تمامیت حکومت ضد بشری خامنه ای بوی مرگ میدهد چرا ؟!
سال ۱۴۰۳ برای مردم ایران و آرمان آزادی مردم ایران سال خوش یمنی بوده است. در ۳۰اردیبهشت ۱۴۰۳ بود که در میان ناباوری خامنه ای مرگ رییسی رقم خورد. مرگی که قبل از هر چیز مرگ استراتژی خامنه ای برای بقا بوده است. حوادثی که از آن پس در صحنه سیاسی ایران و منطقه و جهان در مورد ایران رقم خورد، بیانگر درستی این تحلیل بود که مرگ رییسی یک ضربه استراتژیک برای رژیم حاکم بر ایران بوده است.
مبانی و پایه‌های سرنگونی
مقدماتی که در بالا اشاره شد در بستر یک شرایط مادی رقم خورد که می‌توان آن‌ها را مبانی و پایه‌های سرنگونی دیکتاتوری حاکم تلقی کرد:
یک. فراهم بودن شرایط عینی سرنگونی: قیام ۱۴۰۱ حتی به کودن‌ترین عناصر حکومتی و پاسداران سیاسی این حقیقت را یاد آور شد که این رژیم رفتنی است.
به‌رغم همه نمایش‌هایی که رژیم در اثنای قیام و بعد از آن اجرا کرد نتوانست خللی در این حقیقت وارد سازد که مردم حکومت را نمی‌خواهند.
تحریم گسترده نمایش انتخابات در اسفند ۱۴۰۲ و بهار ۱۴۰۳ بار دیگر چنته خالی رژیم را نشان داد.
فقر رو به گسترش، تورم افسار گسیخته، بیکاری وسیع اقشار جوان و فساد و تباهی روز افزون نخبگان رژیمی این حقیقت را مهر کرد.
استمرار اعتراضات اقشار مختلف مردم طی ماه‌های گذشته به‌رغم شرایط جنگی رژیم این حقیقت را بهتر بازتاب میدهد.
دو. ریزش نیروهای رژیم و روحیه باختگی عوامل حکومتی: یکی دیگر از شاخصه‌های دوران سرنگونی آن است که نیروهای وفادار به دیکتاتور دچار نومیدی و ریزش می‌شوند.
بجز تعداد اندک مزدورانی که به‌دلیل وابستگی مادی و معیشتی‌‌شان به حکومت، در هر شرایطی در کنارش هستند، بخش بزرگی از نیروهای رژیم در حال ریزش و گسست از آن هستند.
در جریان قیام ۱۴۰۱ بنا به اعتراف رسانه‌های حکومتی چندین هزار نفر از جوانانی که در خیابان به‌عنوان اغتشاشگر بازداشت شدند بسیجی یا خانواده‌های کشته‌شدگان جنگ بودند.
ته کشیدن ذخایر استراتژیک خامنه ای
رژیم هیچ‌گاه در طول عمر ننگین‌اش این گونه از فقر نیرویی حامیانش در رنج نبوده است. طی روزهای اخیر که احتمال فرو رفتن رژیم در یک شرایط جنگی وجود داشته، حکومت ناچار شد به تمام نیروهای انتظامی و نظامی‌اش پیامکی با این مضمون ارسال کند که سه روز آینده در شرایط آماده‌باش هستیم. جالب این‌که به همه این نیروها اخطار داده شد که در صورت عدم اطاعت با متخلفان برابر شرایط جنگی برخورد خواهد شد!
سه. ذخایر استراتژیک رژیم ته کشیده است و بیش از هر زمانی سر مار از دل بحران منطقه بیرون زده است.
کمرشکن شدن حزبالله لبنان طی مدتی کوتاه، به عنوان نیروی محوری رژیم در منطقه خبر شوکه کننده برای خامنه ای بوده است.
از دست رفتن حسن نصرالله و بخش اصلی کادر رهبری کننده حزبالله کمر خامنه ای را در بحران منطقه شکسته است.
پرچم سفید حزبالله در این روزها مبنی بر پذیرش قطعنامه ملل متحد همین واقعیت را به‌وضوح اثبات می‌کند. خامنه ای که در شروع بحران در ۱۵مهر سال گذشته در یک تعادل متفاوت با دیگران قرار داشت الان به‌شدت تضعیف شده است.
ضربه خوردن نیروهای نیابتی رژیم یک ضربه تاکتیکی برای رژیم نیست. این نیروهای نیابتی نقش ابزار بقای رژیم را داشتند و دارند. خامنه ای همیشه تصورش این بود که تضمین بقایش به همین نیروهاست.
حالا این نیروها که قرار بود تضمین بقای خامنه ای باشند یکی بعد از دیگری از دور خارج شده‌اند. به همین دلیل به‌رغم خواسته‌اش نیروی اصلی شر و شرارت یعنی ولایت فقیه ناچار شده است خود مستقیم به دنیا چنگ و دندان نشان بدهد.
شتاب دادن به پروژه بمب اتمی که خبر آن توسط مقاومت ایران افشا شده است، بخشی از همین واقعیت است که دیگر نیروی نیابتی و پوششی کارکرد خود را از دست داده است.
حالا خود خامنه ای و سپاه پاسداران مجبور هستند خود پا به میدان جنگی بگذارند که هرگز یک سال پیش آن را تصور نمی‌کردند.
چهار؛ جنگ اصلی خامنه‌ای اما در داخل کشور است. همه شرایطی که به قیام ۱۴۰۱ منجر شد الان در وضعیتی بغرنج‌تر و مهیب‌تر در انتظار حکومت است. تردیدی نیست که جامعه ایران قیامی در تقدیر دارد که برای مردم ایران چشم روشنی خواهد بود. نماد و نمود این قیام و جنبش را می‌توان در استقبال بی نظیر جوانان و قیام آفرینان جامعه از کانونهای شورشی یافت.
کانونهای شورشی به‌عنوان رادیکالترین و سازمان یافته‌ترین بخش جنبش مردم ایران طی ماه‌های گذشته فعالیت‌های گسترده‌ای در سراسر ایران داشته است.
این جوانان و زنان و مردان شورشی با پذیرفتن خطر زندان و شکنجه و اعدام به هر قیمتی این حقیقت را به ثبت دادند که بازگشت حکومت به تعادل پیشین محال است. به‌رغم احکام سنگین زندان و صدور احکام اعدام اما این رزمندگان آزادی قدمی پس نکشیدند.
این مقاومت را می‌توان در استمرار و گسترش کارزار«سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در درون زندان‌ها دید. کارزاری که کم کم دارد توجه جهان را به خود جلب می‌کند و مبنایی برای گسترش مقاومت در درون زندان‌هاست.
در چنین شرایطی است که حاکمیت خامنه ای خود را در آستانه یک رویارویی ناگزیر منطقه‌ای می‌بیند. با این همه خامنه ای بیش از هر کسی دیگر می‌فهمد که آن‌چه که بقایش را در کوتاه مدت و میان مدت تهدید می‌کند نه جنگ خارجی بلکه جنگ داخلی با مردم است. خامنه ای دارد روزانه با اعدام و بازداشت و شکنجه زندانیان تاوان این جنگ را از مردم می‌گیرد اما به‌خوبی می‌داند که این شمشیر داموکلس به زودی بر سرش فرود خواهد آمد.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7سخن رو
