خانم امینه قرایی یکی از سخنرانان سومین روز اجلاس جهانی ایران آزاد در مورد قتل عام ۶۷ بود. امینه قرایی در این سخنرانی داستان زندگی خود را بازگو کرد. داستان زندان و شکنجه خانواده و بعد اعدام پدر. سخنان امینه قرایی باعث تاثر و برانگیختگی همه میهمانان جلسه شد.امینه قرایی در پایان سخنانش خود را ادامه دهنده راه پدر شهیدش دانست.
متن سخنان امینه قرایی
«شانزده ساله هستم در گورستانی به‌وسعت زندگی ایستاده‌ام. چه جان‌های شیرینی، چه سروهای بلندی. بی نام و نشان در این گور جمعی آرمیده‌اند. خاطرات روزهای تلخ قتل عام از برابرم میگذرند. ضجه‌های مادران، ناله‌های پدران هنوز در گوشم است.
به‌یاد می‌آورم کودکی‌ام را. یک‌ساله هستم، پدرم دستگیر می‌شود به‌جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران. چند ماه بعد من به همراه مادرم دستگیر می‌شوم. در میان زندانیان شکنجه شده قدم می‌زنم. صدای شکنجه شدگان را ۲۴ساعت از اتاق شکنجه می‌شنوم. دوستان مادرم، دختران نوجوان ۱۳، ۱۴ساله و زنان جوان را از همان مکان برای اعدام می‌برند. ۲تن از دوستان مادرم در زمان اعدام باردار هستند.
۵ساله هستم پدر و مادرم از زندان آزاد می‌شوند و برای اولین بار بودن در کنار هر دوی آن‌ها را تجربه می‌کنم.۶ساله هستم، پدرم به‌جرم یک تماس تلفنی ساده با یکی از هواداران سازمان مجاهدین خلق دستگیر و به ۵ سال زندان محکوم می‌شود. روزها و هفته‌ها را می‌شمارم. منتظر گذشت این ۵سال هستم.
شما با ما چه کردید؟!
۲سال می‌گذرد، تابستان ۶۷ است. در برابر زندان ایستاده‌ام. پدرم و دوستانش ممنون‌الملاقات شده‌اند. همان دوستان مهربانش که لبخند گرمشان از پشت شیشه‌های زندان برایم دلگرمی بود. سه ماه متوالی در برابر زندان حضور پیدا میکنیم بی هیچ پاسخی. آبان ۶۷ با پدر بزرگم تماس می‌گیرند و خبر اعدام پدرم را می‌دهند بی هیچ نشانی از پیکرش و مزارش و حتی یک تکه از لباس‌هایش.
چه کردید با ما؟ چه کردید با ما؟ چه کردید با عزیزان ما، مگر چه می‌خواستند؟ مگر چه می‌خواستند؟ جز آزادی، برابری، رفاه و آسایش برای همه مردم.
و امروز ایستاده‌ام در این‌جا در کنار سازمان پر افتخار مجاهدین خلق، همان سازمانی که نام سرخش بالاترین خط قرمز رژیم است. همان مقاومتی که علی‌رغم تمام کشتارها، شکنجه‌ها، اعدام‌ها، موشک‌باران‌ها، تهمت‌ها و توطئه‌های تروریستی سربلند و سرفراز در برابر خلق و تاریخ ایستاده است پابرجا و متعهد به سرنگونی تمامیت رژیم آخوندی.
همان مقاومتی که اهل سازش و تسلیم با هیچ دیکتاتوری چه شاه و چه شیخ نبوده و نیست. همان مقاومتی که کانونهای شورشی قهرمانش نخواهند گذاشت که شعله‌های قیام آزادی‌خواهی مردم ایران خاموش شود و از نفس بیفتد. ایستاده‌ام در جهان قطع، جهانی که با سیاست کثیف مماشات با قاتلین مردم ایران دست دوستی می‌دهد و بهای مماشات ننگینش را بهترین فرزندان سرزمینم با خون پاکشان پرداخت می‌کنند.
نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم
همان‌ها که با زد‌و‌بندهای ننگین، قاتلین مردم ایران و محکومین به جنایت علیه بشریت را آزاد می‌کنند و حتی ذره‌ای به آنچه خود حقوق بشر می‌نامند احترام نمی‌گذارند. نفرین، نفرین بر هرکس که لحظه‌ای، لحظه‌ای بر عمر ننگین این حکومت اضافه کند. ما نه می‌بخشیم و نه فراموش میکنیم همدستان قاتلین مردم ایران را.
و امروز ایستاده‌ام در برابر شما مجاهدین خلق ایران و شما خواهرمریم عزیزم و سوگند یاد می‌کنم که بالاترین، بالاترین افتخار زندگیم شناخت مجاهدین و بودن در کنار مجاهدین است. شما، شمایی که پرچم‌دار جنبش دادخواهی شده‌اید و شمایی که آنرا به یک خواست ملی تبدیل کرده‌اید. شمایی که نخواهید گذاشت قطره‌ای، قطره‌ای از خون جوانان شهید و پرپر شده در راه آزادی در همدستی کثیف استعمار و ارتجاع به‌یغما برود و پرچمی از شهدای خلق بر زمین باقی بماند.
همان‌طور که برادر مسعود عزیز در سخنرانی‌شان در امجدیه گفتند:« یقین کنید که هر دستی که از مجاهدین بشکنید ده دست به اونها اضافه میشه و هر چشمی که از حدقه مجاهدین بیرون بیاد صد چشم بینا شده دیگه به اونا اضافه میشه و هر قلبی که از مجاهدین پاره کنید و هر سری که بشکنید صد قلب و سر پر برکت به‌جاش خواهد نشست.»
برادر مسعود عزیزم! برادر مسعود عزیزم این حرف شما هم مثل همه حرف‌های شما به اثبات رسید و ما ادامه دهندگان نسل بی‌شمارانیم تا روز آزادی و تا همیشه در کنار شما و با شما خواهیم ماند. »
امینه قرایی در چند جای سخنانش بغضش ترکید و جمعیت متاثر از این داستان تلخ برایش کف زدند.مجاهد شهید مهدی قرایی پدر امینه در سال ۱۳۶۷ همراه با ۳۰هزار گل سرخ دیگر سربدار شد.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7
