها و عملکردهای این رژیم بچه کش در مورد کودکان معصوم این میهن در جریان قیام ۴۰۱ و هم‌چنین در جنگ ضدمیهنی، اشاره شود: ‌

در جریان قیام ۴۰۱ به‌دلیل گسترده بودن آن و در شرایطی که آخوندهای جنایتکار با کمبود نیروی سرکوبگر مواجه بودند، کودکان و دانش‌آموزان را در این زمینه به کار گرفتند:

صحنه‌های سوءاستفاده رژیم جنایتکار آخوندی از کودکان و دانش‌آموزان در جریان قیام ۱۴۰۱

بکارگیری کودکان برای سرکوب قیام ۱۴۰۱
بکارگیری کودکان برای سرکوب قیام ۱۴۰۱

کلیپی که در تاریخ ۱۸مهر ۱۴۰۱ از پارک شهر تهران منتشر شده ، به کار گرفتن کودکان برای سرکوب قیام را به روشنی نشان می‌دهد.

نگاهی به برخی اظهارات سردمداران این رژیم بچه‌ کش،جنایت‌هایی که در حق کودکان معصوم این میهن در جنگ ضدمیهنی مرتکب شده اند و فریبکاری این تئوریسین جنایت را بیشتر برملا میکند.

فتوای خمینی: تا موقعی که جبهه‌ها نیاز به نیرو دارد رفتن به جبهه واجب است و اجازه والدین شرط نیست (استفتائات خمینی راجع به جنگ و جهاد)

خامنه‌ای: «انقلاب، شهادت را به درون مدارس آورد… بوی خوش شهادت را به دبیرستانها، مدارس راهنمایی و حتی به دبستانها رساند» (کیهان، ۳مهر ۱۳۶۲).

رحیم صفوی «دستیار و مشاور عالی» خامنه‌ای: یک میلیون دانش‌آموز در جبهه‌ها حضور یافتند (قدس آنلاین-۹ آذر ۱۳۹۲)

رفیق‌دوست وزیر سپاه پاسداران خمینی : «در سال۶۲ در عملیات خیبر ۵۷% نیروهای رزمنده دانش‌آموز بودند». (کیهان خامنه ای ۲۲ آبان ۶۴) 

مدیر کل آموزش پرورش استان اصفهان درباره بسیج دانش‌آموزان این استان گفت: «… تا آخر دیماه ۱۳۶۱ هزاران نفر از کادر فرهنگیان و دانش‌آموزان به جبهه‌های جنگ اعزام شدند که از این تعداد بیش از ۱۵۹۵نفر آنان کشته شدند. ۱۴۵۷نفر دانش‌آموز و ۱۳۸نفر کادر فرهنگی بوده‌اند و هم‌چنین تعداد ۱۰۸۷نفر در این راه شهید زنده (معلول) شده‌اند که ۱۰۲۰نفر آنان دانش‌آموزان مجروح و ۶۷نفر از آموزگاران می‌باشند» (روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۲ اسفند۱۳۶۱).

روزنامهٔ اطلاعات، ۱۱اردیبهشت ۱۳۶۲ «… بچه‌ها داوطلب می‌شدند: ۱۵ساله… ۱۶ساله… ۱۴ساله… شاد و شیرین و ذکرگویان… سحرگاه و صحرای مین و آنها مثل باغچه‌های بامدادی چمن، که در دمدمه‌های صبح، آماده باز شدنند و پرپرشدن و پرگشودن. از روی مین‌ها می‌گذشتند و چشم‌ها دیگر نمی‌دید و گوش‌ها دیگر نمی‌شنید و لحظاتی بعد، گرد و غبار، که فرو می‌نشست، هیچ نبود!… جز تکه‌های گوشت و استخوان در گوشه و کنار صحرا؛ هر تکه‌یی بر سنگی چسبیده… بدنهای خردسال بچه‌ها، تکه تکه، ریزه‌ریزه، و ذره‌ذره… بر اطراف دشت پاشیده… حالا، گاه بچه‌ها پیش از عبور و پای‌گذاشتن بر مین، پتو بر خویش می‌پیچند و می‌غلتند تا تکه‌ها و پاره‌ها… چندان پراکنده نشوند که نتوان فراهم آورد و به پشت جبهه انتقال داد و بر سر دستها برد. . ».

آیا از گرگی که لباس میش به تن کرده و خود را مدافع! حقوق کودکان نشان می‌دهد، می‌توان انتظاری غیر از دریدن داشت؟

در لغت نامه دهخدا در قسمت پند و امثال آمده است:‌

گرگ را گرفتند پندش دهند، گفت سرم دهید، (رهایم کنید)،گله رفت.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7