فریاد بیصدای کودکان قربانی در سایه تاریک ظلم نظام فاشیستی و جنایتکار آخوندهای دیو سیرت وتبهکار
در سرزمینی که قرار بود کودکان، نماد معصومیت و آیندهای روشن باشند، اکنون داستانهای تاریک و دردناک از جنایت و ظلم در سایهسار قدرت و فساد، سر برآورده است. یکی از این داستانها، سرنوشت تراژیک فرید صادقی، کودکی که قربانی تجاوز و بیعدالتی شد، پرده از حقیقتی تلخ برمیدارد؛ حقیقتی که جامعهای غرق در فساد و بیعدالتی را به لرزه درمیآورد.
مختصری از زندگی سراسر درد فرید صادقی از کودکان قربانی
فرید، حاصل ازدواج پدر و مادری بود که خود در سنین نوجوانی با هم پیمان بستند. پس از فروپاشی خانواده، او همراه با پدر معتاد و نامادریاش در روستای کوچک و محروم چمقلو گنجی در شهرستان قروه زندگی میکرد. این کودک رنجدیده، به دلیل فقر و ناتوانی از ادامه تحصیل بازمانده و از اوایل نوجوانی به کار مشغول شد تا شاید بتواند گوشهای از سختیهای زندگی را کاهش دهد. او همچون سایر کودکان کار آینده ای پر از تهدید را در پیش رو داشت.
اما سرنوشت برای فرید راهی پر از تاریکی رقم زده بود. سال گذشته۱۴۰۲، زمانی که تنها ۱۴ سال سن داشت، توسط حسن طهماسبی، مردی ۵۰ ساله و از اعضای بومی سپاه پاسداران، مورد تعرض جنسی قرار گرفت. تعرضی که نه تنها جسم و روح این کودک را زخمی کرد، بلکه به وسیله فیلمبرداری از این جنایت، او را به کابوسی بیپایان فرو برد. حسن طهماسبی، به کمک همراهانی همچون کوهیار عباسی، این جنایت را چندین بار تکرار کرد، بیآنکه هیچ نوری از امید در زندگی فرید دیده شود.
فرید نتوانست از چنگال وحشت رها شود
فرید، در تلاش برای رهایی از چنگال این وحشت، به تهران پناه برد. جایی که کودکان کار همچون پرندگانی زیبا در آسمان سیاه و ماتم پرپر می شوند. او به کاری ساده در میدان میوه و ترهبار مشغول شد. به این امید که شاید از سایه این جنایتکاران در امان بماند. اما پس از چند ماه، به خانه بازگشت و دوباره به چنگال تاریکی فرو افتاد.
شبها با وحشتی تازه سپری میشد، تا جایی که در نهایت، نتوانست از فشارهای روحی فرار کند. او با پدرش تماس گرفت و داستان هولناک زندگیاش را برای او بازگو کرد، اما پیش از آنکه کمکی به او برسد، به زندگی خود پایان داد. این تنها پایان یک ماجرای هولناک نیست بلکه خیلی از کودکان قربانی سرنوشت شان به این نقطه ختم میشود.
مرگ فرید صادقی نقاب از چهره جنایت برداشت
مرگ فرید صادقی، نقاب از چهره یک جنایت سازمانیافته در این منطقه برداشت؛ جنایتی که تنها محدود به او نبود. روایات خانوادههای دیگر از قربانی شدن فرزندانشان، حاکی از یک فاجعه انسانی گسترده است. اما در جامعهای که عدالت تنها واژهای خالی از معناست، خانوادهها در سکوتی پر از درد فرو رفتهاند و از شکایت علیه متجاوزان هراس دارند.
این تراژدی، نمادی از بیعدالتی و فساد در جامعهای است که نظام فاشیستی و جنایتکار حاکم بر آن، نه تنها از حقوق کودکان محافظت نمیکند، بلکه خود به یکی از مسببان اصلی چنین فجایعی تبدیل شده است. اکنون، این صدای فرید صادقی و کودکان بیگناه دیگر است که در انتظار عدالت و حقیقت، به گوش جهانیان میرسد. صدایی که نباید در هیاهوی سیاست و قدرت گم شود، بلکه باید طنینانداز وجدانهای بیدار باشد تا شاید روزی بتوانیم از سایه تاریک این ظلم بیرون بیاییم.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7