«ویروس بیاعتمادی»یا نفرت انفجاری؟
اینروزها رسانههای رسمی چیده شده در ویترین دیکتاتوری، هر کدام با زبانی به ابعاد گسترشیابنده و بیسابقهٔ نفرت اجتماعی از آخوندها اذعان میکنند.
جهان صنعت ۸اسفند ۹۸ در مطلبی با عنوان «شیشه که بشکند پیوند دوبارهٔ آن مشکل است» مینویسد:
«شیشه اعتماد مردم به دولت آسیب دیده است. این آسیب قطعاً ناشی از موضوعات متعددی مثل مسأله انتخابات، ردصلاحیتها و… است... در شرایطی که مسئولان به مردم اعتماد نکرده، آنان را ولینعمت خود ندانند و مسائل را صادقانه در میان نگذارند و این امر بارها تکرار شود، اعتماد مردم نیز از دست میرود و این خسارت بزرگی است.»
سر باز کردن احساسات مردم!
این رسانه گسترش نفرت اجتماعی از آخوندها را فراتر از موضوع کرونا میداند:
«مسأله صرفاً کرونا و اعتماد به دولت در زمینه اقدامات مقابلهای با آن نیست. مسأله بزرگتر از این حرفهاست و ما در همه نهادها و بنیانها با معضل بیاعتمادی مواجه هستیم»
و هشدار میدهد:
«بسیاری مسائل بوده که صادقانه به مردم گفته نشده و پنهانکاری شده و قطعاً روزی برملا خواهد شد. در آن روز احساسات مردم نیز سر باز خواهد کرد».
«سرباز کردن احساسات مردم»، اعترافی از سر رودربایستی و خجولانه و در عینحال همراه با قلب واقعیت به فوران آتشفشان خشم سرکش خلق در قیامی مشابه آبان ۹۸ است. این خشم مهارناپذیر نشان داده که بدون خبر کردن و ناگهانی خواهد بود و همواره مترصد و در کمین است.
ابر بحران کشوری!
تسنیم ۷اسفند ۹۸ «بیاعتمادی مردم» به رسانههای حکومتی را «یک ابر بحران کشوری» مینامد:
«بیاعتمادی رسانهای مردم، درست یا غلط، بههرصورت ایجاد شده است. این بیاعتمادی یک ابر بحران کشور است. این بیاعتمادی در شرایط بحران بیشتر خودنمایی میکند، چرا که در شرایط عادی شاید این بیاعتمادی چندان به چشم نیاید و برای کشور موضوعیت نداشته باشد».
البته این رسانهٔ وابسته به نیروی تروریستی قدس، بیاعتمادی مردم [بخوانید نفرت انفجاری جامعه از حاکمیت] را با شیادی تمام متوجه رسانههای عصر دیکتاتوری میکند تا اصل موضوع یعنی نظام ولایت فقیه را در ببرد. همه میدانند که این رسانهها در انواع رنگارنگ آن، در حقیقت بوقهایی بیش برای جار زدن اختناق و سرکوب بیش نیستند. مردم آنقدر از آنها دروغ شنیدهاند که اگر روزی بگویند ماست سفید است، به یقین مردم خواهند گفت: «خیر سیاه است».
بیاعتمادی، مهمتر از ویروس کرونا!
حسن روحانی در جلسهٔ ۷اسفند هیأت دولت در حالی که سعی میکرد، بحران کرونا را ماستمالی کرده و شرایط را عادی جلوه دهد اما ناگزیر شد به این «بیاعتمادی» یا همان اسم مستعار «نفرت اجتماعی» اعتراف کند. او آن را مهمتر از ویروس کرونا خواند:
«مسأله مهمتر از مسأله ویروس کرونا، ویروس ترس و اضطراب و تردید و بیاعتمادی در میان مردم است، این ویروس بدتر از آن ویروس است و نباید در مردم تردید و وحشت و اضطراب ایجاد کنیم این هم ویروسی است.»
شیشهٔ شکستهٔ اعتماد
آری، «شیشه که بشکند پیوند دوباره آن بسیار مشکل است»! حباب نازک بین استبداد دینی و مردم ایران دیرگاهی است که شکستهاست. صدای شکستن پرطنین و هولناک آن در قیامآبان به گوش جهانیان نیز رسید. همانطور که جمع کردن خردههای شیشه و پیوند دوبارهٔ آنها به هم مشکل است، دیگر زمان برای دیکتاتوری آخوندی به عقب بازنمیگردد. از یک دروغ به دروغ دیگر، از یک بحران به بحران دیگر، از یک نفرت به نفرت دیگر، حاکمیت و مردم مانند دو بردار متنافر روزبهروز در حال فاصله گرفتن از هم هستند.
خامنهای در آبان ۹۸ با صدور دستور تیر به تبر به دستان آتش به اختیارش، بین خود و مردم بیدفاع خطی پررنگ از خون جوانان و کودکان کشید. این خون بهسرعت به دریای خونهای ریخته شده در عصر استبداد آخوندی پیوست و آن را به جوشش و تلاطم دوباره واداشت.
مردم کارد به استخوان رسیده ایران نیز نشان دادهاند که به کمتر از جهنمنشین کردن خامنهای، این ولایت باطل و قاتل راضی نیستند. خشم آتشین آنها بیش از هر چیز سر و دستار این نظام، یعنی شخص خامنهای را نشانه رفته است.
آیا تعریف انقلاب جز این است که بالاییها قادر به حکومت نیستند و پایینیها دیگر حاکمیت را برنمیتابند؟
نفرت ملی ایرانیان از استبداد دینی
ابعاد نفرت عظیم اجتماعی از استبداد عمامه بهسر و شارلاتانیسم آخوندی به مرحلهای بالغ شده است که رسانهٔ حکومتی جهان صنعت (۶ اسفند ۹۸ ) آن را «بیاعتمادی ملی به حاکمیت» مینامد. این نفرت نه از تاک نشان باقی خواهد گذاشت و نه از تاکنشان:
«این سم در آیندهای نه چندان دور جامعه را از پای در خواهد آورد و در دورهای که جامعه، اعتمادی به کل حاکمیت و نظام نداشته باشد به آنجا میرسد که نه از تاک نشان ماند نه از تاک نشان!»
نفرت و انزجار اجتماعی از آخوندها وقتی دست به دست میدهد، تکثیر میشود، انعکاس مییابد و بر حجم و قطر آن افزوده میشود، دیگر در نجواهای درگوشی در درون تاکسیها و متروها و در حاشیهٔ صفهای شلوغ یا پشت درهای بستهٔ خانهها متوقف نمیماند، به صداهایی غرا و خشمگین تبدیل میشود. مانند خود را مییابد، در هم تنیده میشود، به حرکت درمیآید، کوچهها و خیابانها را فتح میکند و به آتش و سنگ و حتی باروت مسلح میگردد...
باقی ماجرا را همه میدانیم؛ حتی اگر جزو نسلهای جدید هستیم، نمونهای از آن را در قیام آبان به چشم دیدهایم و خود از آفرییندگان و خالقان آن بودهایم.
ز اشک و آه مردم بوی خون آید
فرخی یزدی، شاعر دوخته لب آزادی در عصر استبداد رضاخانی، چه رسا و زیبا این لحظهٔ سرنوشتساز را در یک غزل همیشه نو نشانده است. گویی در زمانهٔ ما حاضر است و ناظر:
«تپیدنهای دلها ناله شد، آهسته آهسته
رساتر گر شود این نالهها، فریاد میگردد
ز اشک و آه مردم بوی خون آید، که آهن را
دهی گر آب و آتش، دشنه فولاد میگردد
دلم از این خرابیها بود خوش، زان که میدانم
خرابی چون که از حد بگذرد، آباد میگردد
ز بیداد فزون، آهنگری گمنام و زحمتکش
علمدار و علم، چون کاوهٔ حداد میگردد
به ویرانیِ این اوضاع، هستم مطمئن، زان رو
که بنیان جفا و جور، بیبنیاد میگردد»
مطالب مرتبط با کرونا در رژیم آخوندی وپنهان کاری ولاپوشانی وفاجعه ملی
مردم،
تاوانده بزرگ پردهپوشی کرونا
گزارش
هموطنان از ویروس کرونا، همراه با نگرانی و بی عملی حکومت خامنهای
یران
دومین کشور جهان از بابت مرگ و میر کرونا
خبرگزاری
فرانسه: مخفیکاری رژیم ایران در رابطه با کرونا
ویروس
کرونا در ایران - امیر آبادی نماینده مجلس ارتجاع از قم
سخنرانی
تکاندهنده دکتر بهروز کلیدری متخصص جراحی در اصفهان در باره کرونا
کرونا
ویروس :گسترش سونامی وار کرونا درایران ، صدور بمب کرونایی به خاورمیانه
بحران
کرونا؛ دروغ درمانی و کوچک نمایی
آخرین
گزارشات مردمی از شیوع کرونا! وگسنرش آن وآمار فوت وبستری در استانها وشهرهای
ایران
فاجعه
کرونا، محصول پنهانکاری نظام ، گفتگو با محمد حیاتی
نقش سپاه
پاسداران در انتقال وگسترش و بحران کرونا در ایران
کرونا..شروع
یک فاجعه بزرگ در بین زندانیان، از دکتر ناصر فقیهی محبوس در زندان فشافویه
کرونا در
ایران :هولوکاست جدید نظام آخوندی
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید
بر اندازیم#
#ایران #کروناویروس
#coronavirus
#Iran
#سال_سرنگونی
#قیام_تا_پیروزی
#مجاهدین_خلق
#درود_بر_کانونهای_شورشی